کنفرانس مالدیو، از نوع کنفرانسهای کلیشهای است که در دو دههی اخیر، در مراحلی خاص، با کارگردانی همایون جریر، داماد گلبدین حکمتیار برگزار میشود. آقای جریر قبلاً کارگردان برگزاری اینگونه کنفرانسها در جایی مشابه با مالدیو، یعنی قبرس، بود. کنفرانس قبرس، درست مثل کنفرانس مالدیو، با اسم همایون جریر گره داشت وحتی گاهی از آن به عنوان «طرح قبرس» نیز یاد میشد.
به نظر میرسد کنفرانس مالدیو، چیزی جز سناریویی تازه با مضمونی کهنه نیست. میان این کنفرانس و کنفرانسهای مشابه آن در قبرس شباهتهای زیادی وجود دارد:
اولین شباهت جالب، اشتراک نسل دوم سیاستمدارانی است که به ظاهر نمایندهی رهبران دست اول اند، اما در واقع، کسانی اند که برای تفریح، آموزش و احیاناً تکمیل تجارب سیاسی خود به این کنفرانسها فرستاده میشوند. در این کنفرانسها، سخنان نیکو و آرزوهای نیکو در اطراف میز خطابه، و غیبت و همزبانی در عقب دیوارهای بسته، مرسوم است. گاهی رجزخوانیهای تند و بیانیههای آتشین، اما بدون خرج و مصرف، نیز روی صحنه میآید تا بازی پاک یکجانبه جلوه نکند.
شباهت دوم، بعد از ختم هر جلسهی کنفرانس شروع میشود. نمایندگان وقتی از سالن جلسه بیرون میآیند یا تمام وقت شان به تفریح و لذت بردن از آب و هوا و مناظر جزیره مصرف میشود و یا به صحبت تلفنی با رهبران برای انتقال گزارش روزانه. اغلب این نمایندگان در برگشت خود به مبدأ، ندرتاً ضرورت یا وقت آن را مییابند تا حضوراً به ملاقات رهبران خویش بروند تا از چیزهای ناگفته سخن بگویند. گویی میدانند که اغلب حرفها قبلاً گفته شده و ضرورتی به تکرار رسمی آنها وجود ندارد.
شباهت سوم، واکنش گروه بر سر اقتدار و مخالفان اصلی آن در برابر کنفرانس است. در این واکنش که اغلب از زبان سخنگویان، و نه مقامات رسمی، ابراز میشود، کنفرانس کماهمیت و بینتیجه قلمداد میشود که گویا اصلاً نیازی به سخن گفتن دربارهی آن وجود ندارد. در کنفرانسهای قبرس، واکنش از سوی سخنگویان آقای ربانی و یا ملاعمر بیان میشد و در کنفرانس کنونی این واکنش از زبان وحید عمر مطرح شده است و سخنگویان طالبان یا آن را لایق واکنش نمیدانند و یا آموزندگی و سرگرمیهای آن را غنیمت تلقی میکنند.
نکتهی جالبی که در کنفرانس مالدیو وجود داشت، این بود که اغلب اشتراک کنندگان، در حالی به کنفرانس آمده بودند که رهبران شان در شورای عالی صلح، راه دیگری را برای مصالحه با طالبان در پیش داشتند. اگر تصور کنیم که لحن تمسخرآمیز و تحقیرکنندهی وحید عمر، بیان دید جدی حکومت آقای کرزی بوده و نه سلیقهی فردی آقای عمر، شرکت نمایندگان رهبران سیاسی در این کنفرانس نیز نوعی شوخی بیمزه با آقای کرزی محسوب میشود.
شاید نکتهی جالب دیگر هم این بود که به دلیل جنبهی آموزشی، تجربوی و تفریحی کنفرانس مالدیو، هیچ کسی از فرستادن نماینده به آن خودداری نکرده بود: گروه حقانی، شورای کویته، فیروز، پسر آقای حکمتیار، نمایندگان احزابی که رهبران شان عضویت شورای عالی صلح را داشتند، برخی از شخصیتهای شدیداً منتقد و مخالف با حکومت آقای کرزی و طالبان.
بذل و بخششها نیز چون خرجی نداشت، در کنفرانس مالدیو بیحساب بود. شورای عالی صلح با احتیاط کامل از مذاکره و اعطای هرگونه امتیاز به طالبان و دیگر مخالفان مسلح حکومت خبر داده بود، اما در کنفرانس مالدیو حتی گفته شد که طالبان و حزب اسلامی نقش برازندهای در جهاد و مقاومت مردم افغانستان داشته و سزاوار نیست که لست سیاه و سفید در مورد شان وجود داشته باشد.
اعضای کنفرانس مالدیو، به دلیل مثبت بودن این کنفرانس و موثریت آن برای آشنایی با سیاستهای نوع افغانی، بعد از نشستهای آموزنده و لذتبخش، به این فیصلهی تاریخی نیز دست یافتند که «باید این کنفرانسها ادامه پیدا کند». در این کنفرانس، «اعلام آتش بس به خاطر ایجاد فضای اعتماد، مشارکت طرف های درگیر جنگ در قدرت و تعیین جدول زمانی برای خروج نیرو های خارجی از افغانستان نیز مورد تأکید قرار گرفت.» (بیبیسی، دوشنبه، 17 قوس 1389)
کنفرانس مالدیو در این سناریوی جدید چه نقشی را بازی خواهد کرد؟ ... این سوال دقیقاً مرتبط با نقشی است که همایون جریر در برگزاری کنفرانسهای مشابه بازی میکرد. آن کنفرانسها در اغفال و مصروفنگهداشتن اطراف درگیر فوقالعاده موثر بودند. بعد از هر دورهای از کنفرانسهای جریر، تحولی در کشور اتفاق میافتاد که چرخ حوادث را به سمتی تازه هدایت میکرد و با آغاز آن تحول، همایون جریر نیز دوباره به تجارت و مشغولیتهای عادی خود برگشت مینمود. با این حساب، آیا باز هم افغانستان در آستانهی یک تحول جدی قرار گرفته است؟ ... اگر پاسخ مثبت است، این تحول از چه جنسی خواهد بود؟ ... آیا صراحت لهجهی ناتو و امریکاییها از واگذاری مسئولیتهای امنیتی و جدی شدن خروج نیروهای خارجی از افغانستان از ماه جولای 2011 نیز ربط و ارتباطی با کنفرانس مالدیو دارد؟ ... اگر تحولی جدی در راه است، گروههای مختلف، و به خصوص جامعهی مدنی و نیروهایی که خواهان ایجاد جامعهای متفاوتتر با گذشته هستند، برای مقابله یا سازگاری با آن تحول چه مقدار آمادگی دارند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر