آقای کرزی در مراسم افتتاح دورهی جدید کاری پارلمان گفت: «ما اجازه نمیدهیم که در کشور ما یک تجربهی جدید سیاسی دیگر آزمایش شود.» او که به تعبیر بیبیسی «از حامیان اصلی نظام ریاستی در افغانستان است» در این سخنرانی تأکید کرد که «نظام کنونی افغانستان براساس ارادهی مردم تشکیل شده و "تا پای جان" از آن پاسداری خواهد کرد.» (بیبیسی، اول دلو 1390)
این سخن آقای کرزی با لحن و تأکیدات مخصوصی که در جریان ابراز آن داشت، به طور آشکار بوی جنگ میدهد. وقتی او از تعبیر «ما» و «کشور ما» و «ارادهی مردم» و «پاسداری تا پای جان»، آنهم رو به روی نمایندگان ملت حرف میزند، به خوبی میداند که مخاطبش کیست و چه سخنی را از طریق این تریبیون به گوش ملت و جهان میرساند.
ظاهراً کرزی آخرین نقطهی امید در حلقهی ضعیفی است که پارچههای مختلف افغانستان جدید را به هم نزدیک نگاه کرده است. تا کنون وی تلاش میکرد از زبان جنگ در برابر ملتش استفاده نکند. قبل از او تقریباً همهی قدرتمندان واقعی دیگر در حلقهی "سیاست افغانی" زبان زور را به صراحت به کار برده بودند: از عبدالرحمن و هاشم خان و داودخان و امین و شهنواز تنی، تا طالبان و حزب اسلامی و چند عضو ارشد کابینه و پارلمان. روستار ترکی و علمگل کوچی و حشمت غنی احمدزی به همان اندازه گلو و چشم پاره میکردند که اسمعیل یون و لیوال و ذبیحالله مجاهد و قاری یوسف. کسی از آنها گلایهای نداشت و تصور میشد که افغانستان صدا و موضع آنان را بخشی از سنتهای تاریخی خود میداند که تا زمان ما نیز انتقال یافته اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر