رییس جمهور غنی در سفر اخیرش به
پاکستان، به گشایش فصل تازه ای در روابط کابل و اسلام آباد چشم دارد. هر چند وی
برای دیدار نوازشریف و رییس جمهوری پاکستان یک روز انتظار کشید و از ملاقات با
مولانا فضل الرحمن، پیام توهین کننده ای را دریافت کرد، به نظر می رسد که اقدام وی
برای مطرح ساختن برخی از دیدگاه ها و نگرانی های افغانستان برای مقامات پاکستانی
فرصت خوبی خلق کرده است.
اشرف غنی می خواهد روابط تنش آلود
با پاکستان را به همکاری منطقه ای تبدیل کند. وی در منشور تحول و تداوم که اندکی
پس از انتخاب نوازشریف به عنوان صدراعظم پاکستان نوشته شد، اظهارات آن روز
نوازشریف را با امیدواری استقبال کرد. وی بر اساس اظهارات نوازشریف ابراز امیدواری
کرد که گویا سیاستمداران پاکستان به این نتیجه رسیده اند که افراطیت به عنوان یک خطر
جدی نظام پاکستان را تهدید میکند. از این جهت، برداشت سنتی پاکستان که نهادهای افراطی
را به «خوب» و «بد» تقسیم میکردند، در حال تجدید نظر قرار دارد. دولتمداران پاکستان
سالها بدین نظر بودند که طالبان پاکستان و سایر سازمانهای وابسته به این گروههای
افراطی بد اند، در حالی که طالبان افغانستان و سایر سازمانهای افراطی وابسته به این
جریان خوب اند. اشرف غنی درک جدید دولتمداران پاکستان را نشانه یک تغییر مثبت در دیدگاه
آنان قلمداد کرد و گفت: در صورتی که این دیدگاه در زیربنای سیاستهای منطقوی آنان نیز
قرار گیرد، وضعیت منطقه در کل بهبود خواهد یافت و ثبات منطقه که ارتباط زنجیرهای با
ثبات داخلی هر یک از دولتهای منطقه دارد، به طوری بنیادی تغییر خواهد کرد.
همچنین وی گفت: پاکستانی ها پی برده
اند که گسترش افراطیت در افغانستان، حرکتهای مشابه آنها در داخل پاکستان را نیز تقویت
خواهد کرد. این خطر نیز دولتمداران پاکستان را به طوری جدی نگران ساخته است و امید
میرود که با عمیقشدن این درک، زمینه برای دورشدن از تضادهای مسلحانه و دستکشیدن
از راهاندازی جنگهای نیابتی علیه کشورهای همسایه فراهم شود و شرایط برای صلح و ثبات
دایمی در سطح منطقه مساعدتر گردد.
بااینهم، غنی در منشور خود نوشت: «در
حالی که ما از تغییر دیدگاه سیاستمداران پاکستان استقبال میکنیم، انتظار آن را داریم
که دولت پاکستان به حیث دولت واحد و با طرح منسجم و همهجانبه با ما به حیث دولت افغانستان
روی طرح عملی ثبات و صلح منطقه به تعامل و همکاری آغاز نماید و از ادامهی رفتارهایی
که باعث ایجاد شک و بیاعتمادی در روابط دو کشور گردد، اجتناب نماید.»
قبل از سفر به اسلام آباد، اشرف
غنی با مقامات بلندپایه امنیتی پاکستان دیدارهایی انجام داده بود. وی در منشور
خود، همانند سایر امور، در رابطه با پاکستان برخی از مسایل را با صراحت مطرح ساخته
است. وی از «حل مناقشه روی خط دیورند» حرف می زند، اما راه حل آن را در «ایجاد
فضای همکاری منطقه ای برای تأمین امنیت و رفاه ساکنان دو سوی خط» پیشنهاد می کند.
این حرف او یک نوع دور زدن دیپلوماتیک غایله خط دیورند محسوب می شود، بدون اینکه
اتهام پذیرش رسمی آن را بر خود هموار کند. مقامات پاکستانی در کنفرانس امنیتی هرات
که ماه گذشته به ابتکار و میزبانی انستیتوت مطالعات استراتژیک در شهر هرات برگزار
شد، گفتند که سیاستمداران افغانستان از خط دیورند به عنوان یک ابزار تبلیغاتی
سیاسی استفاده می کنند، اما هیچگاهی به طور رسمی برای پاکستان در این زمینه حرف
نزده اند. آنها تصریح کردند که خط دیورند برای پاکستان هیچگاهی یک مسأله قابل بحث
نبوده و این مرز بین المللی را نمی توان از طریق فشارهای تبلیغاتی از میان برداشت.
آنها ادعای کرزی را که گفته بود پاکستانی ها در ملاقات خود از وی به صراحت خواسته
اند که خط دیورند را به رسمیت بشناسد و او از قبول آن امتناع ورزیده است، یک دروغ
محض خواندند و از جاری شدن آن بر زبان کرزی اظهار تعجب کردند.
اشرف غنی در منشور تحول و تداوم بیثباتی
در افغانستان را موجب بیثباتی در پاکستان می داند، همانگونه که بیثباتی در پاکستان
تأثیرات منفی بر همهی جوانب زندگی ما دارد. بنابراین، تصریح می کند که چارهای جز
«موافقت بر ایجاد یک نظام همکاری منطقوی» و «تعریف و ایجاد منافع مشترک حیاتی اقتصادی»
نداریم که بر اساس «همکاری دوجانبه« میتوان به آن دست یافت. وی هم چنین می گوید
که با توجه به این اصل که دموکراسیها به عنوان نظامهای سیاسی همگون با هم نمیجنگند،
ضرورت «مبارزهی مشترک با افراطیت و تروریزم به عنوان خطر مشترک در برابر تحکیم و تقویت
دموکراسی و نهادهای دموکراتیک» به میان میآید تا از طریق آن برنامههای ادغام مجدد،
حاکمیت دولتی و پروژههای انکشافی به طور خاص در مناطق قبایلی انجام شود و بهشت جریانهای
دهشتافکن و تروریستی و پایگاههای اجتماعی شان در این مناطق محو شده و ثبات و رفاه
هر دو مملکت تأمین گردد. وی می افزاید که با درک این هدف مشترک، «میخواهیم با استفاده
از تجربهی موفق اروپا، به ویژه آلمان و فرانسه، رابطه و مناسبات خود با پاکستان را
به گونهای تأمین کنیم که موجب اعتبار دو دولت باشد و تمام قضایای مورد منازعه از طریق
مذاکرهی دوامدار و مفید حل و فصل شود.»
اشرف غنی در منشور خود نوشت که خط
دیورند به عنوان «میراث استعمار برای هر دو مملکت» برای او اولویت کاری محسوب نمیشود؛
زیرا این خط یک سرحد بسته نیست و با توجه به شرایط و امکانات قرن 21 هیچگاه به یک
سرحد بسته تبدیل شده نمیتواند. بااینهم، او گفت که فیصلهی نهایی در مورد سرنوشت خط
دیورند مستلزم اجماع ملی در افغانستان و رضایت مردمان دو طرف خط است که برای رسیدن
به آن به زمان و طرحهای مشخص و سازندهای ضرورت داریم.
اشرف غنی از «احترام به حق حاکمیت
ملی هر دو کشور»، از «ایجاد برنامه هایی که همکاری اقتصادی را تقویت کند»، از «ایجاد
شعبه خاص پاکستان شناسی برای تنظیم روابط دو کشور»، از «تربیت کادرهای افغانستان
توسط پاکستان»، از اینکه «مرزهای دو کشور را نمی توان به مرزهای بسته تبدیل کرد و
باید این مرزها باز بمانند و در عوض هر دو جانب به تأمین رفاه در دو سوی مرز فکر
کنند»، به صراحت یاد کرد تا بگوید که به جای بحث بی نتیجه روی خط دیورند چه مسایل
دیگری را از اولویت های حکومت خود محسوب می کند.
سفر کنونی رییس جمهور غنی به
پاکستان فرصتی فراهم ساخته است که وی همین دیدگاه ها و طرح ها را با همتایان
پاکستانی خود نیز در میان بگذارد. به همین دلیل گفته شده است که قسمت عمده مذاکرات
در پشت درهای بسته انجام شده و از جزئیات گفت و گوهای آنان نکته خاصی در اختیار
مطبوعات قرار نگرفته است.
اشرف غنی ناگزیر است ابتکار
مذاکره و گفت و گو با پاکستان را در دست گیرد. مناقشات افغانستان و پاکستان از
امور دیرینه و تاریخی محسوب می شوند. هیچ حرفی در این مناقشه تازه نیست که غیرقابل
درک محسوب شوند. زمامداران کنونی افغانستان باید زبان خود را شفاف سازند و از شیوه
ای که کرزی در پیش داشت، جداً اجتناب کنند. کرزی حرف اصلی خود را در جمع مخاطبان غیر
رسمی می
گفت و حرف های فرعی خود را به گونه ای تعارف برای مخاطبان رسمی بیان می کرد. او
پاکستان را به طور رسمی برادر می خواند و حتی در مقابله با هند، خود را با این
کشور دارای دشمن مشترک اعلام می کرد؛ اما در عین حال، ادعا می کرد که پاکستان از
او خواسته است که خط دیورند را به رسمیت بشناسد یا در تنظیم سیاست های خارجی خود
از پاکستان مشوره بگیرد. این حکایت باید ورق بخورد. اشرف غنی باید به طور واضح طرح
دهد که از خط دیورند با کدام شیوه و با استفاده از کدام طرح خاص و عملی عبور می
کند تا دست پاکستان را به عنوان یک همسایه و همکار بفشارد.
اشرف غنی با موضع مبتکرانه در مدیریت
سیاسی خود می تواند الگوی سیاسی جدیدی را در کشور پایه ریزی کند. جرأت و شهامت
سیاستمدار در بلوف کردن و هارت و پورت زدن نیست. در ارایه طرح هایی است که حاوی
فکر و تدبیر روشن و خردمندانه است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر