ادامهی سخنان اشرف غنی با متنفذان شمال و شمالشرق، حاوی تعهدات روشنتری
بود. او گفت که ما به حکومتی میاندیشیم که در وضعیت زندگی مردم تغییر مثبت
بیاورد. برای این کار ما به مشارکت و سهمگیری فعال مردم ضرورت داریم. او گفت: «11
ولایت شمال کشور، ولایات کلیدی اند. هم از لحاظ امنیتی و هم از لحاظ اقتصادی. تنها
شخصیت محوری در این ولایات جنرال دوستم است که از شخصیت پرجذبهای برخوردار است و
به طور واقعی حمایت مردم را با خود دارد.» او علاوه کرد: «به همین دلیل، نقش محوری
را در تمام کمپاینهای شمال و شمالشرق جنرال دوستم و جنبش دارد. بقیهی نیروها و
گروههایی که در کمپاین سهیم اند، در یک شورای سیاسی اشتراک میکنند تا همه خود را
در کمپاین دخیل احساس کنند».
اشرف غنی گفت که برنامههای حکومت وی به طور عمده در چهار سطح اجرا خواهد
شد: در سطح ملی، در سطح جغرافیای خاص، در سطح اقشار خاص، و در پایتخت. او گفت که
برنامههای خود در سطوح مختلف را به تفصیل و به طور مشروح برای مردم بیان خواهیم
کرد و همهی مردم را در حول این برنامهها به همدیگر پیوند خواهیم داد.
اشرف غنی تأمین امنیت را در صدر برنامههای ملی خود قرار داد، اما تفاوت آن
را با ثبات تأکید کرد. او گفت: «امنیت با زور میآید، اما ثبات از راه مشارکت
تأمین میشود. ثبات، حاصل رضایت مردم است و رضایت مردم تنها با حاکمیت قانونی
تأمین میشود که مردم را به عدالت برساند». او مفهوم «تداوم» و «تحول» را نیز شرح
داد و گفت: «تداوم، به معنای حفظ و ادامهی ارزشهایی است که ثبات و مشارکت همهی
مردم در ساختار قدرت را تأمین میکند. این تداوم بر اساس قانون ممکن است. باید
تمام این ارزشها در چوکات قانون، به طور شفاف و روشن حفاظت شوند. اما تحول، به
معنای ایجاد انکشاف و توسعه در تمام عرصههایی است که زندگی شهروندی ما بر آن
استوار است. ما باید هم روابط ملی خود را انکشاف دهیم، هم شیوههای حکومتداری خود
را، هم رابطهی خود با کشورهای مختلف در سراسر جهان را».
اشرف غنی رابطهی امنیت و صلح دوامدار را نیز توضیح داد و گفت: «صلح را در
خفا آورده نمیتوانیم. صلح دوامدار به معنای تأمین رضایت و مشارکت مردم در دولت و
قدرت است. اساس حکومت دموکراتیک همین است». اما وی گفت: «تأمین رضایت و مشارکت در
دولت و قدرت، اساس قانونی دارد. کسی با زور و فشار آن را تحمیل نمیتواند. این
ارادهی ماست که حاکمیت قانون را در کشور تأمین کنیم. دشمنان نباید بر ارادهی ما
شک کنند».
اشرف غنی، از تعبیر «خشونت مشروع» یاد کرد که «تنها در انحصار حکومت است و
تنها دولت، بر اساس قانون، حق دارد از خشونت مشروع برای تأمین نظم و امنیت استفاده
کند. خارج از حوزهی اختیارات دولت، هرگونه توسل به زور و خشونت غیر مشروع است و
قابل قبول نیست».
وی گفت: «قیمت جنگ را همهی مردم در سراسر کشور پرداخت میکنند. در تأمین
صلح نیز باید همهی مردم در سراسر کشور سهیم شوند. صلح را در خفا و پنهان از مردم
نمیتوان تأمین کرد. به همین دلیل، ما در پروسهی صلح همهی مردم را شریک میسازیم
و همهی مردم باید بگویند که صلح مورد نظر شان چگونه تأمین میشود».
اشرف غنی عدالت را نیاز همهی مردم دانست و گفت: «امروز هر کس به یک نوع،
از بیعدالتی رنج میبرد. عدالت تنها با مشارکت تأمین میشود. تمام مردم افغانستان،
بدون هرگونه تبعیض و امتیاز حق دارند در همهی عرصههای حکومت و قدرت مشارکت داشته
باشند. تمام افغانها دارای حقوق و وجیبههای مساوی اند. هرگونه اقدام یا سخنی که
حقوق و وجیبههای مساوی و انسانی مردم افغانستان را نقض کند، محکوم است و قابل
قبول نیست».
در این قسمت از سخنان خود، اشرف غنی، بر مفهوم وحدت ملی تأکید کرد و ناگهان
صدایش بلند رفت و گفت: «زبان نفرت، زبان وحدت ملی نیست. امروز یک احمق میآید و با
زبان نفرت، مردم ما را حرامی خطاب میکند و به مادر ملت توهین میکند. من از همهی
مردم خود معذرت میخواهم و میگویم که این عناصر باید به حاشیه رانده شوند و برای
شان اجازه داده نشود که ملت را با زبان نفرت و تعصب به گروگان بگیرند.» او گفت:
«کسانی که نفرت و تعصب پخش میکنند، به هیچ بخش ملت تعلق ندارند. آنها نباید
نمایندهی ملت حساب شوند.»
وی در پایان سخنان خود گفت که «افغانستان مرکزی قلب افغانستان است.
افغانستان رشد نمیکند مگر اینکه قلب آن فعال شود و به کار افتد. افغانستان مرکزی
باید از زندان جغرافیایی نجات یابد. شاهراههای بزرگی که از هر سمت هزارهجات را
به نقاط مختلف کشور وصل میکنند، در اولویت برنامههای انکشافی ما قرار دارد. این
شاهراهها هم جنبهی اقتصادی دارند، هم جنبهی امنیتی و هم جنبهی انسانی.»
***
نشست با متنفذان شمال و شمالشرق با دعا و ثنا و تعارفهای مرسوم خاتمه
یافت. بعد از آن، جلسهی رسمی ستاد انتخابات در سالن مجلل دفتر سیاسی جنرال دوستم
دایر شد. کسی با تفاخر گفت که «هنوز جنرال صاحب وارد این سالن نشده است».
اشرف غنی قبل از همه سخن گفت. وی در مورد دفاتر کمپاین، امنیت کاندیدان و
معاونان آنها در جریان کمپاین، امکان سفر به ولایات و تأمین هزینههای آن، و
امکانات و سهولتهایی که از طرف وزارت داخله در اختیار همهی نامزدان انتخابات
قرار داده خواهد شد، معلومات داد.
مولوی صدیقی، یکی از افرادی که در دو سال گذشته با خلیلزاد همکاری داشته و
حالا به تیم اشرف غنی پیوسته است، اعلام حمایت کرد. وی اهمیت نقش علما را در
انتخابات مورد تأکید قرار داد و در مورد شخصیت خلیلزاد حرف زد و گفت که «حالا چون
او تصمیم گرفته است که با داکتر همراه شود، ما هم خوشحالیم و با داکتر همراه میشویم.
اگر خلیلزاد با کسی دیگر میرفت خوشحال نمیشدیم».
حنیف اتمر برنامههای تشکیلاتی کمپاین را شرح داد و گفت که «هفت هشت پالیسی
داریم که در حال تهیه شدن اند». اما توضیح نداد که این پالیسیها در چه مورد اند و
چه مسایلی را در بر میگیرند. او از 20 تا 25 هزار ناظر انتخاباتی و حد اقل 50
هزار رضاکار یاد کرد که «در جریان انتخابات ضرورت اند و باید استخدام شوند، آموزش
ببینند و انسجام پیدا کنند». او گفت که رهبری ستاد باید از مرکز صورت گیرد. اما
هشدار داد که «برای فعالین انتخاباتی خود به هزینهی ابتدایی ضرورت داریم که باید
تأمین کنیم، اما در کلیت، فعالیتهای همراهان ما باید رضاکارانه صورت گیرد و کسی
توقع پول و معاش نداشته باشد».
برخی از افراد از «کمپاین خانه به خانه» یاد کردند و تأکید نمودند که همهی
افراد باید برای این کمپاین بسیج شوند، اما این حرکت با معاش امکان ندارد. یکی
گفت: «اشرف غنی پول ندارد. این کمپاین در پول با دیگران رقابت نمیتواند».
***
بحثهایی که در جلسهی ستاد رهبری کمپاین مطرح شد، از هیچگونه نظم و دقت
برخوردار نبودند. هر کسی تلاش میکرد چیزی بگوید که از دیگران عقب نماند. حنیف
اتمر نشان میداد که در نقطهی محوری کمپاین نشسته است و مغز هوشیار جمع است. گویا
دیگران هم این نقش را برای او قبول کرده بودند. فرد دوم فیضالله ذکی بود که به
طور آشکار از موقف یک رکن در تکت انتخابات سخن میگفت. اسدالله سعادتی نیز دو پست
را به طور همزمان بر دوش میکشید: وکالت شورا و نمایندگی سیاسی حزب وحدت. (ادامه
دارد)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر