روز یکشنبه، 24 عقرب 1392، آجندای جلسهی «اتاق فکر» انتخاب رنگ و شعار
برای کمپاینهای انتخابات بود. اسلم جوادی در مورد اهمیت رنگ واحد برای عبور از
مرزهای گوناگونی که اجزای ملت را شقه شقه کرده است، سخن گفت. او از تجربهی انقلاب
گل سرخ در گرجستان، رنگ نارنجی در اوکراین و رنگ سبز توسط جنبش سبز ایران یاد کرد
و گفت: «رنگ میتواند برای همهی هواداران تیم انتخاباتی در سراسر کشور احساس همسویی
و یکرنگی خلق کند». او نمایشهای خیابانی با رنگ واحد را به عنوان یکی از هیجانانگیزترین
نمادهای مبارزاتی در جریان انتخابات قلمداد کرد و پیشنهاد کرد که از همین حالا
باید برای آن آمادگی گرفته شود. بعد از آنکه رنگهای مختلف با توجیهات و تفسیرات مختلف
مورد بررسی قرار گرفت، رنگ بنفش پیشنهاد شد تا با ستاد مرکزی انتخابات نیز در میان
گذاشته شود.
در مورد شعار انتخاباتی بر «سیاستورزی مدنی» تأکیدات بیشتری صورت گرفت و
از آن به مثابهی بدیلی یاد شد که «سیاستورزی نهادی» را جاگزین «سیاستورزی فردی»
میکند. جواد سلطانی گفت: سیاستورزی رایج برای ما سیاستورزی فردی بوده است. آسیبپذیری
ما هم در همین است. معاملهی سیاسی در سیاستورزی فردی تنها نفع فردی میآورد.
مطالبهی اجتماعی در آن نابود میشود. سیاستورزی نهادی است که میتواند برای
تأمین خواستهها و مطالبات ما ضمانت نهادی خلق کند.
در بخشی دیگر از مباحث، گروههای مختلفی که در جامعه به صورت غیر رسمی حضور
دارند، مورد اشاره قرار گرفتند: دستههای سینهزنی، تیمها و کلوپهای ورزشی، گروههای
فیسبوکی. گفته شد که دستههای سینهزنی از نظم و انسجام خوبی برخوردار اند و قدرت
سازماندهی آنان نیز به طور چشمگیری بالا است. اگر سردستههای این گروه اجتماعی
شناسایی شوند و با آنها کار درست و هدفمند صورت گیرد، میتوانند به نیروهای خوبی
در امر سازماندهی کمپاینهای انتخاباتی تبدیل شوند.
کلوپهای ورزشی نیز به دلیل انضباطی که در تمرین و آموزشهای خود دارند،
دومین گروه قلمداد شد که میتوانند در امر انسجام کمپاینهای موثر انتخاباتی نقش
بازی کنند. گفته شد که در جریان تظاهرات عظیم مردمی که در سال 1387 به خاطر اعتراض
در برابر جنگ کوچیها در بهسود به راه افتاد، مهمترین نقش را ورزشکاران و سردستههای
سینهزنی داشتند که با مهارت توانستند تمام جمعیت را مدیریت و رهبری کنند.
مدیریت گروههای فیسبوکی برای جهتدهی افکار عامه مهم قلمداد شد. در این
زمینه اصطلاح «مدیریت شایعه» به کار رفت و گفته شد که باید گروه منظمی از کاربران
فیسبوکی آماده شوند تا در امر پیامرسانی و تبلیغ سهم گیرند. در ختم این بخش از
آجندای جلسه قرار شد که تمام نیروهای اثرگذار و متنفذ در گروههای مختلف لستگیری
و ثبت شوند و هر کدام با مشخصههای سبز و زرد و سرخ نشانی شوند تا با هر کدام از
آنها از مجراهای لازم تماس برقرار شود.
موضوع دیگری که در این نشست مورد بررسی قرار گرفت، احتمال استفادهی برخی
از رقیبان انتخاباتی از سوژهی ترس و هراس بود. گفته شد که هراس از تسلط و حاکمیت
بلامنازع پشتون در محور این سوژه قرار خواهد گرفت. بعد از صحبتهای زیاد اصطلاح
«ترس پادزهر ترس» به کار رفت. جوادی گفت: جامعه به طور یکدست هراس واحدی ندارد.
مسایل مختلفی اند که مایهی هراس جامعه میشوند. حاکمیت بلامنازع پشتون هراسی است
که به طور سنتی در جامعه وجود داشته و حالا تقریباً به یک موضوع کلاسیک تبدیل شده
است. به همان میزان، ثبات و معیشت مردم برای آنان اهمیت دارد. باید موضوع از این
منظر نگاه شود که اگر جامعه گرفتار بیثباتی و ناامنی شود و یا اگر حکومت به دست
عناصر نااهل بیفتد، مشکل معیشتی مردم بیشتر از هر خطری دیگر به میان خواهد آمد.
اگر باز هم شعلههای نفاق و درگیری داخلی شعلهور شود، فاجعههای سنگین گذشته
تکرار خواهد شد. در این صورت، جامعه به طور یکدست به یک سوژه کشانده نمیشود و
قدرت برخورد تحلیلی مردم با مسایل افزایش مییابد.
داکتر امین احمدی بر تهیهی صورت کوتاه و فشردهای از برنامهی انتخاباتی
تأکید کرد و گفته که این پیام باید با دقت گزینش شود تا برای مخاطبان مختلف پیامهای
مشخص و قابل درک داشته باشد. مثلاً پیامی که برای تاجران داده میشود، پیامی که
برای علما و مراجع مذهبی داده میشود، پیامی که برای جوانان و فعالین مدنی داده میشود،
پیامی که برای زنان داده میشود....
در یک بررسی کوتاه گروه سنی رأیدهندگان مورد توجه قرار گرفت و گفته شد که
بیشترین تعداد رأیدهندگان در سنین 18 تا 30 ساله قرار خواهند داشت. با این گروه
سنی نمیشود صرفاً از کانالهای سنتی رابطه برقرار کرد. «پیام برنامهمحور» با این
توضیح مورد تأکید قرار گرفت که باید زمینههای اطلاعرسانی آن از همین حالا آماده
شود و تا رسیدن به مرحلهی کمپاینهای رسمی موج عظیمی از فعالیت آگاهیبخش با
استفاده از میزگردهای تلویزیونی، سمینارها و گردهماییهای دانشجویی، نشستهای
هدفمند با دانشگاهیان و فرهنگیان و گروههای ذینفوذ به راه افتد و مدیریت شود.
دانش از جلسات و نشستهایی که تا آن زمان با برخی از حلقات اجتماعی داشته
است یاد کرد و گفت که دغدغههای اکثریت افراد امنیت و ثبات است و خستگی از تنشهای
قومی در اذهان عمومی دیده میشود. او گفت که رضایت از دستاوردهای مثبت دورهی جدید
نکتهی خوبی است که در نشست با حلقات مختلف شاهد آن بوده است. او که با جمعی از
جوانان تاجیک نیز دیدار کرده بود گفت که اکثریت شان از کاندیدان گذشته ناراحت
بودند و میخواستند زمینهای برای آنان فراهم شود تا بتوانند به گونهی متفاوتتری
ابراز وجود کنند. دانش همچنین گفت که برای اکثریت قاطع مخاطبان هزارهی او مسألهی
کوچیها مسألهی جدی است و همه تأکید داشته اند که باید برای این مسأله راه حل
مشخص و قاطع پیدا شود.
تأکید مهم جلسه استفاده از ادبیاتی بود که در آن «حقوق شهروندی» برجسته
شود. گفته شد که ما نباید وارد میدانی شویم که در آن حساسیتهای سنتی بروز میکنند
و هرگونه تلاش برای مهارکردن آن عقیم میماند. استخراج شعارهای کوتاه و موجز از دل
برنامههای انتخاباتی و سخنانی که از طرف چهرههای مطرحِ انتخابات بیان میشوند،
به عنوان یک ضرورت اساسی عنوان شد. همچنین برای دانش توصیه شد که اولین سلسله
نشستهای منظم خود با علما و روحانیون را آغاز کند و با آنان در مورد اهمیت آزادی
مذهبی و طرحهایی که میتواند فرهنگ مدارا و تساهل مذهبی را در جامعه تقویت کند،
سخن گوید.
«حساسیتزدایی از غنی» و «استخراج شعار و پیام خاص هزارگی از دل برنامهی
عام داکتر احمدزی» عنوانی بود که برای جلسهی بعدی پیشنهاد شد و گفته شد که روز
بعد در این مورد طرحهای مشخص مطرح شوند تا در جریان کمپاینها مورد استفاده قرار
گیرند. (ادامه دارد)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر