دانش از کار خود در دوران
تسوید متن قانون اساسی یاد کرد و گفت که «نسخهی خطی قانون اساسی به قلم من نوشته
شده است». «من مینوشتم و وقتی آماده میشد دیگران روی آن بحث میکردند و با اصلاح
و کم و زیاد کردن، آن را تصویب میکردند». «در طول دوران کارم با علما و استاد
خلیلی و محقق نشست مداوم داشتم، اما هیچ کسی مشورهای نمیداد که به درد کارم در
تسوید قانون اساسی بخورد».
دانش از «ضعف کلان در
تشکیلات حزب وحدت» یاد کرد و گفت که «ایجاد مرجعیتهای جداگانه، حزب را دچار شکست
ساخته است». «من در این جدال، در کنار استاد خلیلی ماندم. چون او را ادامهی حزب
وحدتی میدانستم که استاد شهید ایجاد کرده بود».
دانش گفت: «من هیچگاهی
نکوشیده ام با رابطه گرفتن و نشست و برخاست با افراد و حلقههای مختلف، این ذهنیت
را مطرح کنم که گویا در پی ایجاد یک حلقه یا مرجعیت جداگانه هستم. همیشه با احتیاط
برخورد کرده ام و در آینده هم با احتیاط برخورد خواهم کرد». او تأکید کرد که «نمیخواهم
این ذهنیت برای استاد خلیلی ایجاد شود که من در برابر رهبریت او کار مستقلی انجام
میدهم. این کار را به صلاح جامعه و به صلاح حزب وحدت نمیدانم».
دانش کارش در وزارت عدلیه
را «موفق» توصیف کرد و گفت که این کار کوچکترین نقص ندارد و هیچ کسی نتوانست و
نمیتواند بر آن از لحاظ قانونی و حقوقی ایراد بگیرد. «کار در این وزارت خیلی مهم
و حساس بود. من به گونهای کار کردم که تا آخر، هیچ کسی نگفت و هیچ کسی دلیلی پیدا
نکرد که من مرتکب تخلفی شده باشم و یا کارم از لحاظ قانونی اشکال داشته باشد.»
دانش بر پاک بودن خود از
اتهام فساد اداری تأکید کرد و گفت که هم در دوران وزارت عدلیه و هم در دوران
سرپرستی تحصیلات عالی، با شفافیت و قانونمندی عمل کرده و هیچ موردی وجود ندارد که
بیانگر یک شایبهی کوچک علیه او باشد. بااینهم، او گفت: «در اصلاحاتی که در وزارت
تحصیلات عالی انجام دادم، دهها کادر جامعه امکان یافتند که وارد نظام شوند.» وی
اتهام مانعتراشی در برابر موسسات تحصیلات عالی هزارهها را رد کرد و گفت که جواز
ابنسینا در 45 روز تکمیل و صادر شد. «جواز ماستری ابنسینا را من دادم و برای این
کار حتا لایحهی تحصیلات عالی را تغییر دادم تا شرایط برای گرفتن جواز ماستری برای
موسسات تحصیلات عالی سهلتر شود». او گفت: «داکتر موسوی در تمام این مراحل شاهد
فعالیتهای من بود. در لایحه موارد زیادی وجود داشت که کلمات و تعبیرات آنها در
برابر موسسات تحصیلات عالی و فعالیتهای آنها مانع خلق میکرد. این تعبیرات و
کلمات همه اصلاح شدند.»
دانش از تطبیق پروسهی
اصلاحات اداری یاد کرد و گفت که از این طریق دهها نفر شایسته وارد ادارات شدند.
«سرپرستی من برای وزارت تحصیلات عالی هم از طرف دولت پیشنهاد شد و با اصرار دولت
طول کشید. من خودم نه تمایل داشتم و نه میخواستم که بمانم. اما نخواستم در برابر
اصرار و پیشنهاد دولت مخالفت کنم».
دانش گفت: «من هیچگاه
فرد ماجراجو و جنجالی نبوده ام. از ماجراجویی و جنجال خوشم نمیآید. روحیه ام نیز
با جنجال و ماجراجویی سازگار نیست.» اما تأکید کرد که «این امر به معنای آن نیست
که من در موضع سیاسی خود ثبات نداشته ام و یا از موضع خود دفاع نکرده ام.» «من از
موضعی که به خاطر استاد شهید گرفته ام با قاطعیت دفاع کرده و در مورد آن سخن گفته
ام.»
دانش برخی از کاستیهای
خود را قبول کرد و گفت: «من با کارهای تشکیلاتی زیاد آشنایی ندارم. فرد سازمانی به
آن معنایی که دیگران تلقی میکنند، نیستم. اما در طول سی سال گذشته همواره عضو
تشکیلات بوده ام و در موقفهای کلان و مهم تشکیلاتی کار کرده ام.»
او گفت: «روحیهام با
قرارگرفتن در برابر دوربین کامره سازگار نیست. اما این بدان معنا نیست که حالا هم
از برابر دوربین میگریزم. تا حالا ضرورتش را جدی احساس نکرده ام و مثل دیگران
نیستم که از قرار گرفتن در برابر کامره و اظهار نظر کردن در تلویزیون و رسانه
خوشحال شوند».
***
دانش توضیحات خود در مورد
شخصیت و کارنامههای سیاسی خود را در جلسهی یازدهم که به تاریخ نوزدهم قوس 1394
برگزار شد، ادامه داد. او گفت که «من در صحبتها و سخنان خود تدبیر اقناعی و
استدلالی داشته ام نه توجیهی. همیشه میکوشم با استدلال از موضع خود دفاع کنم، اما
تلاش نمیکنم که برای هر حرفی و هر موضعی توجیهی پیدا کنم.»
او گفت: «من دورههای
مختلفی را در زندگی خود داشته ام: وقتی در مقام فرهنگی بودم، کارم نوشتن و استدلال
و توضیح در مورد مواضع و دیدگاههای تشکیلاتیام بوده است. وقتی در مقام اداری در
وزارتخانهها قرار گرفته ام، تلاش کرده ام که مطابق اصول و مقررات اداره عمل کنم
و تابع مقررات و اصول باشم.»
دانش گفت: «من به مفاهیم
و ارزشهای مدنی پابندی دارم و برای آنها مبنای استدلالی محکم و قاطع قایلم.
دموکراسی و حقوق بشر و قانونیت را نه به ضرر جامعه میدانم و نه مخالف اعتقادات
مذهبی خود.» «من در مدیریت به اصل نخبهگرایی و تخصص، جوانگرایی و کار تیمی باور
دارم. تغییر در اداره را هم از همین منظر نگاه میکنم».
دانش گفت که برای استفاده
از فرصتهایی که در راه است، طرحهای خاص خود را دارد که الزاماً با طرحها و
الگوهای سیاسی خلیلی یکی نیستند. «من سبک خاص خود را برای کار کردن دارم؛ اما
ضرورت است که همهی دوستان و همراهانی که در این اتاق جمع اند و سایر کادرها و
نیروهای فکری و فرهنگی در کارها سهم بگیرند».
***
نقطهنظرات دانش در مورد
شخصیت و کارنامههای سیاسی او، همچنین، دیدگاهش در مورد مسایل مرتبط با مدیریت
قدرت زمینه را برای یک جمعبندی خوب فراهم کرد. برای اعضای «اتاق فکر» تصفیهحساب
با گذشتهی دانش یا خلیلی و اشرف غنی مطرح نبود. بلکه مهم این بود که این افراد
چقدر میتوانستند با وضعیت تازهای که در اثر انتخابات پیش میآمد، هماهنگ شوند و
برای پایهریزی یک طرح جدید در کشور آمادگی نشان دهند.
سخنان دانش، نمایانگر
آمادگی او برای یک تغییر بود. همین نکته باعث شد که در «اتاق فکر» برخی راهکارهایی
که پیروزی در انتخابات را ضمانت کند، پیشبینی شود. در این جلسه، با استناد به
سخنان دانش، باری دیگر بر ایجاد دفتر معاونت ریاست جمهوری تأکید شد؛ پیشنهاد شد که
دانش با کادرهای دانشگاهی و فعالین مدنی به طور منظم دیدار کند و نظر و مشوره و
حمایت آنها را برای اشتراک در کمپاین و مدیریت حکومت بعد از انتخابات جلب کند. همچنین
از دانش خواسته شد تا زمینهای فراهم کند که اعضای «اتاق فکر» با خلیلی دیدار
کنند و نقطهنظرات شان را با او شریک سازند.
در جریان زمان دیده شد که
هیچ یک از این پیشنهادات عملی نشد: دانش از ایجاد دفتر خود سر باز زد؛ با کادرها
و فعالین فرهنگی، به استثنای یکی دو مورد، هیچ جلسهای نگرفت که حمایت آنها را در
قالب یک طرح ساختارمند جلب کند؛ دیدار با خلیلی هم عملی نشد و رابطه و نشستی با او
صورت نگرفت. سایر نظریات امیدوارکنندهی دانش هم در حد یادداشتهایی باقی ماند که
روی صفحات یکی دو کتابچه درج شدند و به نظر نمیرسد که خود دانش هم به آنها دوباره
مراجعه کرده باشد. (ادامه دارد)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر