جناب معاون رییس جمهور،
شما در «اعلامیه»ی تان در چند مورد به تکرار میگویید که «"روایت"،
بازتاب امری است که واقع شده باشد؛ اما روایت یک انتخاب، تا جایی که به جمع مربوط
می شود، خلاف آنچه است که واقع شده است».
باز هم میپرسم که «آنچه واقع شده است» چیست؟ بالاخره
انتخابی صورت گرفته است که ما هم متصدی آن بوده ایم. «واقع»تر از این در «روایت
یک انتخاب» مجال ندارد. گیریم من کند ذهن و کتههوش بوده ام و ظرافتهای این
انتخاب را درک نکرده ام و تمام آنچه واقع شده است، از چشمم دور مانده و در گوشم جا
نگرفته است. لطف کنید شما بگویید که «واقع» چه بود و در «اتاق فکر» چه اتفاق افتاد
و چه بحث شد و چه نتیجه گرفته شد. لطفاً بگویید که آنهمه روزهای متوالی با آنهمه
مصرف وقت و غذا و چای و صبحانه و تیل موتر و کش و فش چه داشت و دلیل آن گردهم آمدن
چه بود و ماحصل آنها چه بود؟
من از صورت جلسات یادداشتهایی را بر میداشتم. شما هم یکی
از کسانی بودید که بیشترین حجم یادداشتبرداریها را انجام میدادید. خوب است شما
روایت و یادداشتهای تان را عرضه کنید تا قسمت دیگری از تصویر جلسات «اتاق فکر» در
روایت شما نیز روشن شود.
جناب قانونپوه،
در «اعلامیه»ی جناب شما آمده است که «حلقه دوستانی را که
شما "اتاق فکر" نام گذاشته اید، اولا در واقع نامی است که شما آن را
برجسته کرده اید».
حرف خوبی است. یعنی «اتاق فکر» نامی که من برجسته کرده ام و
هیچ کسی غیر از من این اسم را بر این جمع و این اتاق نگذاشته است. اما اولاً شما
در پیشانی همین اعلامیهی تان از همین آدرس به من تذکر داده اید. ثانیاً من در یکی
از اولین روایتها گفته بودم که این اصطلاح اولین بار از جانب دوستان شرکت عمران
مطرح شد و قرار نیز این بود که یک جمع با هم بنشینند و قبل از اقدام به یک عمل،
جنبههای مختلف آن را مورد ارزیابی و بازبینی قرار دهند. ثالثاً نزاع بر سر نام و
عنوان فایدهای ندارد و حامل مقصودی نیست. هر نام که بگذاریم، بالاخره این واقعیت
بود که یک جمع کنار هم میآمدند تا در یک فرصت معین به مشکلات، بنبستها، مخاطرات
سیاسی، و مهمتر از همه امری که تحت نام «انتخابات» در برابر خود داشتند، «فکر»
کنند.
جمع ما مسایلی را با هم ارزیابی میکردند، به همدیگر توصیه
میکردند، طرح میریختند، رایزنی میکردند و بر اساس یک طرح مشترک عمل میکردند.
حاصل آن هم برای همه روشن بود. شما هر چه دوست دارید، نام بگذارید. همان اسم «گروه
مشاوران استاد دانش» هم کافیست. این جمع به شما مشوره میدادند و شما هم طبق این
مشوره عمل میکردید. اینکه این جمع فکر میکردند یا بیفکر مشوره میدادند، به شما
و قضاوت و اسمگذاری تان مربوط میشود. در نتیجهی بحث تفاوتی خلق نمیکند.
جناب قانونپوه،
شما در ادامهی همین نکته میگویید: «ثانیا هدف این حلقه،
کمک به فرایند انتخابات و آسیب شناسی این پروسه ملی و دموکراتیک به منظور رسیدن به
یک هدف جمعی بود؛ نه بیشتر از آن».
من همین را میگویم. ادعایی بیشتر از این ندارم. اما معتقدم
که همین هم چیز کمی نبود. انتخابات مهم بود و فرایند آن نیز مهم. آسیبشناسی
انتخابات به عنوان یک پروسهی ملی و دموکراتیک نیز کار مهمی بود. اینکه در پشت همهی
این کارها رسیدن به یک هدف جمعی در نظر بود، باز هم متاع اندکی نبود. بیشتر از
آنش، شاید تنها همین روایت کردن باشد که من شروع کرده ام که احتمالاً میگویید این
یکی در آجندا نبود.
پرسان میکنم که آیا سخن از اهداف جمعی و انتقال یک تجربهی
مهم سیاسی به دیگران، خلاف یک پروسهی ملی و دموکراتیک است؟ آیا هدف جمعی رازِ مگو
است که «روایت یک انتخاب» آن را افشا میکند؟ بنابراین، جمعی که شما از آن یاد میکنید،
چگونه جمعی است؟ میخواهم بپرسم که این جمع کیست؟ چند نفر است؟ آیا یک تیم
انتخاباتی است؟ آیا مردمی اند که در یک کتلهی میلیونی از کردار و کنش سیاسی یک
جمع متأثر میشوند؟ آیا فرشتههای نامرئی خدا در آسمان هفتم و پنجم اند؟ آیا آقای
سید علی خامنهای و سردار سلیمانی و ملک فهد و ابوبکرالبغدادی اند؟
در این میان، «روایت یک انتخاب» چه منافاتی دارد با فرایند
انتخابات و آسیبشناسی این پروسهی ملی و دموکراتیک؟ مگر آنچه در «روایت یک
انتخاب» بیان میشود، بیان همان فرایند و آسیبشناسی و پرداختن به مهمترین پروسهی
ملی و دموکراتیک نیست؟
***
جناب معاون رییس جمهور،
شما در بخشی از «اعلامیه»ی تان میگویید: «"قسمت هایی
از روایت یک انتخاب" که به جمع –اتاق
فکر- مربوط می شود سخن ما نیست و هیچ یک از مباحث جلسات مشترک ما را آنگونه که بود
بازتاب نمی دهد. متحوای مباحث نه تنها تحریف شده است، بلکه در بسیاری از موارد از
بنیاد جعل گردیده است. صورت جلسات می تواند این را نشان دهد».
شما در این بخش «اعلامیه«ی تان دو ادعا را مطرح کرده اید:
تحریف و جعل. واقعیت این است که آنچه در «روایت یک انتخاب» میآید، صورت خلاصهشدهای
از یک سلسله مباحث طولانی و مفصل است. من نه صورت این جلسات را به طور کامل ثبت میکردم
و نه قرار دارم همهی مسایلی را که مطرح شدند، از سیر تا پیاز اینجا روایت کنم. در
نتیجه، معلوم است که «روایت یک انتخاب» همهی آنچه در «اتاق فکر» مطرح شدند،
نیست. در بهترین و متواضعانهترین صورت، گزیدهای است از گفتوگوهای طولانی و
مشروح که گاهی ساعتها طول میکشید بدون اینکه به نتیجه برسد.
اما تحریف و جعل حرف دیگری است که باید جناب شما از مقام
معاونت ریاست جمهوری برای آن سند و مدرک ارایه کنید. کدام مورد یا موارد تحریف شده
اند؟ کدام مورد یا موارد جعل شده اند؟ خوب است از جناب شما و همکاران تان بخواهم
که لطفاً صورت جلسات را منتشر کنید. حتا برای اینکه اتهام تحریف و جعل بر خود تان
وارد نشود، تمام نکات را به شمول برخی مسایل حساس نشر کنید تا دیده شود که «روایت
یک انتخاب» در کدام موارد تحریف کرده است و در کدام موارد جعل.
من سندی ندارم که مهمتر از یادداشتها و برداشتهای خودم
باشد. میگویم من زنده ام و من آنجا بودم و آنچه دیدم و آنچه شنیدم تا آنجا که
توانستم برداشت کنم، اینها بودند. صحت و سقم آنها نیز تنها در همان حد فردیت من و
درک و برداشت فردی من خلاصه میشود. شما که منشی داشتید و یادداشتبردار داشتید و
شاید هم به طور منظم ثبت میکردید، لطفاً اسناد و مدارک تان را به صورت کامل نشر
کنید تا من تمام روایتهایم را پس بگیرم و هیچ ادعایی را بر صحت و درستی آنها بر
زبان نیاورم.
جناب قانونپوه،
واقعیت را جناب شما بیشتر از هر کسی دیگر واقفید. شما همیشه
در نزدیکترین فاصله با من مینشستید. صندلی ما از روی تصادف یا انتخاب کنار هم
بود. هیچگاهی، حتا برای یک لحظهی کوتاه هم رو در روی هم ننشستیم تا فاصلهی یک
میز ما را از هم دور سازد. اتفاقاً در میان جمع اعضای «اتاق فکر»، دو شخصی که بیش
از همه یادداشتبرداری میکردند من و شما بودیم. شما میدانید که آنچه من روایت
میکنم، مصداقِ مفهوم تحریف و جعل نه، شاید بر کتمان و پنهانکاری صدق کند. دوست
دارم آنچه را من به هر دلیلی کتمان و پنهان کرده ام، شما برملا کنید و بگویید که
کدام حرفها را در «روایت یک انتخاب» از قلم انداخته ام تا من فرصت کنم و دلیل آن
را بگویم. (ادامه دارد)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر