اشرف غنی سخنانش را با یک لبخندِ حاکی از رضایت آغاز کرد. گویی انتظار داشت
صحبتها در همین گونه فضا و با همین نتیجه به پایان برسد. از جریان صحبتها
یادداشتهایی گرفته بود که گاهی در جریان توضیحاتش به آنها نگاه میکرد و کوشش میکرد
تمام نکتهها مطابق روالی که در بحث جریان داشت، تسلسل داشته باشد.
در ابتدا از اینکه تمام مسایل با جزئیات و به تفصیل شرح داده شد، تشکر کرد.
بعد گفت: ما به یک مرحلهی بسیار حساس کمپاین رسیده ایم. هر گونه اقدامی که در پیش
میگیریم مستقیماً بر نتیجهی کمپاین و آرای انتخابات تأثیر میگذارد.
در ادامه گفت: طرحی که شما در مورد آن به توافق رسیده اید، به طور کامل
ملاحظات کمپاین را در نظر دارد و با ساختار کمپاین موافق و سازگار است. در کارزار
انتخاباتی که حالا در جریان است، یکی از مسایل عمده این است که تمام مسایل را
تقسیمبندی کنیم به مسایل کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت. در مسایل کوتاهمدت اگر
دچار خطا یا اشتباه شویم، زیاد آسیب نمیبینیم. اما در مسایل میانمدت و درازمدت
باید دقت زیادی به خرج دهیم و مخصوصاً تأثیرات آن را از لحاظ زندگی و خون و سرنوشت
مردم توجه کنیم. مسایل کلان ملی از نظر من، مربوط به نیازمندیهای درازمدت اند. آنها
را صرفاً به پروژههای کوتاه مدت و مقطعی محدود نسازیم. هر کدام مسایل ریشههای
تاریخی دارند و باید راهحل آنها هم تاریخی و درازمدت باشد. در غیر آن، دچار
مشکلات زیادی میشویم. معضلات کلان ملی اگر باز هم لاینحل بمانند و دوام کنند،
فردا و پس فردا مشکلات و خطرهای جدیتری ایجاد میکنند.
***
اشرف غنی در مورد طرح ایجاد ساختار تشکیلاتی و حزبی گفت: در رابطه با
انسجام نیروها و ایجاد حزب سیاسی نگرانیها و دیدگاههای شما را به طور کامل درک
میکنم. اما باید واضح و مشخص شود که منظور ما از ایجاد یک حزب سیاسی چیست و ضرورتهای
آن کدام اند. این حزب با احزاب گذشته و موجود یکی بوده نمیتواند. بناءً باید روشن
کنیم که تفاوتهای بنیادی میان این حزب و سایر احزاب چیست.
اشرف غنی گفت: به نظر من، پیش از آنکه حزب سیاسی ایجاد شود، خوب است به
ایجاد یک هستهای فکر کنیم که به عنوان وسیلهی فشار مثبت بالای دولت کارش را از
همین امروز شروع کند. برای یک لحظه احزاب را کنار بگذاریم و به نقش آنها در کاری
که میخواهیم، توجه نکنیم. نهادهای اجتماعی نیز یک سرمایهی بسیار بزرگ برای کشور اند
که مخصوصاً در سالهای اخیر نهایت رشده کرده اند. این نهادها میتوانند مخاطبان
اول ما برای ایجاد انسجام باشند. به این نهادها کمک شود تا به طور منسجم و سازمانیافته
زمام امور را در دست گیرند و برای اثرگذاری مثبت بالای روند سیاسی و حکومتداری
بسیج شوند.
جمع زیادی از این نیروها حالا آمده اند و در کمپاین ما اشتراک دارند. بحث
انسجام خود را اگر با اینها جدی بگیریم، گام اولیه خوب برداشته میشود. از این
جهت پیشنهاد میکنم که بیاییم روی تعهدات بسیار مشخص و واضح با اینها کار کنیم و
جایگاه و نقش شان را هم در کمپاین و هم در حکومتداری آینده معین کنیم.
دومین کاری که ضرورت داریم، این است که هم حالا و هم در ظرف یک سال دیگر که
در اختیار داریم، در رابطه با انتخابات پارلمانی کار کنیم تا حد اقل 160 نفر را در
پارلمان بیاوریم. اگر 160 نفر را در پارلمان داشته باشیم که دارای فکر و موضع واحد
باشند، یک اکثریت تأثیرگذار میشویم و در نتیجهی آن، دو قوا منسجم میشوند. برای
این کار هم خوب است یک میکانیزم شفاف و روشن در نظر گرفته شود و روی آن کار شود.
در رابطه با نمایندگان شوراهای ولایتی هم باید فکر کنیم. اینها همه
نهادهای تأثیرگذار اند که روند حکومتداری را کمک میکنند و به شفافیت و سرعت عمل
میافزایند. افراد خاصی که در انتخابات شوراهای ولایتی اشتراک دارند، شناسایی شوند
و با آنها به طور منظم و دقیق کار شود تا به یک نیروی منسجم و اثرگذار تبدیل شوند.
***
رحیمی گفت: آقای رویش روی مسألهی بسیج نیروها و کادرها در بخشهای مختلف
طرحهای مشخص و روشنی دارد. پیشنهاد شما در رابطه با انسجام گروپهای پارلمانی هم
در حالا و هم در آینده نیز فکر خوبی است که باید مد نظر گرفته شوند. اما طرح مشخص
ما این است که ابتدا یک هسته ایجاد کنیم که زمینه را برای کار منسجم باز کند. این
هسته میتواند یا به نام برنامه یا انسجام امور کمپاین یا امثال آن باشد.
ما در نظر داریم که تمام نهادهای اجتماعی و شخصیتهای موثر را منسجم کنیم.
نهادهای جدید ابتدا در سطح شهرها به وجود بیایند و بعد از آن، این نهادها کشانده
شوند به طرف حرکتهای بزرگتر در سطح ملی. این کار باید تحت یک ساختار قرار گیرد
که شما مستقیماً در رأس آن قرار داشته باشید و ما بتوانیم به شما راپور دهیم و به
طور منظم در ارتباط باشیم. نمیتوانیم یک کمیتهی کاری ایجاد کنیم که با کسانی
دیگر مرتبط باشند. افراد دیگر هماهنگی کارها را مشکل میسازند. میتوانیم بین خود
تقسیم وظایف کنیم و کارها را طبق یک تقسیماوقات منظم و هماهنگ به پیش ببریم.
رحیمی گفت: این کاری که ما میکنیم، به ساختار کنونی کمپاین آسیب نمیرساند.
یعنی میخواهیم به اجرائات کمیتهها دسترسی داشته باشیم، اما در امور اجرایی آنها
امر و نهی نمیکنیم. آنها کار میکنند و ما اثرات و نتیجهی کارهای شان را گزارشدهی
میکنیم.
در جریان زمان، تمام کسانی را که با ما همکاری دارند، ثبت میکنیم و فعالیتهای
شان را تنظیم میکنیم. به طور روزمره هر چه را در کمپ خود ما و کمپهای حریف رُخ
میدهند، مورد مطالعه قرار میدهیم و به این ترتیب، تصویر دقیق و جامعی از وضعیت
مملکت در سطح قریهها، ولسوالیها و ولایات به دست میآریم. کاندیداهای شورای
ولایتی و ولسوالها و قوماندانهای امنیه را هم از همین طریق شناسایی کرده و در مورد
شان به ستاد مرکزی کمپاین گزارش میدهیم تا بعداً آنها بتوانند تشخیص کنند که با
کدام نفر در چه سطح تماس برقرار کنند. کار ما در واقع ایجاد حلقهی ابتدایی کمپاین
است که بعداً به درد ساختار تشکیلاتی ما هم میخورند.
***
اشرف غنی با یادآوری خاطرهی کارش در وزارت مالیه گفت: در وزارت مالیه وقتی
رحیمی و سیما آمدند، افرادی که کار را بفهمند خیلی کم بود. اما با چند نفر محدود،
در ظرف دو سه ماه، تمام اسناد را داخل کمپیوتر کردیم. گزارش کامل و واضحی داشتیم
از افراد و پرسونل واقعی هر بخش، چه در سطح وزارتخانهها و چه در سطح نیروهای
امنیتی. هر دفعه که برای گرفتن معاش میآمدند، میگفتیم این است تعداد افراد تان و
این قدرت معاش کار دارید. به این ترتیب، تمام سیستم را تغییر دادیم و همه چیز را
در یک سیستم شفاف و تازه منسجم و منظم کردیم. قبل از آن، در وزارت مالیه، هیچ کسی
این معلومات را نداشت. از افراد و پرسونل و مصارفی که واقعاً صورت میگرفت، گزارش
نداشتند. ما سیستمی ایجاد کردیم که از هر وزارت به طور منظم معلومات میخواستیم.
هر وزارت مجبور بود این معلومات را در بخشهای مختلف و در رابطه با کارهای مختلف
برای ما ارسال کند. در نتیجه، به خوبی و راحتی میتوانستیم از وضعیت کار و اجرائات
شان معلومات داشته باشیم.
حالا هم با کاری که انجام میدهیم، این هسته گذاشته میشود. نیروها انسجام
پیدا میکنند و از روز اول برای شان گفته میشود که این برنامهی ما است و این کارها
را در نظر داریم که انجام شوند.
اشرف غنی گفت: نکتهی دیگری که مهم است و باید توجه کنیم ایجاد کمیسیونی
است برای انتصاب افراد. این کمیسیون از همین حالا باید در نظر گرفته شود تا کارهای
مقدماتیاش را شروع کند. این طرح کلانی است که اگر حالا اقدام نکنیم، فردا برای آن
خیلی دیر میشود.
همچنین، در دو سه هفتهی آخر کمپاین باید یک سری وعدههای مشخص در قسمت
تطبیق برنامهها برای مردم و تیم همراه خود داشته باشیم. ما باید تعیین کنیم که در
صد روز اول چه کارها را در نظر داریم انجام دهیم و در شش ماه اول چه کارها هستند
که انجام شوند. اگر برای مردم وعدههای مشخص و زمانبندیشده داشته باشیم، اعتماد
آنها بیشتر جلب میشود و کار حکومتداری آینده را نیز آسانتر میسازد.
(ادامه
دارد)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر