۱۳۹۶ آذر ۱۸, شنبه

مراسم سالیاد بابه مزاری چگونه برگزار شد؟ (83)

محقق و خلیلی نتوانستند برای برگزاری مراسم سالیاد بابه مزاری به توافق برسند. گفته می‌شد که محقق یک جمعه قبل‌تر از 22 حوت جلسه گرفت تا خلیلی را پیشاپیش خلع سلاح کند، اما خلیلی یک هفته بعدتر جلسه گرفت تا با آمادگی بیشتر مانور دهد.

قرار شد من و دانش با اشرف غنی دیدار کنیم تا در مورد موضوع و لحن سخنرانی او در مراسم بابه مزاری مشوره دهیم. شام قبل از مراسم، ساعت هفت بجه به منزل اشرف غنی رفتیم. در هوای سرد سالن منزل او حدود یک ساعت با هم نشستیم و مسایلی را که قرار بود اشرف غنی مطرح کند، مرور کردیم. این شب نیز در خاطره‌های من شب ناخوشایندی بود. باری دیگر احساس کردم که از شخصیت و شیوه‌ی نگاه و رفتار دانش خوشم نمی‌آید و همراهی با او برایم سنگین تمام خواهد شد.

غنی گفت که از اول صبح تا حالا پی‌هم جلساتی داشته و فرصت برای فکر کردن نیافته است تا موضوع سخنان فردا را ردیف کند. بااینهم گفت که در نظر دارد در سه عرصه سخن بگوید:

اول، در مورد شهید مزاری به عنوان کسی که نقطه‌ی عطفی را در تاریخ سیاسی افغانستان ایجاد کرد و مسأله‌ی برابری انسانی، عدالت اجتماعی، مشارکت عادلانه‌ی اقوام در قدرت، تحمل یکدیگر، انتخابات و حق رأی زنان را به حیث یک شعار اساسی مطرح نمود.

دوم، شخصیت کاریزماتیک شهید مزاری که مانند هر شخصیت کاریزماتیک دیگر هم باعث ایجاد حرکت بزرگ در جامعه شده و هم به طور طبیعی مورد قضاوت‌های مختلف قرار دارد.

سوم، تفاوت رهبری سیاسی شهید مزاری و استاد خلیلی که رهبری سیاسی شهید مزاری وضع روحی هزاره ها را تغییر داد؛ اما رهبری استاد خلیلی نوع مشارکت، اعتبار به خود، وضع فرهنگی، سرمایه‌ی بشری و سرمایه‌ی سیاسی جامعه هزاره را به صورت اساسی دگرگون کرد.

اشرف غنی گفت که می‌خواهد بداند آیا نکته‌ی سوم در سخنان او در این محفل بیان شود یا نه. چون او می‌خواهد بگوید که «با ختم دوره‌ی معاونت استاد خلیلی نقش سیاسی او ختم نمی‌شود و ما به او در آینده هم ضرورت داریم».

***

دانش از چوکات‌بندی و محتوای سخنانی که اشرف غنی در نظر گرفته بود، ابراز خوشی کرد و گفت «مخصوصاً نکته‌ی مهمی که در رابطه با رهبری استاد خلیلی دارید، دقیق و بجا است». دانش افزود: «برداشتی که شما از دوازده سال اخیر دارید، واقعاً همین طور بوده است. واقعاً جامعه‌ی هزاره تغییر کرده و خیلی خوب است که گفته شود رهبری استاد خلیلی، یک رهبری با شیوه‌ی عقلانی بوده، یک رهبری خردمندانه. گفتن این حرف بسیار بجاست. حقیقتاً که استاد خلیلی در این دوره کاری کرده که واقعاً یک تحول تازه است و هیچ کسی آن را انکار نمی‌تواند».

در عین حال، دانش گفت که «فضای مجلس یک نوع کمپاین بسیار خوب است و حرف‌هایی گفته شود که مردم انتظار دارند در رابطه با رهبری و شخصیت شهید مزاری از زبان شما بشنوند و نکته‌هایی که شما مطرح کردید، خیلی بجا و دقیق است».

***

من گفتم که خوب است بین مخاطب و ستیج تفکیک قایل شویم. مخاطب ما کسانی اند که می‌آیند و به سخن گوش می‌دهند و تقریباً همه‌ی آن‌ها اختصاصاً به خاطر سال‌گرد بابه مزاری می‌آیند. اما ستیج جایگاهی است که ما از آن‌جا پیام سیاسی خود را مطرح می‌کنیم. به همین دلیل باید کوشش کنیم که مهم‌ترین پیام‌های سیاسی خود را بگوییم تا برای مخاطبان هم روشن شود که از دید ما، مزاری یک شخصیت سیاسی بود و این‌ها هم حرف‌هایی است که می‌توانیم از او یا در مورد او بگوییم.

تأکید کردم که حرف‌های ما نباید حالت تلقینی مستقیم برای کمپاین بگیرد، برعکس، مردم خود شان بدون اینکه احساس تلقین کنند بفهمند که چه می‌گوییم و آن‌ها چه کار کنند. برای اشرف غنی گفتم که «مهم‌ترین سخنرانی در جلسه‌ی فردا سخنرانی شماست. تقارن گرامی‌داشت امسال با انتخابات مسأله را حساس و جدی ساخته است. در نتیجه، سخن شما تمام محتوای جلسه را به خود اختصاص می‌دهد و بعد از آن، تمام تبصره‌ها، چه درون خانه‌ها و چه در صفحات مجازی به این سخنان مربوط می‌شود». به همین دلیل، برای اشرف غنی پیشنهاد کردم که «وقتی از استاد مزاری به عنوان یک نقطه‌ی عطف در تاریخ سیاسی افغانستان حرف می‌زنید، به طور طبیعی می‌روید به اینکه چرا او نقطه‌ی عطف شد و چه چیزهایی را در این نقطه‌ی عطف انجام داد».

گفتم که در رابطه با پیوند یا مقایسه‌ی رهبری بابه مزاری و استاد خلیلی باید جداً مراقب باشیم. رهبری بابه مزاری رهبری دوران انتقال بود؛ اما رهبری استاد خلیلی رهبری دوران استقرار است. در مقایسه کردن این دو دوره چند خطر وجود دارد: خطر اول این است که یک نوع تقابل بین مزاری و خلیلی ایجاد کنیم که در آن صورت نتیجه‌اش کاملاً برعکس می‌شود. در درون جامعه‌ی هزاره هیچ کسی چنین مقایسه‌ای را قبول ندارد. حتا خود آقای خلیلی هم که سخن می‌گوید، خود را سرباز مزاری و ادامه‌دهنده‌ی راه مزاری و میراث‌بردار مزاری عنوان می‌کند.

خطر دوم این است که ما چیزهایی را به استاد خلیلی نسبت دهیم که به نحوی تخطیه‌کننده‌ی نقش بابه مزاری باشد. مثلاً یکی از تعبیراتی که استاد دانش استفاده کرد، می‌تواند بسیار خطرناک باشد که بگوییم گویا دوره‌ی رهبری خلیلی دوره‌ی رهبری عقلانی است در برابر دوره‌ی رهبری بابه مزاری که گویا عاطفی و جذبه و احساس و این چیزها بوده. این تعبیر را کسی در درون جامعه تحمل نمی‌تواند.

فکر می‌کنم بهترین تعبیر همان است که بگوییم مزاری رهبری دوران انتقال بود و آمد برخی از مطالبات اساسی هزاره‌ها را که در واقع مطالبات شهروندی تمام مردم افغانستان است، مطرح و کُدگذاری کرد و نشان داد که این‌ها می‌توانند اساس رسیدن به یک جامعه‌ی بهتر باشند؛ اما در آن زمان فرصت نیافتیم که این خواسته‌ها را در چوکات یک نظام تحقق بخشیم. در حالی که در دوره‌ی جدید که وارد دوره‌ی استقرار می‌شویم، صاحب نظامی می‌شویم که این خواستهها در چوکات یک نظام قانون‌مند نهادینه می‌شود و آن وقت است که اگر خواسته باشیم می‌توانیم نقش استاد خلیلی را برجسته کنیم و بگوییم که او در این دوره چه نقش بازی کرده است.

من در عین حال، پیشنهاد کردم که اگر اشرف غنی بتواند برای تلطیف فضای سیاسی جامعه، بحث مشارکت اقوام را در رابطه با جای‌گاه و مشارکت تاجیک‌ها مورد توجه قرار دهد و از این تریبیون اعلام کند که برای حفظ توازن و تأمین مشارکت برادران تاجیک در ساختار قدرت، پُست ستره محکمه را در حکومت خود به یکی از کادرهای تاجیک خواهد سپرد.

هم‌چنین پیشنهاد کردم که خوب است در این سخنرانی طرح خود برای حل معضل کوچی‌ها را همان‌گونه که در منشور آمده است اعلام کند و در مورد اظهارات غیرمسوولانه‌ی افرادی مانند جنرال طاقت که اخیراً گفته است رسمیت مذهب جعفری را از قانون اساسی بر می‌دارد و قبلاً نیز تعبیر اهانت‌آمیزی را در برابر اقوام افغانستان به کار برده بود، با قاطعیت سخن بگوید و اعلام کند که این‌گونه افراد به هیچ صورت نمی‌توانند منسوب به یک قوم یا یک جریان سیاسی ملی تلقی شوند.

اشرف غنی از همه‌ی نکته‌هایی که مطرح می‌شد، یادداشت‌برداری می‌کرد و با خوشی پذیرفت که آن‌ها را در سخنرانی فردای خود مورد ملاحظه قرار خواهد داد.

***

روز مراسم، باران به طور بی‌وقفه می‌بارید. بااینهم، جمعیت بزرگی که تقریباً تمام صحن مصلا را پر کرده بود، تا آخر مراسم باقی ماند. اشرف غنی با جمع زیادی از چهره‌های سرشناس پشتون به طور یکجایی وارد محفل شد. گویا محتوای سخنان اشرف غنی در این جمع نیز مطرح شده و اشرف غنی، برعلاوه‌ی مشوره‌هایی که شب قبل از ما گرفته بود، مشاوران جدیدی نیز برای سخنرانی امروز خود داشت. به همین دلیل، وقتی پشت تریبیون رفت، حرف‌هایی را که قرار بود بگوید، به طور نامنظم و سریع عبور کرد. برغم آنکه سخنان او برای جمعی از ناظران خوب جلوه کرد و آن را مهم و اثرگذار تلقی کردند، برای من که شب قبل در جلسه‌ی مشوره برای تعیین محتوای سخنان او حضور داشتم، این سخنرانی به هیچ صورت رضایت‌بخش تمام نشد و تصور کردم که حرف‌هایش را صرفاً به عنوان یک ضرورت سیاسی می‌گوید، بدون اینکه خودش به آن‌ها باورمندباشد.

قرار بود من نیز یکی از سخنران‌های مراسم باشم. در اینکه اسم من در لست باشد یا نباشد، جنجال‌های زیادی پیش آمد. با این‌ وجود، در نیمه‌های مراسم معلوم شد که برای من اجازه‌ی سخن‌گفتن داده نمی‌شود. توجیهی که برای گردانندگان برنامه پیش آمد، باران و ضیقی وقت بود. من هم آن را قبول کردم و همراه با شهیر و انجنیر عارف محفل را به آرامی ترک گفتیم. بهادری قبل‌تر از ما از جلسه بیرون رفته بود. 

(ادامه دارد)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر