(نوشته ای از سخیداد هاتف در جمهوری سکوت)
این نوشته یک گزارش تاریخی نیست. کوششی است برای به روشنی آوردن اندام های یک پدیده ی تاریخی. هزاره ها در متن یک تعامل تاریخی شیعه و " شیعه ی عزادار" شده اند. این را همه قبول دارند. هیچ هزاره یی ادعا نمی کند که ما پیش از اسلام شیعه بودیم و یا پیش از شهادت امامان مان شیعه ی عزادار بودیم. اما نکته در این جا است که همین واقعیت مورد قبول همه گان تا وقتی که سر بسته بماند یک صورت و معنا پیدا می کند و هنگامی که بازش کنیم صورت و معنایی دیگر می یابد. من سعی می کنم در این نوشته آن صورت و معنای دیگر را معرفی کنم و این مساله را به روشنی بیاورم که وقتی با " شیعه ی عزادار" سر و کار داریم در واقع با چه چیزی سر و کار داریم. به بیانی دیگر ، وقتی که می گوییم پدیده ی شیعه ی عزادار یک پدیده ی تاریخی است این سخن چه معنایی دارد؟
(ادامه مطلب را در جمهوری سکوت دنبال کنید)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر