۱۳۹۴ آذر ۲۴, سه‌شنبه

تحلیل آماری انتخابات ریاست جمهوری (34)



روز چهارشنبه، بیستم ماه قوس 1392، در آغاز جلسه‌ی «اتاق فکر»، گزارشی که من از نشست و سخنان اشرف غنی با متنفذان و نمایندگان مردم شمال و شمال‌شرق داشتم، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. سخنان اشرف غنی در مورد جنرال طاقت و واکنش حساسیت‌آلود اشرف غنی در برابر اهانتی که از سوی جنرال طاقت به مردم افغانستان صورت گرفته بود، از جنبه‌های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. نگرانی عمده‌ای که مطرح شد، نشر کامل این اظهارات از تلویزیون آینه و بازتاب آن در میان پشتون‌هایی بود که به مسأله از زاویه‌ی حساسیت‌های اتنیکی و زبانی نگاه می‌کردند. گفته شد که اگر راپورتاژ این نشست به طور کامل از تلویزیون آینه پخش شود، بازتاب سیاسی آن در میان حلقات معینی از پشتون‌ها منفی خواهد بود و بر تمام روند انتخابات تأثیر نامساعدی خواهد گذاشت. به همین دلیل، فیصله شد که من با فریدون الهام، رییس تلویزیون آینه تماس بگیرم و برای او پیشنهاد کنم که اگر راپورتاژ این نشست را پخش نکرده اند، توجه کند تا قسمت‌هایی که ممکن است حساسیت منفی ایجاد کنند، پخش نشود. فریدون الهام گفت که شب تنها گزارشی از نشست پخش شده و در تهیه و پخش راپورتاژِ کامل ملاحظه‌ی ما را رعایت خواهد کرد.
***
در مقدمه‌ی بحث مربوط به تحلیل آماری انتخابات، جواد سلطانی  وضعیت جامعه را از لحاظ ترکیب و بافت اجتماعی اقشار و گروه‌هایی که در بسیج و جهت‌دهی افکار عامه نقش دارند، تشریح کرد. او گفت: «جامعه به یک بن بست گرفتار است. این بن‌بست ناشی از تعارضی است که خواسته‌ها و مطالبات مردم از یک‌سو، و واکنش و تصلبی است که ساختارهای سنتی و قبیلوی جامعه از سویی دیگر، خلق کرده است.» او گفت: «نهادهای قبیلوی سخت‌جانی نشان می‌دهند. آگاهی به مشکل در میان لایه‌های مختلف جامعه نفوذ می‌کند. اطلاعات به شکل وارونه و اکثراً با چاشنی‌های نفرت و خشونت در جامعه پخش می‌شود. مرجعی که بتواند افکار عامه را از یک مجرا مدیریت کند، وجود ندارد. در نتیجه، انتخابات، میدان تعارض‌ها و تقابل‌های شدید خواهد بود. قومیت، مذهب، سیاست، منافع شبکه‌های مافیایی، استخبارات بیرونی، همه وارد میدان شده و همه در جهت‌دهی افکار عامه نقش بازی می‌کنند».
اسلم جوادی با تحلیل پیام‌هایی که در کارزار سیاست افغانستان تبادله شده است، گفت: «در گذشته، ما می‌جنگیدیم، اما این جنگ ما از ادبیاتی که موقف ما را از لحاظ اخلاقی توجیه کند، محروم بود». او با اشاره به مبارزات نلسون ماندلا در افریقای جنوبی گفت: «ماندلا، قبل از همه، دشمن خود را از لحاظ اخلاقی شکست داد. ما هیچ‌گاهی این موفقیت را به دست نیاوردیم».
داکتر امین احمدی در ادامه‌ی سخنان جوادی گفت: «در انتخابات، مهم‌ترین کاری که داریم، مقابله با موجی است که از لحاظ تبلیغاتی توسط عناصری که فاقد درک اصولی و عمیق از مناسبات و مسایل کشور اند، به راه خواهد افتید». او گفت: «این تبلیغات، چاشنی فکر نخواهد داشت. کسی به جنبه‌ی تحلیلی و استدلالی حرف خود توجه نخواهد کرد. چاشنی نفرت و کینه و عقده تمام تبلیغات‌های انتخاباتی را جهت خواهد داد». وی با اشاره به سخنان جنرال طاقت و واکنش اشرف غنی در برابر اظهارات او، گفت: «قضیه‌ی اسمعیل یون و جنرال طاقت و امثال آن‌ها را باید از منظر اخلاقی توجه کنیم: این‌ها ادبیات نفرت، خشونت و نژادپرستی را دامن می‌زنند و ترویج می‌کنند. وقتی از این منظر به حرکات و رفتارهای آن‌ها توجه کنیم، می‌توانیم جنبه‌ی جرمی آن را نیز نشان‌دهی کنیم. قانون ترویج و اشاعه‌ی ادبیات نفرت و خشونت و نژادپرستی را جواز نمی‌دهد». اما وی افزود: «آن‌چه که می‌تواند رفتارها و حرکات افرادی چون اسمعیل یون و جنرال طاقت را پوشش دهد، سقوط در ورطه‌ی ادبیات مشابه آن در جناحی است که خود را منادی عدالت و قانونیت اعلام می‌کند».
داکتر امین احمدی گفت: «اشرف غنی برای اینکه بر موج نفرت و بدبینی ناشی از اظهارات جنرال طاقت غلبه کند، واکنش تند نشان داده است، اما از لحاظ سیاسی، این واکنش، راه حل نیست. تنها می‌تواند خرج سیاسی داشته باشد. با ادبیات نفرت و خشونت تنها با ادبیات دموکراتیک و مدنی می‌توان مقابله کرد. تکیه بر قانون است که می‌تواند این ادبیات را مهار کند و و از اثرات منفی آن جلوگیری کند».
***
تحلیل آماری انتخابات، وقت زیادی را در بر گرفت. این تحلیل، راه را برای بررسی و ارزیابی مسایل متعددی دیگر که مرتبط با انتخابات و مدیریت کمپاین‌های انتخاباتی می‌شد، به دنبال آورد و از جلسه دوازدهم تا شانزدهم را بدون وقفه به خود اختصاص داد.
در جلسه‌ی دوازدهم شاخص‌هایی معین شدند که در تحلیل دقیق وضعیت انتخابات موثر بودند. یک بخش از این شاخص‌ها مربوط می‌شد به تحلیل آمارهایی که از انتخابات گذشته در اختیار داشتیم. میزان مشارکت و استفاده‌ی آرای مردم نیز در همین ضمن مورد پیش‌بینی و بررسی قرار گرفت. بخش دیگر مربوط می‌شد به تحلیل متغیرهایی که در میزان مشارکت مردم نقش داشته اند. گراف تصاعدی یا نزولی  مشارکت مردم از انتخابات‌های سال 1383 تا 1389 در این بخش مورد توجه قرار داشت. بخش بعدی مربوط می‌شد به راه‌کارهای مشخص ما در انتخابات. در این بخش راه‌کارهایی مورد نشان‌دهی قرار گرفتند که بر اساس آن‌ها هم می‌توانستیم میزان مشارکت مردم را بالاتر ببریم و هم آرای رأی‌دهندگان را با استفاده از ابزارها و شیوه‌های مناسب، به نفع تیم انتخاباتی خود مدیریت کنیم.
عمده‌ترین محورهایی که در عرصه‌ی تحلیل آماری انتخابات نشان‌دهی شدند، عبارت بودند از تخمین نفوس واجد حق رأی، تخمین مشارکت واقعی مردم در انتخابات، تخمین مشارکت مردم با تفکیک جنسیتی، تخمین مشارکت مردم بر اساس ولایت‌ها، تخمین مشارکت مردم بر اساس تعلقات اتنیکی و مذهبی، و تخمین مشارکت مردم بر اساس حوزه‌ی زیست شهری و روستایی.
در بخش دوم، تقسیم احتمالی آرا میان رقیبان عمده‌ی انتخابات مورد توجه قرار داشت: اشرف غنی، عبدالله عبدالله، زلمی رسول، قیوم کرزی، رسول سیاف به ترتیب، در رده‌های نخست قرار گرفتند. بقیه‌ی نامزدان با احتمال فیصدی اندک آرا در یک واحد در نظر گرفته شدند.
***
برای اینکه تخمین آمارها نزدیک به واقعیت باشد، آمار مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال 1383، انتخابات شوراهای ولایتی 1383، انتخابات پارلمانی سال 1384، انتخابات ریاست جمهوری سال 1388، انتخابات شوراهای ولایتی سال 1388، انتخابات پارلمانی سال 1389 از سایت کمیسیون مستقل انتخابات و منابع مربوط به نهادهای معتبری که در مدیریت انتخابات سهم داشتند، مورد استفاده قرار گرفتند.
تحلیل مقایسوی میزان مشارکت مردم در همه‌ی این انتخابات‌ها، هم تصویر واقع‌بینانه‌ای از مشارکت واقعی مردم در انتخابات به دست می‌داد و هم امکان تفکیک آرا بر اساس شاخص‌های مختلف را فراهم می‌کرد. مثلاً در انتخابات ریاست جمهوری تفکیک اتنیکی آرا نسبتاً ناممکن بود. همه‌ی آرا در یک حوزه‌ی وسیع کشوری، در صندوق‌های واحد می‌ریختند و قضاوت دقیق در مورد تفکیک اتنیکی و یا جنسیتی آن‌ها دشوار بود. در انتخابات پارلمانی، به دلیل اینکه اکثر رأی‌دهندگان به نامزدان قومی و مذهبی رأی می‌دادند، تا حدودی امکان داشت که مجموعه‌ی آرا بر اساس تعلقات اتنیکی و مذهبی دسته‌بندی شوند. بااینهم، به دلیل اینکه حوزه‌ی رأی و رقابت در انتخابات پارلمانی تمام ولایت بود، امکان آمیخته‌شدن آرا وجود داشت. مخصوصاً این تفکیک در شهرهای بزرگ مانند هرات و مزار و کابل تقریباً دشوار به نظر می‌رسید. اما در انتخابات شوراهای ولایتی، به دلیل اینکه رأی‌دهندگان به محلی‌ترین نامزدان رأی می‌دادند، امکان شناسایی و تخمین آرا، حد اقل بر اساس تعلقات اتنیکی و مذهبی آسان‌تر بود. (ادامه دارد) 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر