۱۳۹۶ آذر ۱۸, شنبه

فرهنگ انتقام را از میان برداریم (78)

من به عنوان یک جمع‌بندی از صحبت‌هایی که صورت گرفته بود، نتیجه‌ی نظریات را در دو بخش عمده تقسیم کردم: اول، برنامه‌هایی که از آدرس دولت انجام می‌دهیم؛ دوم، ایجاد ساختاری که بتواند ما را در انسجام کادرها و برنامه‌های آینده کمک کند.

در رابطه با بخش اول از اداره‌ی مستقل یا کمیسیونی یاد کردم که در منشور تذکر یافته و وظیفه‌ی آن تأمین حقوق شهروندان و تطبیق وجایب دولت مطابق وعده‌هایی است که در منشور آمده یا بعد از این در جریان سخنرانی‌ها و مناظره‌ها و مصاحبه‌های رییس جمهور مطرح می‌شوند. مطابق این طرح، تمام وعده‌ها به طور منظم لست، زمان‌بندی و اولویت‌بندی شده و زمان و نحوه‌ی انجام آن‌ها نیز معین می‌شود.

در رابطه با ساختار تشکیلاتی یا حزب سیاسی گفتم که ضرور نیست برای کسی اعلام شود. صرفاً هسته‌ی این تشکیلات ایجاد شده و هر فرد وظیفه‌ی مشخصی را بر دوش می‌گیرد. «با این تشکیلات، در جریان کمپاین برای جلب آرا و شناسایی نیروهای سالم کار می‌کنیم. بعد از انتخابات، تمام این نیروها در ایجاد هسته‌ی تشکیلاتی منظم سهیم می‌شوند».

اشرف غنی گفت که در اصول با هیچ‌کدام این طرح‌ها مشکلی ندارد.  اما گفت که طرح روشن آماده شود تا روی آن کار صورت گیرد. او بر انسجام نهادها تأکید کرد و گفت که باید همه‌ی آن‌ها که در کمپاین سهم می‌گیرند، در این طرح جا داشته باشند. اشرف غنی از گروپی از جوانان یاد کرد که از نقاط مختلف شهر کابل آمده بودند و نسبت به وضعیت ناراحتی داشتند. وی گفت «کوشش کنیم اینها را به یک نقطه‌ی فشار مثبت تبدیل کنیم. اگر این‌ها به نقطه‌ی فشار مثبت تبدیل نشوند، از نیروی آن‌ها در جهت منفی استفاده می‌شود». وی گفت که کاری شود تا از همین حالا رأی این جوانان از احزاب و نهادهای دیگر جدا شود تا به نام خود شان ثبت شود. «به این‌گونه اعتماد به نفس شان بالا می‌رود و به نقش خود امیدوار می‌شوند».

اشرف غنی گفت که فردا همه‌ی احزاب و نهادها از آدرس خود می‌آیند و خواهان امتیاز می‌شوند. «این جوانان و اکثر نهادهای مدنی رضاکار هستند. باید برای کار و فعالیت آن‌ها تضمین بسیار واضح و روشن ایجاد شود. حکومت عرصه‌ی داد و گرفت است. زبان ما با این جوانان باید بسیار واضح و شفاف باشد». وی در رابطه با کمیسیونی که در منشور یاد شده است، گفت که «این کمیسیون باید به طور قانون‌مند ایجاد شود تا اجرائات و صلاحیت‌های آن ضمانت اجرایی پیدا کند». اشرف غنی گفت که اگر جوانان و نهادهایی که رضاکارانه فعالیت می‌کنند، وعده‌های مشخص و قاطع دریافت نکنند، آزرده می‌شوند و به نیروی منفی تبدیل می‌شوند.

***

اشرف غنی در رابطه با طرح معضل کوچی‌ها پرسید که آیا کوچی‌ها در سال‌های اخیر به هزاره‌جات رفته اند؟ گفتم: هشت سال است که به هزاره‌جات می‌روند و هشت سال است که جنگ جریان دارد. گفت: آن را می‌دانم؛ اما آیا توانسته اند که به هزاره‌جات بروند؟ گفتم: نه خیر. تنها در زمان طالبان یکی دو سال رفتند. در سال‌های اولِ حکومت کرزی نرفتند. سال 84 وقتی آمدند، نزاع شد و از آن بعد عملاً نتوانستند بروند؛ اما جنگ هم هیچ‌گاه قطع نشد.

اشرف غنی گفت: چون کوچی‌ها در این سال‌ها به هزاره‌جات نرفته اند، می‌توانیم طرح جلوگیری از رفتن آن‌ها را به سادگی عملی کنیم. هیچ مشکلی پیش نمی‌آید. ما می‌توانیم اول، ده کمیسیون پیشنهادی برای نهاد ریاست جمهوری را به یازده کمیسیون تبدیل کنیم و این کمیسون را هم جزء آن‌ها قرار دهیم. دوم، بودجه‌ی مشخصی از صندوق دولت در نظر می‌گیریم و به هر مقدار که ضرورت باشد تعهد می‌کنیم که پرداخت کنیم. سوم، مدت اسکان یافتن کوچی‌ها را تعیین می‌کنیم. چهارم، تا زمانی که قضیه‌ی اسکان را حل نکرده ایم، از طرف دولت خساره‌ی کوچی را پرداخت می‌کنیم. پنجم، تعهد می‌کنیم که از رفتن کوچی‌ها به هزاره‌جات و  هرگونه حرکتی که موجب نزاع شود، جلوگیری می‌کنیم. ششم، خساره‌ی مردمی را که در جریان جنگ متضرر شده اند، پرداخت می‌کنیم.

اشرف غنی در ادامه‌ی حرف‌هایش گفت: کوچی مرتع می‌خواهد. اما باید سروی بسیار دقیق انجام شود که نفوس باقی‌مانده‌ی کوچی چقدر است و کوچی‌ها چقدر مال دارند و خساره‌ی این مال آن‌ها باید دقیق سنجش شود تا زیاده‌خواهی و جنجال نشود. در بخش اسکان، باید جای آن را به دقت ببینیم: هلمند، فراه، هرات، نیمروز. سرمایه‌گذاری روی آبیاری و ایجاد مرتع و مالداری عصری صورت گیرد. در تمام این زمینه‌ها باید یک مقدار بحث با وکیل اشرف صورت گیرد که نظر خیلی باز و خوبی دارد و در حل معضل کمک می‌کند. با وکیلان ولایت‌هایی که در آنجا قرار است طرح اسکان تطبیق شود، نیز هماهنگی شود و در هر صورت، باید طرح دقیق و سنجیده‌شده ای باشد که کدام عکس‌العمل دیگر ایجاد نکند. 

من گفتم: کمیسیون‌های مربوط به نهاد ریاست جمهوری را نباید اضافه کنیم. چون این کمیسیون‌ها وظایف مشخص و درازمدت دارند که نباید برای امور موقت مصروف شوند. می‌توانیم این کمیسیون را در زیرمجموعه‌ی ریاست دفتر ایجاد کنیم تا یک بخش کار آن به طور مشخص تطبیقِ همین طرح باشد. مانند کمیسیونی که برای تأمین حقوق شهروندان و تطبیق وجایب دولت داریم. این کمیسیون در زیرمجموعه‌ی ریاست دفتر کار کند و تطبیق این طرح بخشی از وجیبه‌های اجرایی آن باشد.

من گفتم: فکر می‌کنم مشکل رفت و آمد کوچی‌ها در تمام نقاط کشور وجود ندارد و تنها در دایمیرداد، کجاو، خوات، ناور و چند منطقه‌ی دیگر است که مشکل داریم. آیا عین مُعضل در بدخشان و پنجشیر هم وجود دارد؟ غنی گفت: نخیر. در آن‌جاها مشکلی نیست.

گفتم: بناءً سنجش خساره‌ی کوچی‌ها مشکل زیادی نخواهد داشت. حالا معلوم است که در این مناطق، چه تعداد کوچی می‌روند. حتا اگر وارد جزئیات هم نشویم، می‌توانیم خساره‌ی آن‌ها را به سادگی پرداخت کنیم. معضل کوچی‌ها اکنون یک معضل بزرگ و پرهزینه شده است و ما ناگزیر هستیم این هزینه را  از طرف دولت جبران کنیم. حتا اگر از مقداری که تخمین می‌شود، خساره‌ی بیشتر پرداخت شود تا این‌ها به منطقه نروند و نزاعی پیش نیاید، باز هم کار بزرگی انجام داده ایم. دلیلِ منطقی برای این پرداختِ خسارت این است که دیگر نزاعی را مجاز نمی‌دانیم که در آن خون انسان، چه کوچی و چه هزاره، بر زمین بریزد؛ یعنی می‌گوییم که دولت این اجازه را نمی‌دهد و برای جلوگیری از آن خساره پرداخت می‌کند.

اگر دقت کنیم، به همان میزانی که از این نزاع هزاره‌ها متضرر می‌شوند کوچی‌ها هم متضرر می‌شوند. امسال نود و پنج نفر از کوچی‌ها کشته شد. پارسال 130 یا 133 نفر کشته شدند. به همین گونه است از طرف هزاره‌ها که همه ساله تعدادی کشته می‌شوند تا از رفتن کوچی‌ها به هزاره‌جات جلوگیری کنند. این یک تراژیدی است. فکر نمی‌کنم که مردم آنقدر بی‌پروا شده باشند که جان انسان، 100 یا 200 نفر برای شان اهمیت نداشته باشد. حد اقل این تراژیدی برای کسی که عضو خانواده‌ی خود را از دست می‌دهد قابل درک است.

به همین لحاظ فکر می کنم در تطبیق طرح دچار مشکل نمی‌شویم. کافی است افرادی مثل وکیل اشرف که شما از وی یاد می‌کنید، از دید انسانی و درازمدت به مسأله نگاه کنند. نکته‌ی دیگر این است که این مسأله را یک مسأله‌ی صرفاً محلی تصور نکنیم که گویا امسال وجود دارد و سال دیگر تمام می‌شود. باید بدانیم که این مسأله اگر راه حل پیدا نکند، پیامدهای سنگینی به دنبال خواهد داشت.

رحیمی گفت: در رابطه با کوچی‌ها در میان ترکمن‌ها و بلوچ‌ها هم مشکلات زیادی داریم. خوب است کاری کنیم که برای همه راه حل باشد و از نگاه محلِ اسکان، در منشور یک فصل را در نظر گیریم که اسکان کوچی و مهاجر و همه‌ی بی‌جاشدگان را شامل شود. پیشنهاد من این است که کار کمیسیون اسکان را تنها برای کوچی محدود نسازیم. برای کوچی همین قدر که بگوییم این معضل حل شود، خون ریخته نشود و در رابطه با تعهدات خود هم وضاحت داشته باشیم و برای مسأله به طور درازمدت راه حل پیدا کنیم، کفایت می‌کند. در مورد محل اسکان هم نباید در جاهای مختلف مشکل ایجاد کنیم.

اشرف غنی گفت: مسأله‌ی خون مسأله‌ی ساده نیست. خون موجب انتقام می‌شود. انتقام یک دور تسلسل دایمی است. فرهنگ انتقام را باید از میان برداریم. خون با خون شسته نمی‌شود.

من در تأیید حرف‌های اشرف غنی سخنی منسوب به گاندی را یاد کردم که در جایی می‌گوید دشمنان تان را قتل عام کنید. وقتی تعجب کردند، گفت: دشمنان تان را به دوست تبدیل کنید. اگر دشمن به دوست تبدیل شد، ریشه‌ی دشمنی کنده می‌شود. در معضلات هزاره و پشتون مشکل در این‌جا بوده که کسی واقعاً به تبدیل کردنِ دشمن به دوست نیندیشیده است، ولی بر انتقام گرفتن از دشمن سخت پافشاری شده است. این است که معضل را به طور همیش دوام داده ایم.

رحیمی گفت: انتقام یک بهره‌جویی سیاسی است. هر کسی که از انتقام زیاد حرف می‌زند، کوشش می‌کند از احساسات و عواطف مردم برای اهداف و مقاصد معین سیاسی استفاده کند. 

(ادامه دارد)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر