۱۳۸۹ مرداد ۱۶, شنبه

انتخاب حق مردم است

(سرمقاله هفته نامه «قدرت» - شماره یازدهم)

دومین انتخابات پارلمانی دشوارترین مبارزات انتخاباتی را در برابر نامزدان و دشوارترین تصمیم و انتخاب را در برابر مردم قرار داده است. یکی از دلایل عمده‌ی این دشواری، کثرت نامزدان انتخاباتی از یک‌سو و محلی و قومی شدن انتخابات از سویی دیگر است. محدود شدن نامزدان در حلقات کوچک محلی و قومی امکان هرگونه مانور انتخاباتی برای خود آنها و امکان گزینش نماینده‌ی بهتر برای مردم را به شدت کاهش داده است.
مثلاً تنها از شهر کابل، بیش از 660 نامزد انتخاباتی برای 33 کرسی پارلمان رقابت می‌کنند. محدودیت حوزه‌ی مانور تبلیغاتی برای نامزدان و بسته‌بودن گزینه‌های انتخاباتی برای مردم باعث شده است که مردم در میان نامزدان مختلف احساس سرگردانی ‌کنند. اگر برای برون‌رفت از این وضعیت تدبیری سنجیده نشود و نامزدان نتوانند با اتخاذ شیوه‌های عمل دموکراتیک در مبارزات انتخاباتی خود مرزهای قومی و محلی را عبور کنند، سرگردانی مردم می‌تواند به سرخوردگی آنان نسبت به تمام پروسه‌ی انتخابات نیز منجر شود.
برای قومی و محلی شدن حوزه‌های رأی نامزدان می‌توان دلایل متعددی را نشاندهی کرد. یکی از این دلایل، شایبه‌های عملکرد قومی و محلی توسط مدیران ارشد نظام سیاسی کشور است. دلیلی دیگر، عملکرد خواسته یا ناخواسته‌ی نمایندگان مردم در پارلمان اول است که دسترسی شان به طور محسوس برای همه‌ی مردم در یک نسبت امکان‌پذیر نبوده و حلقاتی که از لحاظ قومی و محلی به نمایندگان نزدیکی بیشتر داشتند، امکان دسترسی شان به نمایندگان بیشتر بود و برعکس، کسانی که از لحاظ قومی و محلی نسبت دورتری با نمایندگان داشتند، با موانع زیادی در رسیدن به نمایندگان مواجه می‌شدند.
دلایلی که در ایجاد وضعیت غیردموکراتیک موجود در پروسه‌ی انتخابات نقش داشته اند، نباید مستمسکی برای غفلت نامزدان از ضرورت و مسئولیت آنان به عبور از این وضعیت باشد. دامن زدن و تقویت وضعیت موجود، هم برای نامزدان زیانبار است، هم برای مردم و هم برای حرکت دموکراتیک در کشورزیرا:
اول، نامزدان امکان دریافت مخاطب‌های خویش در یک حوزه‌ای وسیع‌تر را از دست می‌دهند و این امر میزان آرایی را که برای کامیابی شان در انتخابات فراهم شود، آسیب می‌زند؛
دوم، مردم از داشتن گزینه‌های مناسب برای احراز کرسی نمایندگی در پارلمان محروم می‌شوند و انتخاب شان در محدوده‌‌ی نامزدان قومی و محلی، باعث می‌شود که نتوانند از نماینده‌ای صالح و شایسته حمایت کنند؛
سوم، آرای مردم در میان نامزدان هم‌سطح به طور مساویانه تقسیم شده و امکان پیروزی تمام نامزدان کاهش می‌یابد؛
چهارم، بعد از ختم انتخابات پارلمانی، اثرات سوء این وضعیت برعلاوه‌ی اینکه جامعه را به تشتت‌های گونه‌گون قبیلوی و طایفه‌ای گرفتار می‌سازد، مشکل روحیه‌ی قومی و قبیلوی را بیشتر از پیش به داخل پارلمان بعدی نیز انتقال می‌دهد.
وضعیت موجود جنبه‌های زیانبار دیگری نیز دارد. محدود شدن حوزه‌ی مبارزات انتخاباتی نامزدان باعث شده است که اکثریت آنان، مردم را در محدوده‌ی قومی و محلی خاص، حوزه‌ی منحصر به فرد انتخاباتی خود تصور کنند و نه برای نامزدان دیگر اجازه دهند که وارد این حوزه شده و به تشریح اهداف و دیدگاه‌های خود برای مردم بپردازند و نه هم مردم امکان آن را داشته باشند که با اهداف و دیدگاه‌های نامزدان دیگر آشنا شوند. این وضعیت، برعلاوه‌ی آنکه جنبه‌ی آموزش‌های دموکراتیک انتخابات را فوق‌العاده آسیب می‌رساند، نوعی بی‌حرمتی نسبت به حق رأی و انتخاب مردم نیز تلقی می‌شود. با این وضعیت نامناسب، باور غیردموکراتیکی در اذهان عامه خلق می‌شود که گویا مردم در حوزه‌های خاص گروگان و اسیر کاندیدان خاص اند که نباید هیچ کسی در آن حوزه دخالت کند و مردم نیز نباید به غیر از همان کاندیدان کسی دیگر را به عنوان نماینده‌ی خود انتخاب کند.
عبور از این وضعیت مسئولیت مشترک نامزدان و مردم، مخصوصاً قشر آگاه و تحصیلکرده‌ی جامعه است. پروسه‌های دموکراتیک نباید با رویکردهای قبیلوی و غیردموکراتیک آسیب ببینند. نامزدان می‌توانند پایگا‌ه‌های مرکزی رأی خود را در حوزه‌های معین در نظر گیرند و به مانور تبلیغاتی بیشتر خود در این حوزه‌ها بپردازند، اما این امر نباید به بهای دامن زدن و تقویت شایبه‌های قوم‌گرایی و محلی‌گرایی در مبارزات انتخاباتی باشد. هستند عده‌ی زیادی از نامزدان که هم به جنبه‌های زیانبار این وضعیت غیردموکراتیک آگاه اند و هم توانایی آن را در خود می‌بینند که نمایندگان فراقومی و فرامحلی برای همه‌ی مردم باشند. این نامزدان نباید از رقابت‌های دموکراتیک با همدیگر هراس داشته باشند. برعکس، رقابت‌های دموکراتیک باعث می‌شود که مردم در حوزه‌هایی وسیع‌تر با اهداف، دیدگاه‌ها و پیام‌های دموکراتیک آنان آشنایی پیدا کنند و به حمایت از آنان بپردازند.
برای مبارزات انتخاباتی هنوز هم در حدود یک و نیم ماه زمان در پیش است. این زمان می‌تواند عرصه‌ی مناسبی برای اثبات شایستگی‌های نامزدان دموکرات و شایسته برای مردم باشد. عبور از مرزهای قومی و محلی هم احترام به حق رأی و انتخاب مردم است و هم مجالی برای تقویت و رشد الگوهای دموکراتیک در پروسه‌ی انتخابات.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر