یادداشتهایی از دانشگاه یل
آنا پالا هرناندیز از مکزیک (4)
آنا پالا هرناندیز، خانم جوانی از مکزیک که از سن هشت سالگی تا شانزده سالگی در امریکا تحصیل کرده و بعد هم رفته است و تحصیلات دانشگاهی خود را در مکزیکوسیتی ادامه داده است، اکنون از فعالان برجستهی حقوق بشر و مبارزه با فساد حکومت و مافیای مواد مخدر در مکزیک است. او همراه با شوهرش، دغدغهی زیادی دارند که برای کشور خود کار کنند و در حل مشکلات عدیدهی کشور خود سهم بگیرند.آنا پالا هرناندیز از مکزیک (4)
مکزیک آهسته آهسته جایگاه برجستهای در شمار کشورهای در حال رشد اقتصادی پیدا میکند، اما همچنان با پنجههای زمخت فساد در ادارات دولتی، مخصوصاً در ردههای مختلف پولیس و ارتش و محاکم قضایی مواجه است. سالانه میلیاردها دالر از مدرک تولید و قاچاق مواد مخدر وارد بانکهای این کشور میشود، پولیس کشور به گونههای مختلف به چور و چپاول مردم ادامه میدهد و محاکم نیز به طور آشکار در فساد غرق است.
شوهر پالا که یک حقوقدان است، در دیدگاههای حقوق بشری و اصلاحگرانهی او شریک است. پالا گفت: هر وقت با شوهرش در خانه و یا جای دیگر باشند بیشترین بحثهای شان را مسایلی مرتبط با حقوق بشر و چگونگی پیشبرد اهداف و فعالیتهای اصلاحگرانه تشکیل میدهد. پالا گفت که او از تجربههای کار خود در مکزیک به ایجاد روشهای تازهای میرسد که مردم را توانمندتر سازد و نهادهای مدافع حقوق بشر را در برابر حکومت و فسادهای ادارات و مافیا تقویت کند. حالا یکی از مصروفیتهای عمدهی پالا جلب کمکهای اقتصادی برای پیشبرد اهدافش در برزیل است.
مکزیک با مشکل بیجاشدن و مهاجرت مردم از جنوب به سمت شمال مواجه است. عدهی زیادی از مردم هستند که تلاش میکنند به امریکا بیایند، اما این عده اغلب در تلاشهای خود ناکام میمانند اما مهاجرت به سوی شمال کشور به خودی خود مشکلات زیادی را باعث میشود. او این مهاجرتها را به دلیل فقری عنوان کرد که به سرعت اندام جامعهی مکزیک را تسخیر میکند. تلاش پالا این است که چگونه میشود مردم را تشویق کرد که در محلات کنونی خود باقی بمانند و حکومت به خواستهها و نیازمندیهای آنان رسیدگی کند.
مشکل دوم کار پالا با ارگانهای امنیتی، مخصوصاً پولیس است که به گفتهی او در نقض حقوق بشر قویاً دست دارد. پالا گفت: در تیوری قرار است پولیس حافظ نظم و قانونیت و حمایت از حقوق بشر باشد، اما در عمل، عکس آن اتفاق میافتد و پولیس خود از عوامل عمدهی نقض حقوق بشری محسوب میشود. کار مهم پالا و گروه طرفدارانش این است که چگونه میتوانند با تشویق حکومت به ارتقای معاشات و امتیازات پولیس، از ارتکاب فساد توسط آنان جلوگیری کنند. او نظارت بر عملکرد پولیس را یکی از ارکان عمدهی فعالیتهای حقوق بشری قلمداد کرد.
خانم پالا گفت: در مکزیک مردمان بومی که ساکنان اصلی محسوب میشوند، در جریان زمان دچار این هراس میشوند که دارند امتیازات و امکانات خود را به سرعت از دست میدهند. به عقیدهی پالا قناعت دادن مردم با این لحن و منطقی که فعلاً روی دست گرفته شده است، دشوار است؛ یعنی نمیتوان مردم را با تلقین و یا با زور و شکنجه و فشار وادار کرد که به وضعیت موجود اعتماد کنند.
مواد مخدر به نوبهی خود از مشکلات عمدهی مکزیک است که خانم پالا با آن درگیری مستقیم دارد. در حال حاضر میان مافیای مواد مخدر و ایالات متحدهی امریکا تعامل جالبی جریان دارد که هرچند صورت ظاهر آن را کسی درک نمیکند، اما در واقع بحران و ناامنی و بیثباتی در این کشور را به شدت دامن میزند. مافیای مواد مخدر، مواد خویش را به امریکا ارسال میکنند و در بدل از امریکا اسلحه انتقال میدهند. او گفت: همین تجارت میلیاردها دالر را میان دو کشور تبادله میکند، اما اگر وضعیت دوام کند منطقه در ناامنیهای بیشتر فرو خواهد رفت.
خانم پالا گفت: انتقاد از حکومت و مافیای مواد مخدر اگر با پیشنهاد مشخص برای رفع معضل همراه نباشد، هیچ دردی را دوا نمیکند. او گفت: حالا از بس روی این موضوعات بحثهای تکرار کننده صورت گرفته است، اهمیت خود را از دست داده و قدرت تأثیرگذاری آن برای بهبودبخشیدن به وضعیت نیز کاهش یافته است.
خانم آنا پالا گفت: اکنون مسألهی مهم این است که چگونه میشود رشد و انکشاف را به گونهای تعریف کرد که برای مردم قابل درک باشد. او گفت مهمترین کار آنها این است که سازمانها و نهادهای دموکراتیک را قناعت دهند که به جای اینکه با هم رقابت و همچشمی داشته باشند، باید به تشریک مساعی با همدیگر بپردازند. او گفت: حالا مواد مخدر با نقض حقوق بشر یک نوع رابطهی مستقیم پیدا کرده است. بحث تنها این نیست که حیات انسانهای بیشمار با مواد مخدر به مخاطره میافتد. بحث این است که با مواد مخدر، گروههای مختلفی در جامعه سر بلند میکنند که به گونههای مختلف دست به ارتکاب جرم و جنایت میزنند. از جملهی این گروهها یکی هم پولیس و مقامات ارتش است که مجال مییابند مردمان عادی را آزار و اذیت کنند. او گفت: همین اکنون از تمام کسانی که به جرم دخالت در تجارت مواد مخدر زندانی اند، عدهی انگشتشماری را میتوان پیدا کرد که از مقامات ارشد حکومت و یا تاجران بزرگ باشند. اکثر زندانیان را کسانی تشکیل میدهند که یا از مصرفکنندگان مواد مخدر اند و یا در سطوح پایین به تجارت و تبادلهی مواد مخدر اشتغال دارند و در واقع دلالان کوچه و بازار حساب میشوند.
خانم پالا از رشد ایدز نیز به عنوان یک مسألهی خطرناک دیگر که حلقهی جرم مواد مخدر و نقض حقوق بشر را تکمیل میکند یاد نمود. میزان قتل در مکزیک نیز بالا رفته و در سه سال گذشته، بیش از هشت هزار قتل صورت گرفته که هفده تن آنان ژورنالیستهای فعالی بوده اند که قضایای مرتبط با مواد مخدر و نقض حقوق بشر توسط مقامات و مراجع مختلف را تعقیب میکرده اند.
شیوهی کار آنا پالا و همکاران او این است که موضوعات حاد مکزیک را در ارتباط هم مورد توجه قرار دهند. مثلاً چگونه میشود مواد مخدر و مشکل ایدز را در ارتباط با بهداشت عمومی طرح کرد و آن را در منظومهی حقوق بشری جا داد. او گفت: سیاست مقابله با مواد مخدر تنها از سطح بالا به طرف پایین جریان نمییابد. این شیوه موثریت ندارد. باید تدابیری سنجیده شود که در سطوح بالایی کنترل بیشتر شود و در سطوح پایینی حمایت و مشارکت اجتماعی برای مقابله با آن خلق شود. او آموزش عمومی را یکی از راههای موثر غرض سازماندهی اجتماعی قلمداد کرد و گفت: حکومت باید منابعی را جستجو کند و به کار اندازد که بر اساس آن پولیس و ارتش از لحاظ مادی اشباع شود تا مجبور نشود به دلیل فقر و ناتوانی اقتصادی به نقض حقوق بشر روی آورد.
در بخش پاسخ به سوالات، آقای لومومبا که نمایندهی دایمی سودان در سازمان ملل نیز هست، از دخالت رییس جمهور و مقامات ارشد حکومت مکزیک در جریان قاچاق مواد مخدر پرده برداشت و گفت: چگونه ممکن است میلیاردها دالر از طریق بانکهای کشور بالاپایین شود و حکومت بدون اخذ سهم خود اجازه دهد که این جریان پولی اقتصاد کشور را تسخیر کند. او از سهمگیری حکومت و مقامات ارشد آن به عنوان «شستوشوی پولی» یاد کرد و گفت: وقتی این پولها بدون روشن بودن مرجع آنها از مجراهای بانک دولتی عبور و مرور میکند معلومدار است که مقامات ارشد حکومت در آن نفع خود را بر میدارند. او گفت: با این حال، شما چگونه میتوانید بگویید که مبارزهی تان میتواند در برابر مواد مخدر و فساد حکومت موثر باشد؟
خانم پالا گفت: عمدهترین چالش در راه فعالیتها و مبارزات آنها همین است. او گفت: اگر ادعا شود که مافیای مواد مخدر بدون همکاری مقامات حکومتی قادر به ادامهی تجارت و فعالیت خود هستند، دچار اشتباه شده ایم. اما او تأکید کرد که پرداختن به مسأله از دیدگاه حقوق بشری میتواند موثریت بیشتری داشته باشد. او باز هم بر اینکه باید پولیس و ارتش از لحاظ امتیازات مادی اکمال شوند و معاشات و درامدهای شان افزایش داده شوند، تأکید کرد.
خانم پالا در پاسخ به سوال دیگر گفت: در مکزیک تریاک کاشته میشود، اما نه به اندازهی کولمبیا و بولیوی و افغانستان. او گفت: مکزیک بیشتر به عنوان معبر استفاده میشود که از آن مواد مخدر به امریکا و کانادا انتقال مییابد. از خانم پالا در مورد نظریهاش که گفت پولیس و ارتش باید از لحاظ مادی اکمال شوند تا دست به نقض حقوق بشر نزنند، توضیح خواستم و برای اینکه منظورم را درستتر درک کند از مثالی در افغانستان یاد کردم که کوشش میشود دهاقین رشوت داده شوند تا مثلاً به خاطر کشت بدیل و مبلغی پول اضافی دست از کاشتن تریاک بردارند، اما این سیاست رفته رفته به نوعی باجگیری تبدیل شده است که دهاقین باید توسط دولت یا جامعهی بینالمللی پول داده شوند در غیر آن، به کشت تریاک روی خواهند آورد. برای پالا گفتم که این سیاست در طرح شما، از جای دیگر تعقیب میشود. شما تلاش میکنید پولیس و ارتش را باج دهید تا دست از نقض حقوق بشر بردارند و یا در قاچاق مواد مخدر سهیم نشوند. پالا گفت: متأسفانه هیچ راه موثر دیگری را نمیتوان سراغ کرد. او گفت که این همان حلقهی تکراری است که جهان ما را در بخشهای مختلف در خود تنیده است. شما از هر طرف حساب کنید کوتاه میآیید. او گفت: اگر پولیس و ارتش در حالت فقر نگاه شوند، به دلیل قدرتی که در اختیار خود دارند، بزرگترین تهدید در برابر حقوق بشر و امنیت عمومی محسوب میشوند.
سوال دیگر من این بود که معمولاً وقتی از آموزش عامه در مسایلی از قبیل نقض حقوق بشر و مشکلات ایدز و یا مواد مخدر سخن گفته میشود خود این مسأله میتواند به طور غیر مستقیم دامن زدن به مشکل نیز باشد. استدلال من این بود که وقتی بدون تغییر زمینههای ذهنی و فکری مردم، تنها از خطرهایی که آنها را تهدید میکند هوشدار داده شود، ممکن است عدهای را با بیم از پیامدهای آن از نزدیک شدن به آن باز دارد، اما در جانب دیگر میتواند عدهی زیادی را به سوی آن جذب کند. گفتم: مشکل این است که ایدز با جاذبههایی که مسایل جنسی دارد و مواد مخدر با جاذبهای که پول و درامد ناشی از آن دارد و در سطوح مصرفکنندگان با جاذبهای که پناه بردن به مواد مخدر از لحاظ آرامشها و لذتهای تخدیرکنندهی آن دارد، همیشه کسانی را به خود جلب میکند. سخن گفتن از همچون موارد اگر نتواند با معیارهای پیشین دیگر برای افراد آگاهی و مقاومت خلق کند، ممکن است خود عاملی برای تشویق آنان شود. گفتم: به همین دلیل است که پولیسهای مبارزه با مواد مخدر از عمدهترین حامیان و تاجران مواد مخدر میشوند و پولیسهای ضد جرم معمولاً خود از مجرمان اصلی به حساب میآیند.... پالا در پاسخ به این سوالات راههای دیگری را برشمرد که هیچکدام موثرتر نیستند و تأکید کرد که چارهای نداریم جز اینکه در این موارد به طور آزاد صحبت کنیم و با بحثهای آزاد راههای مقابله با آن را نیز پیدا کنیم.
در جریان بحث، از تلاشهایی نیز یاد شد که در برخی از کشورها مانند انگلستان و هالند برای قانونی ساختن تجارت مواد مخدر جریان دارد. این تلاشها نیز با همین فلسفه صورت میگیرد که هر چه محدودیت بر مواد مخدر بیشتر شود، میزان رجوع مردم به سوی آن بیشتر میشود. بنابراین، بهتر است تجارت مواد مخدر آزاد گذاشته شود تا با برخی تعذیرات و حدود معین قانونی کنترل بر جریان آن بیشتر شود.
پالا تأکید داشت که حکومتها باید با فشار بینالمللی وادار شوند که رعایت و احترام حقوق بشر را در رأس اولویتهای کاری خود قرار دهند. او گفت: همین حالا، اکثر نهادهای مدافع حقوق بشر و نهادهای مدنی را قدرتمندان سیاسی و اقتصادی تحت کنترل خود دارند. همچون نهادها چگونه میتوانند از حقوق افراد در سطوح پایین دفاع کنند؟ او راز ناکامی جامعهی مدنی در کشورهای امریکای لاتین را نیز همین وابستگی شدید آن به نخبگان سیاسی و اقتصادی دانست.
پالا و لومومبا هر دو در امر دیگری نیز اشتراک نظر داشتند: اقلیت سفیدپوست اسپانیایینژاد مکزیک هنوز هم بر اکثریت منابع ثروت و قدرت سلطه دارد. دموکراسی تنها توانسته است از لحاظ ظاهر آرایشهایی خلق کند، اما در واقع هیچ تغییری در نظام و بدنهی حاکمیت به وجود نیامده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر