۱۳۸۹ مهر ۵, دوشنبه

تجارت و امنیت (33)


یک صد و نوزده روز

یادداشت‌هایی از دانشگاه یل (33)

تجارت و امنیت

تجارت بیش از هر فعالیت دیگری که انجام می‌دهیم به امنیت ضرورت دارد. تجارت بازی ظریفی است که همه‌ی اعصاب شما را به خود مصروف می‌کند. در این بازی، اگر با تمام قوای مغزی خود شریک نباشید، سود تان را از دست می‌دهید. بنابراین، شما بیش از هر چیزی دیگر به امنیت و آرامش ضرورت دارید.
این حرف‌ها لُب قسمت دوم حرف‌های آقای نلی‌بف بود. تجارت جنگ نیست، صلح است، مصالحه است، سازش است، احترام متقابل است، تشویق متقابل است. شما در تجارت می‌خواهید حریف تان در میدان فعالانه سهم بگیرد که شما بتوانید از حاصل تلاش و کار او منافع و کار خود تان را هم ضمانت کنید.

آقای نلی‌بف، گفت: آنچه باعث رشد تجارت می‌شود امنیت است. در فضای امنیت، شما به نتایج معاملات و داد و ستدهای خود امیدوار می‌شوید و در بازار اعتماد خلق می‌کنید. او گفت: فرق بازار سیاه و بازار قانونمند این است که در بازار سیاه نوعی چپاول و غارت وجود دارد و کسی که زیاد می‌گیرد به اندازه‌ی همان کسی از اندوخته‌ی خود بی‌اعتماد است که هیچ چیزی نگرفته و دست خالی به خانه بر می‌گردد. در بازار قانونمند هیچ کسی نیست که دچار هراس و اضطراب باشد و این است که شما در بازار سیاه برنامه‌ریزی ندارید، نوعی فریبکاری و چالاکی دارید، اما در بازار قانونمند طرح و برنامه دارید و برای هر معامله‌ی خود از حساب و کتاب دقیق پیروی می‌کنید.

آقای نلی‌بف بخش مهم و اساسی کار بازار را خلق ارزش‌های مشترک عنوان کرد. ارزش‌های مشترک بازار، سود و منافع بیشتر است. شما در معاملات و روابط تجارتی و اقتصادی خود کاری می‌کنید که هر دو طرف معامله به حسن نیت مقابل در انجام معامله باور داشته باشد.
یکی از تمرین‌های جالبی را که آقای نلی‌بف انجام داد، باز هم پیش‌بینی‌ها و پیشنهادهایی را که ما داشتیم، نادرست از آب درآورد. او از دو موسسه‌ی مطبوعاتی بزرگ امریکا نام برد که با هم داخل رقابت می‌شوند: US Today و Chicago Tribune. یواس‌تودی که به عنوان یک موسسه‌ی بزرگ مطبوعاتی در سراسر امریکا فعالیت دارد، تصمیم می‌گیرد نشرات خود را در شیکاگو نیز آغاز کند. تا کنون شیکاگوتریبون معتبرترین نشریه‌ی شهر بوده و هیچ رقیب قدرتمندی در برابر خود نداشته است. با آمدن یواس‌تودی، بازار شیکاگوتریبون آسیب می‌بیند. به نظر شما شیکاگوتریبون در برابر یواس‌تودی باید چه کار کند؟ ... آیا با این اقدام هماهنگی کند و به سادگی آن را قبول کرده خودش به پخش آن در شهر اقدام کند یا اینکه در برابر آن مقاومت کند و از تمام وسایل ممکنه استفاده کند تا یواس‌تودی در شیکاگو پا گرفته نتواند؟

پاسخ‌های ما جالب بود: تقریباً اکثریت با مقاومت و مقابله‌ی شیکاگوتریبون موافقت داشتند و می‌گفتند اگر مقاومت نکند، شکست می‌خورد و ناگزیر باید بازار خود را در برابر موسسه‌ی بزرگ و قدرتمند یواس‌تودی رها کند. راه‌هایی که برای مقاومت پیشنهاد می‌شد نیز متعدد و متفاوت بودند، اما در کل، صلاح شیکاگو تریبون را در این می‌دیدند که از بازار و کار خود محافظت کند و اجازه ندهد که یو‌اس‌تودی در شیکاگو پا بگیرد، در غیر آن، نابود می‌شود.
اما آقای نلی‌بف در میان ناباوری همگانی اعلام کرد که شیکاگوتریبون، برخلاف، تصمیم می‌گیرد که از تصمیم یواس‌تودی استقبال کند و حتی پیشنهاد می‌کند که به عنوان یک همکار، پخش یواس‌تودی در شیکاگو را نیز بر عهده گیرد.

این تصمیم همه‌ی ما را غافلگیر کرد و در ابتدا متوجه نشدیم که چرا باید همچون شکستی در همان اول ماجرا قبول شود. آقای نلی‌بف گفت: این هم بخشی از همان «نظریه‌ی بازی» است که شیکاگوتریبون را به جای خصومت و مقاومت، به همکاری و حمایت تشویق کرده است. آقای نلی‌بف گفت: برای شیکاگوتریبون کار نشراتی یک کار تجارتی و اقتصادی بوده و هدف از آن به دست آوردن سود و تأمین منافع است. حالا اگر به مقابله برخیزد، باید مقداری از سرمایه و انرژی خود را وقف این کند که از رشد و نفوذ یواس‌تودی جلوگیری کند، اما پیروزی‌اش در برابر یواس‌تودی به دلایل فراوان نامحتمل است. بالاخره هیچ قانون و دلیلی وجود ندارد که شیکاگوتریبون را قادر سازد از فعالیت یواس‌تودی جلوگیری کند و یا مردم را از خواندن یواس‌تودی ممانعت کند.

با اعلام همکاری و حمایت، یواس‌تودی و شیکاگوتریبون، به طور همزمان سود می‌برند: یواس‌تودی می‌تواند به جای ایجاد یک مرکز مصرفی دیگر برای نمایندگی خود، با قیمت ارزان از اعتبار و نفوذ و روابط شیکاگوتریبون استفاده کند و نشریه‌ی خود را در وقت مناسب به همه‌ی خوانندگان برساند. یواس‌تودی همچنین می‌تواند هفته‌ای یک روز شماره‌ی ویژه‌ی شیکاگوتریبون را ضمیمه‌ی نشرات یواس‌تودی در سراسر امریکا پخش کند و از بابت آن پول و سود کمایی کند. شیکاگوتریبون هم می‌تواند از شاخه‌های نفوذ و پخش یواس‌تودی استفاده کند و در هفته یک روز نشریه‌ی خود را در سراسر امریکا پخش کند و در داخل شیکاگو نیز از بابت پخش نشرات یواس‌تودی اجرت دریافت کند.

با این تصمیم شیکاگوتریبون و یواس‌تودی، ممکن است یک مقدار از خوانندگان شیکاگوتریبون از دست برود، اما در عوض آن، با پخش گسترده‌ی یواس‌تودی و پخش یک روزه‌ی شیکاگوتریبون در سراسر امریکا نفع این نشریه چندین برابر ارتقا می‌کند. نلی‌بف گفت که این همان آمیزش رقابت و همکاری است که من از آن به نام «coopetition» یاد کرده ام.

آقای نلی‌بف مثال‌های زیادی را زد که شرکت‌ها با تعاون و همکاری به همدیگر در واقع همدیگر را کمک می‌کنند که هزینه‌های خود را کاهش داده و دستاوردهای خود را بیشتر سازند. تاجران، دنیای واقعی را تمثیل می‌کنند و در دنیای تجارت، شما کاری نمی‌کنید که مطمین هستید به زیان شما تمام می‌شود. اخلاق تجارت همین است. شما تعاون و تعامل دارید نه تخاصم و دشمنی. ارزش‌های مشترکی که در تجارت خلق می‌شود برای ساختن و آباد کردن است نه برای تقسیم‌کردن و در هم‌شکستن. در تجارت شما باید زیان دیگران را توجه داشته باشید، چون زیان دیگران، در واقع زیان شماست. شما با هر مشکلی که مواجه می‌شوید، آن را شناسایی کنید، معرفی کنید و در نهایت برای آن راه حل پیدا کنید. مشکل را هیچ گاهی پنهان نکنید.

نکته‌ی دومی که در تجارت اهمیت دارد، احترام به استعدادهای فردی است. تاجر به انجام بهتر کار می‌اندیشد. گزینش لایق‌ترین فرد از هر جایی و با هر تعلقی که باشد، منطق کار تجارت است. در تجارت به نژاد و رنگ و مذهب و این چیزهای افراد نگاه نمی‌کنند. کسی پسرش را به خاطری که پسر اوست، به منصبی نمی‌گمارد که لیاقت آن را ندارد و یا شرکت را دچار افلاس و ورشکستگی می‌کند. تجارت همانگونه که در عرضه مرزها را در می‌نوررد، در تولید نیز مرزها را عبور می‌کند. تاجر به بازاری نیاز دارد که کالاهایش را خریداری کند. در موقع خرید، تاجر به رنگ کسی نگاه نمی‌کند. به کیسه‌ی او نگاه می‌کند که چقدر از آن برای کدام کالا بیرون می‌ریزد. در تولید نیز چنین است. تاجر می‌بیند که کدام شخص برای او بهترین تولید را دارد که بهترین تولید اسم دیگری برای بالاترین سود است. آقای نلی‌بف تجارت و فعالیت‌های اقتصادی را بهترین عرصه برای کشف و رشد استعدادهای نهفته‌ی انسان‌ دانست.

آقای نلی‌بف در نتیجه‌ی توضیحات خود گفت: امنیتی که در تجارت مورد نظر است به همین گونه تأمین می‌شود. کسانی که در تجارت دنبال بیشترین سود هستند، در نهایت بازنده‌ی میدان می‌شوند. بیشترین سود برای شما، یعنی بیشترین زیان برای دیگران، یا دست کم محروم ساختن دیگران از هرگونه سود. این امر امنیت میدان تجارت را مخدوش می‌کند. شما باید طرح‌هایی داشته باشید که سود بیشتر برای شما برسد، اما این سود بیشتر برای سایر بازی‌گران میدان نیز قابل قبول و رضایت‌بخش باشد. در غیر آن، شما بازی خوبی را به پیش نبرده اید.

***
حرف‌های آقای نلی‌بف، باری دیگر ذهن مرا به دنیای سیاست و روابط اجتماعی و سیاسی کشاند. به سادگی متوجه می‌شدم که سیاست نیز حکمش شبیه حکم دنیای تجارت است. در میدان سیاست، شما با انسان‌هایی طرف هستید که برای خود منافع و خواسته‌های متفاوتی دارند. شما نمی‌توانید به گونه‌ای عمل کنید که همه مطابق خواست و سلیقه و منافع شما عمل کنند. این کار شاید با تلقین و تبلیغ برای یک مدتی معین امکان‌پذیر باشد، اما در درازمدت کارساز نیست. سیاست، درست مانند تجارت، با تعاملی درازمدت و همیشگی سر و کار دارد. تاجران وقتی در یک میدان می‌بازند حس نمی‌کنند که همه‌چیز را باخته اند. آنها خود را برای ورود در میدانی دیگر آماده می‌سازند. سیاستمداران نیز چنین هستند. تغییر سیاسی یک بار و برای همیشه اتفاق نمی‌افتد. تغییر سیاسی یک پروسه‌ی مستمر و همیشگی است. شما باید از لحاظ ذهنی این آمادگی را داشته باشید که در هر شرایطی متناسب با وضعیتی که در آن قرار می‌گیرید راه‌حل‌ها و شیوه‌های برخورد خاص خود را پیدا کنید.
انقلاب تغییر یکبارگی و بنیادی است. اما آیا واقعاً با یک انقلاب می‌توان برای همیشه از مشکلات و نابسامانی‌ها رهایی یافت؟ تجربه‌ی انقلاب‌های مختلف در قرن بیستم نشان می‌دهند که مدیریت پس از انقلاب دشوارتر از خود انقلاب بوده است. شما در انقلاب اصل تعامل را نادیده می‌گیرید. در انقلاب، مرجعی برای قضاوت خارج از خواسته‌ها و تمایلات انقلابیون وجود ندارد.

***
آقای نلی‌بف گفت: اصل مهم در تجارت، رسیدگی به خواسته‌ها و توقعات مصرف‌کنندگان است. این حرف را از زبان حبیب رهیاب نیز شنیدم. روزی که می‌خواستم چند قطعه عکس را چاپ کنم، می‌گفت: اینجا حق اول با خریدار و مصرف‌کننده است نه فروشنده و صاحب دکان. آنها تأمین رضایت مشتریان را به عنوان شعار محوری خود دارند. رهیاب این حرف را وقتی گفت که عکاسخانه در چاپ عکس‌های من اندکی کوتاهی کرده و به علت خرابی دستگاه چاپ، از مجموعه‌ی 36 عکس، تنها 27 قطعه‌ی آن را آماده کرده و بقیه از چاپ مانده بود. به دلیل همین کوتاهی، وقتی من آنجا رسیدم، معذرت‌خواهی کردند و بدون اینکه من اعتراضی داشته باشم گفتند که بیش از هفتاد درصد در مجموع قیمت عکس‌هایی که چاپ کرده اند، تخفیف می‌دهند و هر قطعه عکسی را که قرار بود حدود چهار دالر چاپ کنند، حالا حدود یک و نیم دالر محاسبه می‌کنند!
رابطه‌ی تجارت و سیاست، و نیاز هر دوی این بازی به امنیت و فضای مصئون درس‌های آقای نلی‌بف را جذابیت خاصی بخشیده بود. با خود فکر می‌کردم که ما در جوامع خود به دلیل نادیده گرفتن همین اصل ساده با چه دشواری‌هایی گرفتار هستیم. سیاست‌ و تجارت ما، بر بیشترین نفع ممکن استوار است، بدون اینکه در نفع خود، منافع و خواسته‌های دیگران را رعایت کنیم. این است که حاصل فعالیت‌های تجارتی و سیاسی ما به جای اینکه امنیت و اعتماد بیشتر باشد، اضطراب و ناامنی و بی‌اعتمادی بیشتر است.
***
با شنیدن نکته‌های آقای نلی‌بف، حس می‌کردم گره‌های تازه‌ای در روابط اجتماعی و سیاسی ما باز می‌شود و دارم به رازهایی در روابط و مناسبات جامعه‌ی خود پی می‌برم که قبل بر این درک شان برایم دشوار بوده اند. درگیری‌های ذهنی من در طول تشریحات و درس‌های آقای نلی‌بف دوام داشت. تقریباً در کنار هر چند نکته‌ی تازه‌ی او یادداشتی داشتم که انعکاس درگیری‌های ذهنی من بودند. از زمانی که اندیشه‌ی مارکسیسم با داعیه‌ی شکستن جهان سرمایه‌داری به یک نگاه و شیوه‌ی رفتار سیاسی و اجتماعی در جامعه‌ی بشری مطرح شده بود، بیشتر از یک و نیم قرن می‌گذرد. هنوز دیدگاه اقتصادی مارکس و نگاه انسانی او به معضل زندگی طبقاتی حرمت‌انگیز است. هنوز هم دغدغه‌های او برای یک زندگی و رابطه‌ی عادلانه که همه‌ی انسان‌ها را به خوش‌بختی و رفاه همگانی برساند، قابل درک است. اما، راه حل‌های سیاسی مارکس و مارکسیست‌های پس از او، موج خشونت و انقلاب را پیش پای انسان‌ها کشید که در نتیجه‌ی آن، بشر تنها توانست عقل سرمایه‌داری زراندوز را پیچیده‌تر و کامل‌تر سازد.
«نظریه‌ی بازی» نظریه‌ی جالبی است. این نظریه را در خلال روابط پیچیده‌ی انسان‌ها ابداع کرده و پرورش داده اند. مدنیت روی این نظریه می‌چرخد و تعامل انسانی نیز با همین نظریه دوام می‌کند.
درس‌های پروفیسور نلی‌بف، با دو بحث جالب دیگر در دانشگاه یل، پیوند یافت: جادوی تکنولوژی و معنای زندگی. این دو حکایت نیز در جریان آموزش‌هایم در دانشگاه یل، هیجان انگیز بوده اند. شاید بتوانم در یادداشت‌های بعدی به این دو حکایت نیز برسم.

۲ نظر:

  1. besyar amozanda bod agghaye royeshe mohtaram

    پاسخحذف
  2. این نظریه لازم است در ذهن زیاده خواهان خودخواه جامعه ما تزریق گردد و همچنان برای آشنایی مردم جامعه با این اصل تلاش شود.

    صداقت بابه

    پاسخحذف