۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

اصلاح‏گری دینی، نقد نگرش دینی

هرگونه تلاش برای اصلاح‏گری در عرصه‏ی دین و باورهای دینی، درست مانند عرصه‏های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، مستلزم راه افتادن نقد جدی بر نگرش دینی است. رفتار و عملکردهای دینی نیز متأثر از نگرش دینی اند. تا بر نگرش دینی نقد درست و اصلاح‏گرانه صورت نگیرد، رفتار و عملکردهای دینی هم‏چنان که هستند، باقی می‏مانند هر چند فشار و ضربات کوبنده بر مصداق‏های معین آن افزایش بیابد.

نگرش دینی، هم نگرش طرفداری از باورهای دینی را شامل می‏شود و هم نگرش ضدیت با باورهای دینی را. موضوع در هر دو نگرش یکی است، با این تفاوت که یکی می‏کوبد تا آن را از صحنه خارج کند و یکی حمایت می‏کند تا آن را در صحنه نگه دارد.

نگرش دینی به سادگی و راحتی تغییر نمی‏کند. شاید بتوان گفت که نگرش دینی سخت‏جان ترین پدیده‏ای است که در منظومه‏ی باورهای انسان به ظهور رسیده است. آمیزه‏ای از سنت‏ها و فرهنگ و باورها در طول تاریخ با انسان حرکت می‏کنند و در واقع بخش مهمی از هستی انسان می‏شوند. دیده شده است که حتی آنانی که برخی اوقات اکت و ادای دین‏ستیزی می‏کنند، در واقع رگه‏‏های جزمیت و تعصب و خشک‏اندیشی و انعطاف‏ناپذیری خود را وامدار هستی دینی خود اند، بدون اینکه خود بدان اعتراف داشته باشند.

برای اصلاح نگرش دینی آموزش به گونه کلاسیک و مرسوم تنها یک بخش از کار است. روشن است که انسان‏های باسواد در درک و پذیرش اصلاح در نگرش خود استعداد بیشتری نشان می‏دهند. اما چه باید کرد وقتی جامعه اکثراً بی‏سواد است و یا اگر سوادی هم داشته باشد، از مرحله‏ی خواندن و نوشتن معمول فراتر نمی‏رود تا برسد به مرحله‏ی تفکر و نقد و جدال فکری؟


(ادامه مطلب را در جمهوری سکوت دنبال کنید)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر