۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

نگاهی به جنبه‏ی سیاسی عاشورای کابل

فاجعه‏ای که در روز عاشورای امسال همه‏ی ما را تکان داد و به سوگواری کشاند، تنها جنبه‏ی مذهبی یا برخورد ما با برخی از شعایر مذهبی ندارد. اتفاقاً همه می‏دانیم که این عمل یک عمل سیاسی بود و هدف انتحارگر نیز هدفی سیاسی بود.

وقتی پای جنگ سیاسی به میان می‏آید، هر امری دیگر تنها حیثیت وسیله‏ای را می‏یابد که برای رسیدن به هدف سیاسی استفاده می‏شود. جنگ وسیله‏ای است در خدمت سیاست، همانگونه که پول پخش کردن و اکت و ادای خیرخواه گرفتن همین مقصد را تعقیب می‏کند. در جنگ سیاسی مذاکره صورت می‏گیرد، اما فشار هم فروگذار نمی‏شود. تبلیغ روانی و هیاهو و افترا و بدنام‏سازی هم بخشی از وسیله‏های رسیدن به مقصد سیاسی اند که در جنگ سیاسی غیرمعمول نیستند.

این خصیصه از سیاست و جنگ سیاسی را در هیچ امری دیگر به این غلظت و گستردگی نمی‏توان دید. تاجران رقابت می‏کنند، اما برای رقابت خود حوزه‏ای معین و وسیله‏های معین دارند. مذهبیون نیز در جنگ و رقابت خود حوزه‏های معین دارند و اگر از همان حوزه‏ها پا فراتر گذاشتند خود شان دچار محدودیت می‏شوند. سیاستمداران هرگز چنین نیستند. ماکیاولی را که در دنیای سیاست، نابغه‏ترین اندیشمند می‏دانند، به خاطر همین است که آیین شهریاری را بر اساس سرشت سیاست تشریح کرد و توصیه‏هایش نیز برای دنیای سیاست، مقبول همه‏ی شهریاران و سیاستمداران بوده است بااینکه اغلب سیاستمداران دغل و تیوری‏پردازان توجیه‏گر آنان، بر ماکیاولی سخت برآشفتند و او را به انواع اتهام و تکفیر کوفتند. ماکیاولی تنها کاری که کرده بود افشای صادقانه و صریح راز سیاست بود و با این کار، در واقع مشت سیاستمداران را نیز باز کرده بود، با اینکه برای آنها توصیه‏های خوبی بر مبنای تجربه‏های عملی شان نیز داشت.


(ادامه مطلب را در جمهوری سکوت دنبال کنید)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر