۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

از سخن سياسي تا عمل سياسي

(نوشته ای از رحیم جمشیدی در جمهوری سکوت)

نوشته اخير "نفر سوم" يكي از خوب‌ترين نوشته ها در مورد سياست ورزي هزاره ها است. اين نوشته از چند نظر مهم است:

  • 1- نگاه جديد و ادبيات جديد در اين نوشته وجود داشته و با تمام قوت معطوف به يك رويكرد استراتژيك است.
  • 2- تحليل واقع بينانه و آگاهانه است. به اين معنا كه: ما تحليل نويس زياد داريم، اما واقع بيني و وقوف در آن ها وجود ندارد.
  • 3- روايت تحليلي از برخورد هزاره ها با قدرت سياسي ارائه مي كند كه قابل درك است و برخواسته از ذهنيت مبهم و اسطوره اي نيست.
  • 4- يك نقد سياسي خوب است، هر ذهني را كه درك سياسي داشته باشد، تكان مي دهد.

اما من در اينجا از يك زاويه ديگر به عين مساله مي خواهم نگاه كنم. نام اين "زوايه" را هرچه مي خواهيد بگذاريد، مي خواهم بر اساس "تحليل گفتماني"، "فهم گفتماني" و "مكانيزم اجرايي گفتمان-سياست" در دو سطح تعامل ميان قومي و درون قومي مي‌پردازم. چون در غياب گفتمان شهروندي سياست و يا ميكانيزم هاي شهروندمحور سياست در يك كشور، بايد بن‌مايه هاي قومي سياست را شناخت. پس، استفاده از مفهوم تحليل گفتماني، به اين معنا است كه در دو سطح ياد شده در افغانستان، چگونگي و چه بودگي جنبه هاي قومي ماهيت گفتمان‌هاي سياسي را بدانيم. سپس بدانيم كه گفتمان سياسي هزاره ها در اين ميان چه بوده است. در اينجا، گفتمان عبارت از داعيه هاي سياسي و فورم هاي سخن سياسي در دو سطح ياد شده است. فهم گفتمان سياسي، عبارت از برداشت و درك داعيه هاي سياسي و شناخت فورم هاي سخن سياسي يا سياست ورزي گفتاري-اجرايي در دو سطح متذكره است. به عبارت ديگر، در تحليل گفتماني، گفتمان شناشي سياسي هزاره ها را بايد در نظر داشت. مضاف براين، ميكانيزم هاي اجرايي سياست يا يك گفتمان سياسي را نيز در نظر خواهم داشت.


(ادامه مطلب را در جمهوری سکوت دنبال کنید)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر