۱۳۹۴ آذر ۲۲, یکشنبه

اشرف غنی در ذهنیت غیر پشتون (29)



«اشرف غنی بیرون از دایره‌ی قومی پشتون، نامساعدترین تصویر را دارد». این نکته، در جمع اعضای «اتاق فکر» کم‌ترین مناقشه را برانگیخت. گفته شد: «اینجا بحث حُب و بُغض نیست. بررسی یک واقعیت است. دلیل آن هر چه باشد، تصویر او در میان غیرپشتون‌ها آمیخته‌ای از هراس و نفرت است.»
پیش‌بینی شد که اشرف غنی در میان فعالین غیرپشتون با چند گروه مواجه خواهد شد: گروه اول، کسانی که بدون رغبت به دلیل و مدرکی خاص، او را شخصی متعصب و خطرناک می‌دانند. گروه دوم، کسانی که از مصاحبه‌ها و نظریاتی که از طرف او و یا به نام او پخش شده است، او را یک چهره‌ی قوم‌پرست و دارای ایدئولوژی فاشیستی می‌دانند. گروه سوم، کسانی که به او به عنوان یک چهره‌ی اکادمیک مدنی نگاه می‌کنند و در سیمای حکومت او به دنبال رشد و پیشرفت افغانستان اند و انتظار دارند که او کشتی شکسته‌ی کشور را به ساحل نجات برساند. گروه چهارم، که او را برنده‌ی قطعی انتخابات می‌دانند و با حمایت از او می‌خواهند راهی در قدرت داشته باشند. گروه پنجم، کسانی اند که با اشرف غنی در یک تیم انتخاباتی قرار می‌گیرند و با او به عنوان شریک کار و زار انتخاباتی همراه اند.
ما در گروه پنجم قرار داشتیم. با محاسبه‌ای که از انتخابات و صف‌بندی آرا و تیم‌های انتخاباتی داشتیم، اشرف غنی را بر دیگران ترجیح داده بودیم و حالا ناگزیر بودیم شانس برنده‌شدن او در انتخابات را بالا ببریم. گفته شد که اشرف غنی، حق و ناحق، بارانی از اتهام و دشنام و حمله را شاهد خواهد شد. بااینهم، جواد سلطانی گفت: «در کار زار انتخابات، کسی به دلیل گوش نمی‌کند. باید مانورهای انتخاباتی خود را بالا ببریم و با فرض اینکه قدرت را به دست می‌آریم، اقناع خلق کنیم.» داکتر امین احمدی بر نقش روشن‌فکران و قشر مدنی و دانشگاهی تأکید کرد و گفت که «اگر بتوانیم تعداد بیشتری از چهره‌های بانفوذ مدنی و دانشگاهی را با خود همراه کنیم، موج نفرت و بدبینی نسبت به اشرف غنی فروکش می‌کند». او گفت: «باید زمینه‌ی دیدار و آشنایی حضوری روشن‌فکران و اقشار مدنی با اشرف غنی بیشتر شود و او هم از طریق برنامه‌های سازمان‌یافته و هدفمند به تشریح دیدگاه و باورهای خود در حکومت‌داری بپردازد».
داکتر جواد صالحی نقش سیمینارها و گردهمایی‌هایی را برجسته خواند که در آن اشرف غنی مجال یابد طرح‌ها و برنامه‌های خود را با زبان خودش برای مخاطبان شرح دهد: «مطمین هستم که وقتی او سخن بگوید و حرف‌های خود را شرح دهد، گراف محبوبیت خود را افزایش می‌دهد».
اسلم جوادی نقش «پیام‌رسانی و تبلیغات قدرتمند انتخاباتی» را مهم خواند و گفت که «انتخابات جنگ تبلیغات است. افکار عامه با تبلیغات جهت می‌یابد و ما به جای اینکه از نقطه‌های منفی در تصویر اشرف غنی هراسان باشیم، بهتر است به جنبه‌های تهاجمی پیام و تبلیغات خود توجه کنیم».
نقش علما و روحانیون نیز مورد اشاره قرار گرفت و گفته شد که اگر بتوانیم مساجد و تکایا و مدارس را به خود جلب کنیم، بر موج تبلیغات مخالف غلبه خواهیم کرد. «علما و روحانیون در بسیج مردم و جهت‌دادن ذهنیت عوام نقش زیادی دارند. رابطه‌ی ما با علما و روحانیون خوب است و این امکان برای خنثا کردن تبلیغات منفی در برابر اشرف غنی مفید تمام می‌شود».
***
  محورهایی که اشرف غنی از آن‌جا می‌تواند تصویر خود را در میان اقشار مدنی و روشن‌فکر غیرپشتون اصلاح کند، نشانی شد و قرار شد که همه‌ی اینها در برنامه‌های کمپاین انتخابات مورد توجه قرار گیرند: طرح یک سمینار اختصاصی پیشنهاد شد که در آن اشرف غنی دیدگاه و برداشت خود از فیض محمد کاتب و نقش او در تاریخ افغانستان را بیان کند. با استفاده از این فرصت، او باید نقد روشن و علمی خود را در مورد امیرعبدالرحمن و فاجعه‌ای که در تاریخ سیاسی افغانستان خلق کرد، بیان کند و بهتر است که به گونه‌ای از این فجایع و جنایت‌ها ابراز تأسف و معذرت‌خواهی کند: «این رویکرد او تأثیر خارق‌العاده‌ای در اصلاح افکار عامه خواهد داشت».
نشست «دانش‌جویان و مناسبات قدرت» که برای تاریخ 29 قوس در نظر گرفته شده است، به عنوان فرصتی یاد شد که در آن اشرف غنی از نلسون ماندلا و درگذشت او یاد کند و با شرح کارنامه‌ها و میراث‌های او در مورد تبعیض نژادی سخن بگوید و با نقد پیشینه‌ی حکومت‌های استبدادی و غیردموکراتیک در افغانستان، به طور صریح یا ضمنی، فاصله‌ی خود را از افرادی هم‌چون جنرال طاقت و اسمعیل یون و سایر کسانی که نماد نفرت و تعصب نژادی در کشور اند، برجسته سازد. گفته شد که «لحن و منطق سخن خود را خود اشرف غنی انتخاب کند، اما محتوای آن با همین موضوع می‌تواند زمینه‌ی مانور او را در افکار عامه بلند ببرد».
گفته شد که قبل از رسیدن به تاریخ رسمی کمپاین‌های انتخاباتی، باید نشست‌ها و کنفرانس‌های علمی، مناظرات تلویزیونی، دیدارهای منظم برای روشن‌گری اذهان عامه طرح‌ریزی شوند و از این طریق وجهه‌ی علمی و مدنی کمپاین برجسته شود: «در تمام این مناسبت‌ها و محافل، اشرف غنی و چهره‌های برجسته‌ی علمی و دانشگاهی حضور یابند و مسایل را از منظر علمی و اکادمیک تحلیل و بررسی کنند».
من از تصمیم اشرف غنی یاد کردم که در نظر دارد برای چاپ دوم کتاب «بگذار نفس بکشم» مقدمه‌ای بنویسد و در آن، بخشی از مهم‌ترین نقطه‌نظرات خود در مورد مطالبات سیاسی و اجتماعی هزاره‌ها و مبارزات عدالت‌خواهانه‌ی این جامعه را شرح دهد. «در این مقدمه، وی نقش رهبری بابه مزاری را توضیح خواهد داد و به برنامه‌های خود برای رسیدگی به مطالبات سیاسی هزاره‌ها اشاره خواهد کرد.»
***
پیش‌بینی شد که در جریان انتخابات ادبیات نفرت و خشونت به شکلی بی‌رویه دامن زده خواهد شد و تأکید شد که «ما به طور قطع از افتادن در این گود اجتناب کنیم». گفته شد که «قرار نیست ما به دفاع از اشرف غنی برخیزیم. او خودش می‌تواند و باید در این میدان ایستاد شود. ما باید تلاش کنیم که گفتمان جدیدی را در انتخابات مدیریت کنیم». گفته شد که اگر با استفاده از این انتخابات بتوانیم مسایل مهم سیاسی و ملی را به بحث و بررسی بکشانیم و نگاه جامعه را نسبت به مطالبات اساسی آن روشن‌تر سازیم، اثر بزرگی بر فرهنگ و ادبیات سیاسی جامعه خواهیم گذاشت.
***
این نکته یادآوری شد که اشرف غنی، هم تهدید است و هم فرصت. «او می‌تواند منازعات و مناقشات قومی و اتنیکی و زبانی در کشور را به طور بی‌سابقه‌ای اوج دهد. در عین حال، می‌تواند فرصتی باشد که این منازعات و مناقشات برای همیشه خاتمه یابد». گفته شد که «اگر قرار است در سرزمینی زندگی کنیم که بنیاد آن را مشارکت همه‌گانی تشکیل دهد، باید از هر فرصت برای ایجاد تعامل و گسترش زمینه‌های هم‌زیستی استفاده کنیم. انتخابات فرصتی است که مرزهای زیادی را از بین می‌برد و گروه‌های مختلف جامعه را در حول هدفی مشترک، به هم نزدیک می‌کند». (ادامه دارد)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر