۱۳۹۴ آذر ۲۲, یکشنبه

اشرف غنی و مطالبات سیاسی هزاره‌ها (30)



رابطه‌ی اشرف غنی با هزاره‌ها حاوی مسایل زیادی بود که باید به طور مشخص و موردی بررسی می‌شدند. همه‌ی این مسایل، در زیرمجموعه‌ی «چالش‌های انتخابات» قرار می‌گرفتند، اما تحلیل آن‌ها صرفاً با پیش‌داوری‌ها یا فتواهای مرسوم انتخاباتی امکان‌پذیر نبودند. پیش‌بینی شد که «در انتخابات، شاهد قطب‌بندی‌های شدید قومی اتنیکی خواهیم بود. انتخابات، هیچ‌کدام از مشکلات ملی را حل نمی‌کند. تنها مجال می‌دهد که این مشکلات در یک سطح متفاوت‌تر مطرح شوند.» این نکته نیز مورد اشاره قرار گرفت که «اشرف غنی، چهره‌ای مناقشه‌انگیز در دنیای سیاست افغانستان است. اگر کار با او به نتیجه‌ی مطلوبی منجر شود، نقطه عطف مهمی در تاریخ سیاسی کشور ایجاد خواهد شد.»
***
گفته شد که اشرف غنی نسبت به هر سیاستمدار دیگر در افغانستان، با خواسته‌ها و مطالبات هزاره‌ها آشنایی دارد. «او آثار فیض محمد کاتب را خوانده است. با روشن‌فکران و فعالین سیاسی و مدنی هزاره از نزدیک تعامل داشته است و حالا هم فشار خواسته‌ها و مطالبات هزاره‌ها را در مقایسه با هر گروه قومی اتنیکی دیگر در افغانستان درک می‌کند».
من با توجه به پیشینه‌ی آشنایی‌هایم با اشرف غنی گفتم که وی، بیشتر از اینکه در «مدیریت بهتر قدرت» کمک کند، در «تعدیل قدرت» کمک خواهد کرد. «او نقطه‌ی وصلی است میان قطب‌های مختلف در عرصه‌ی سیاست، ایدئولوژی و فرهنگ. تکت انتخاباتی او ترکیبی از نیروهای تعدیل‌کننده‌ی قدرت است. بیشترین میزان مطالبات سیاسی هزاره‌ها، در قالب طرح و برنامه‌های روشن و مشخص، از طریق اشرف غنی رسمیت می‌یابد.»
موارد مشخصی از مطالبات سیاسی هزاره‌ها یادآوری شد که با اشرف غنی مطرح شده و نظر او در تأمین آن‌ها مساعد به نظر می‌رسیدند: تعدیل واحدهای اداری، سرشماری نفوس، اصلاح نظام آموزشی، اجرای پروژه‌های بزرگ اقتصادی، مشارکت هزاره‌ها در ساختار اداری حکومت، و حل دایمی و بنیادی معضل کوچی‌ها. گفته شد که اشرف غنی متعهد است که تمام این مسایل را در ضمن برنامه‌ی حکومت‌داری خود بگنجاند و برنامه‌های مشخص خود برای رسیدگی به آن‌ها را شرح دهد.
جواد سلطانی گفت: «نسلی که اکنون با اشرف غنی طرف است، در چهره‌ی شخصیت‌های سنتی یا رهبران جهادی خلاصه نمی‌شود. نسلی است که سیاست را از درون جنگ و جبهه و خون و آتش تجربه کرده است و از جهان و جنبش‌های عدالت‌خواهانه‌ی جهانی نیز آگاه است. برای این نسل، سخن گفتن و خواسته‌ها و مطالبات خود را مطرح کردن تابو نیست. این نسل، همان‌گونه که در درون جامعه با رهبران خود به طور صریح سخن می‌گوید، در بیرون از جامعه هم برای هر کسی خواسته‌های خود را مطرح می‌کند و برای آن‌ها پاسخ می‌طلبد.»
***
بررسی توان علمی یا وجهه‌ی اکادمیک اشرف غنی در ذهنیت هزاره‌ها موضوع دیگری بود که  مورد اشاره قرار گرفت: «سواد و دانش اکادمیک اشرف غنی، در میان دانشگاهیان هزاره، خریداری ندارد. کسی برای مقام او به عنوان متفکر و دانشمند بهای خاصی قایل نیست. او حالا وارد میدان سیاست شده است. محاسبه‌ای که با او صورت می‌گیرد، بر اساس ظرفیت سیاسی او است نه توان علمی یا اکادمیک او.»
در عین حال، همه اذعان داشتند که اشرف غنی در مقایسه با هر رقیب دیگر خود از قدرتِ درک و فهم بالاتری برخوردار است. دکتر جواد صالحی در یک جمع‌بندی کوتاه گفت: «اشرف غنی درس خوانده است و با افراد و محیطی سر و کار داشته است که اهل کتاب و علم و قلم بوده اند. داکتر عبدالله و زلمی رسول و گل‌آغا شیرزوی و برادران کرزی یا سایر سیاستمداران مطرح در انتخابات، هم‌ردیف او شده نمی‌توانند. آن‌ها از لحاظ سواد وضع خیلی بدی دارند.»
اسلم جوادی گفت: «بحث ما با اشرف غنی در یک سطح متفاوت جریان دارد. ما از او انتظار داریم که سیاست را از ابتذال موجود بیرون ببرد. اینکه او می‌تواند یا نمی‌تواند، بحثی دیگر است. عمیق‌ساختن سیاست نیاز جدی ماست. تا سیاست از ابتذالی که گرفتارش شده است، بیرون نشود، فرصت برای حل معضلات تاریخی کشور فراهم نمی‌شود». وی هشدار داد که «نباید با اشرف غنی در سطح معمول سیاست کنیم. باید خواسته‌ها و مطالبات خود را جدی و مدون مطرح کنیم و برای تأمین آن‌ها هم راه‌های عملی و واقع‌بینانه نشان دهیم».
***
نکته‌ی دیگری که در جلسه مورد تأکید قرار گرفت، واقع‌بینی در مدیریت و کنترل افکار عامه‌ی هزاره‌ها در جریان انتخابات بود. «حضور فعال و کنش‌گر» هزاره‌ها در فیس‌بوک و رسانه‌های جمعی مورد اشاره قرار گرفت و از اینکه «هزاره‌ها هیچ مرجع واحدی را به عنوان مفتی و فرمانده سیاسی به رسمیت نمی‌شناسند»، یاد شد. با تأکید بر «سرخوردگی سیاسی بخش عظیمی از نسل جوان هزاره به دلیل ناکارگی و سوء مدیریت رهبران سیاسی» گفته شد که «اکنون هر فردی به خود حق می‌دهد در مورد هر مسأله‌ای ابراز نظر کند و این امر، بازار تبلیغات انتخاباتی را دچار آشفتگی فراوانی خواهد کرد».
***
پیش‌بینی شد که اشرف غنی برای باز کردن راه در میان هزاره‌ها دشواری زیادی خواهد داشت: «حوزه‌ی رأی اشرف غنی گسترده است، اما او در میان هزاره‌ها، عقبه‌های دشواری خواهد داشت که برای عبور از آن‌ها باید با دقت و جدیت کار شود». گفته شد که جمع زیادی از فعالین مدنی که در موسسات غیردولتی کار می‌کنند، به سمت زلمی رسول خواهند رفت. به همین گونه است «افرادی که در ارگان‌های دولتی پست و شغلی دارند و تلاش می‌کنند وزنه‌ی قدرت را محاسبه کنند و تا آخرین مرحله، رأی شان در نوسان خواهد بود.»
گفته شد که علاوه بر اشرف غنی، وجهه‌ی سیاسی خلیلی و دانش نیز در موضع‌گیری انتخاباتی فعالین سیاسی و مدنی هزاره بی‌تأثیر نیست. «این عده که اکثراً در شهرهای بزرگ فعالیت دارند، معیارهای شان برای اشتراک در انتخابات و استعمال رأی با اقشار سنتی جامعه یک‌سان نیست. این‌ها را نه می‌توان در مساجد و تکایا جمع کرد و نه می‌توان با شعار و تبلیغات اقناع کرد.» گفته شد که این عده، تنها وقتی رأی خود را به نفع اشرف غنی استفاده خواهند کرد که مطمین شوند او پیروز می‌شود و در صورت پیروزی نیز، طرح‌های عملی برای رسیدگی به خواسته‌ها و مطالبات شان دارد.
در مورد حوزه‌ی نفوذ محقق و عبدالله پیش‌بینی‌های متفاوتی صورت گرفت. همه می‌پذیرفتند که محقق در میان اقشار سنتی جامعه نفوذ بیشتری دارد و زبانش نیز صریح و روشن است. گفته شد که محقق بیش از همه از کارت کوچی و پشتون و عقده‌های تاریخی هزاره‌ها علیه پشتون‌ها استفاده خواهد کرد. «او استدلال نمی‌کند. مردم را می‌ترساند و هراس پخش می‌کند و کوشش می‌کند برای هزاره‌ها بگوید که اگر به اشرف غنی رأی دادند، راه کوچی را در هزاره‌جات باز کرده اند و فاشیسم را بر کشور مسلط کرده اند.»
گفته شد که اشرف غنی یا خلیلی و دانش در برابر تبلیغات محقق کاری نمی‌توانند مگر اینکه اشرف غنی بیاید و طرح خود برای پایان دادن معضل کوچی‌ها را به طور روشن و صریح بگوید. «اگر اشرف غنی در این زمینه با صراحت و جدیت سخن بگوید و اطمینان مردم را جلب کند، محقق خلع سلاح می‌شود و دیگر حربه‌ای برای تبلیغات منفی نخواهد داشت.» (ادامه دارد)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر