۱۳۹۴ دی ۲, چهارشنبه

دشواری کمپاین برای اشرف غنی و دانش (57)



در فاصله‌ی سیزدهم تا هجدهم جدی، جلسه‌ی اتاق فکر برگزار نشد. جلسه‌ی خاصی با اشرف غنی و سایر اعضای ستاد انتخاباتی نیز نداشتم. در عوض، فرصتی شد که احد بهادری، عصمت امینی، عارف ظفیر، بلال نوروزبیگ و علی شهیر طی چند نوبت به طور انفرادی و گروپی روی خط سکا‌یپ بیایند و وضعیت جدید سیاسی کشور و فعالیت‌های انتخاباتی را با هم مرور کنیم. من در تمام این گفت‌وگوها تلاش داشتم این افراد را متقاعد سازم که طرح و انتخاب سیاسی مرا حمایت کنند و به کابل بیایند تا راهی را که در پیش بود، یک‌جایی طی کنیم. واکنش‌های آنان از تعجب شروع شد، به تردید رفت، به سوال رسید و در نهایت تنها بهادری و شهیر و عارف گفتند که به کابل خواهند آمد. بلال هنوز هم مردد بود. عصمت نیز بهانه‌ی خوبی یافت که نیاید.
***
آخرین صحبت را روز هفدهم جدی داشتیم. گفت‌وگوهای ما به درازا کشید. حدود دو ساعت مناقشه و بگومگو شد. بحث تکراری بود، اما گویا زود به نتیجه نمی‌رسید. می‌پرسیدند که چرا از اشرف غنی، آن‌هم در همراهی با خلیلی حمایت می‌کنم؟ ... چرا سرور دانش به عنوان معاون ریاست جمهوری در تکت اشرف غنی انتخاب شده است؟ ... تا چه حد می‌شود بر فرد، فکر یا ساختاری که اشرف غنی از آن نمایندگی می‌کند، اعتماد کرد؟ و امثال آن.
در جریان این صحبت‌ها مسایل مختلف و متنوعی مورد کاوش قرار گرفته بودند: واقعیت‌های سیاسی کشور، معضل رابطه‌ی هزاره‌ها و پشتون‌ها، معضل روابط اقوام در کل مناسبات کشور، ذهنیت عمومی جامعه در برابر پشتون‌ها و اشرف غنی، ضرورت‌های سیاسی‌ای که به عنوان کنش‌گران سیاسی در برابر خود داریم، نقش و موضع‌گیری‌های خلیلی و محقق، تصویر اشرف غنی در افکار عامه‌ی ملی و بین‌المللی، خطرات امنیتی در جریان کمپاین، احتمال برد و باخت اشرف غنی در انتخابات، راهی که من با اشرف غنی طی کرده بودم و تعهدات متقابلی که با هم داشتیم، مشکلات اقتصادی و مالی در جریان مبارزات انتخاباتی، آینده‌ای که برای حکومت و نقش همراهان خود در نظام سیاسی کشور پیش‌بینی می‌کردیم، موضع روشن‌فکران و تحصیل‌کردگان در قبال انتخابات و تیم‌های انتخاباتی، موضع کشورهای غربی، و حرف‌هایی دیگر از این دست.
در ختم گفت‌وگویی که روز هفدهم جدی داشتیم، بهادری و شهیر و عارف قول دادند که به زودی کابل خواهند آمد. این هر سه، با یک صدا از امنیت فردی من نیز ابراز نگرانی کردند. بهادری بر ایجاد تیم نیرومندی اصرار داشت که بسیاری از مسایل را به صورت رسمی و اصولی با اشرف غنی و خلیلی در میان بگذارد. او گفت: توجیه بسیاری از حرف‌ها هم حالا مشکل است و هم در آینده، مخصوصاً اگر با موفقیت رو به رو نشویم و یا طرف به وعده‌هایی که داده است عمل نکند. او گفت: تجربه‌های قبلی نشان داده است که حرکت به صورت فردی خطرات زیادی را به همراه می‌آورد. بیشتر این سیاستمداران تا زمانی که کار شان باشد، روی خوش نشان می‌دهند. به محض اینکه کار شان تمام شد، پشت سر شان را هم نگاه نمی‌کنند. او موضع‌گیری و رفتار سیاسی خلیلی و دانش را بیشتر از اشرف غنی قابل نگرانی می‌دانست و نسبت به آن بدبین بود.
بلال گفت: با جمعی دیگر از دوستان مقیم اروپا از جمله طاهر شاران و حمزه واعظی و اسد شفایی صحبت کرده اند و قرار شده است که بعد از یک جلسه‌ی مقدماتی در میان خود شان، از من برای اشتراک در یک کنفرانس مشترک دعوت کنند تا به سوال‌ها و ابهاماتی که دارند، پاسخ دهم و آن‌ها بعداً تصمیم خواهند گرفت که از طرح و انتخاب من حمایت می‌کنند یا نه. او از اینکه «یک جمع قوی و قابل اعتماد» در تیم اشرف غنی گرد آمده اند با حفظ احتیاط ابراز خوش‌بینی کرد، اما گفت که بدون یک تیم منسجم و هماهنگ به سیستم اجرایی حکومت وارد شدن، نتیجه‌ی مطلوب نمی‌بخشد. «تجربه‌ی کار در دوران کرزی این واقعیت را برجسته ساخت. تکرار تجربه عاقلانه نیست».
بلال از مسأله‌ی کوچی‌ها و مشارکت قانون‌مند در ساختار حکومت آینده و مراجع تصمیم‌گیری به عنوان نقطه‌های عمده‌ی نگرانی یاد کرد و نظریات قبلی اشرف غنی را غیرقابل‌قبول خواند. او گفت: اکثر ناظران این سوال را دارند که وقتی اشرف غنی به قدرت برسد، واقعاً با این معضلات چه کار می‌کند. اگر ما از او حمایت کنیم، اما فردا تحت مدیریت و قدرت او کوچی باری دیگر وارد بهسود و ناور و هزاره‌جات شود، آن وقت از دست ما چه کاری ساخته خواهد بود؟ او گفت: برای رسیدگی به تمام این حرف‌ها ضمانت فردی اعتماد خلق نمی‌کند. باید یک تیم قوی باشد تا هم برای حکومت قدرت خلق کند و هم مطالبات اساسی مردم را برآورده سازد.
علی شهیر و انجنیر عارف بازنشر ویدیوی مناظره‌ی من با حشمت غنی احمدزی و هم‌چنین یکی از مقاله‌های قدیمی‌ام در مورد کار با اشرف غنی و نظریات او در مورد کوچی‌ها را مورد سوال قرار دادند و پیامدها و اثرات منفی این حرف‌ها را گوشزد کردند.
***
شام روز نوزدهم جدی، همراه با دانش، دومین جلسه‌ی مشترک با اشرف غنی را در رابطه با مدیریت کمپاین غرب کابل انجام دادیم. این جلسه نیز با درخواست اشرف غنی در منزلش صورت گرفت و حدود کمتر از یک ساعت دوام کرد. من چالش‌های کار در غرب کابل و مشکلات کمپاین در میان هزاره‌ها را توضیح دادم و از ذهنیت‌های متناقضی که در حلقات مختلف این جامعه وجود دارد، به عنوان واقعیتی یاد کردم که باید به آن توجه شود. من گفتم که حزب وحدت نمی‌تواند حلقه‌ی محوری برای وصل تمام نیروهای جامعه‌ی هزاره باشد، در عین‌حالی که موجودیت این حزب در تکت انتخاباتی، نقش محوری را در تمام امور سیاسی نیز به این حزب می‌بخشد.
پیشنهاد مشخص من این بود که احزاب و گروه‌های مختلفی که در کمپاین حضور می‌یابند، باید به طور مستقل توسط خود اشرف غنی مدیریت شوند و تنها در سطح هماهنگی با حزب وحدت ارتباط پیدا کنند. من گفتم که مطالبات و تقاضاهای این احزاب توسط حزب وحدت برآورده نمی‌شود. هم‌چنین، نیروهای متفرق و پراکنده‌ای دیگر که کمیت وسیع روشن‌فکران، استادان دانشگاه، محصلان و جوانان را تشکیل می‌دهند، از هیچ حزب و جریان خاصی حرف‌شنوی ندارند. برای این مجموعه باید ساختار متفاوتی در نظر گرفته شود که نقش و حضور فعال آنان را در کمپاین و بعد از پیروزی انتخابات به طور شفاف مدیریت کند.
دانش نیز با این طرح ابراز موافقت کرد و گفت که او مسوولیت هماهنگ‌ساختن این مجموعه‌ها را در سطح کل بر عهده می‌گیرد، اما تأکید کرد که نقش اجرایی امور از طریق دفتر دارالانشای دفتر غرب کابل پیش برده شود. دانش حساسیت فعالین حزب وحدت در رابطه با نقش سایر نیروها را قابل کنترل دانست و گفت که در این زمینه آمادگی‌های خوبی وجود دارد و هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. دانش برای اولین بار در حضور من از نقش فعال خلیلی نیز اطمینان داد و اعلام کرد که خلیلی تصمیم گرفته است خودش به طور مستقیم وارد کار شود و در انسجام امور سهم گیرد.
اشرف غنی نیز پذیرفت که صحبت با احزاب و نهادهای سیاسی را از محوریت خودش مدیریت خواهد کرد. هزینه‌ی دفتر دارالانشای کمپاین در غرب کابل را تأمین خواهد کرد و مشکل امنیتی این دفتر را نیز به مسوولان امنیتی کمپاین سفارش می‌کند تا تدابیر لازم را اتخاذ کنند و وسایل و تجهیزات لازم را فراهم سازند.
***
در حاشیه‌ی این جلسه از حساسیت‌های شدید فیس‌بوکی علیه اشرف غنی و دانش یاد کردم و گفتم: «خیلی شخ‌کمپاین بوده اید.» گفتم: من در طول فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی‌ام با این‌همه واکنش منفی گسترده مواجه نبوده ام. بااینهم، این حساسیت و واکنش‌ها را بیانگر جدی‌بودن امر سیاسی در جریان کمپاین خواندم و ابراز امیدواری کردم که با مدیریت خوب، آن را به یک امر مثبت تبدیل خواهیم کرد. من از اعلام آمادگی بهادری و شهیر و انجنیر عارف برای آمدن به کابل خبر دادم و آن را کمک بزرگی برای انسجام مسوولیت‌ها و ظایف خود دانستم. هم‌چنین، بر آماده‌شدن برنامه‌ی انتخابات و آغاز کار دفتر دارالانشای کمپاین غرب کابل تأکید کردم. اشرف غنی گفت که با نظم بخشیدن امور اولیه‌ی انتخابات، کار روی برنامه‌ی انتخاباتی را نیز شروع خواهد کرد. اما او در این جلسه برای دانش نگفت که توافق کرده ایم مشترکاً روی برنامه کار کنیم. (ادامه دارد)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر