۱۳۹۴ آذر ۲۴, سه‌شنبه

«نسبت‌های ناروا» چیست؟ (8)



جناب قانون‌پوه، سرور دانش،
در «اعلامیه‌«ی شما و همکاران تان نکته‌ای مطرح شده است که جان کلام در «روایت یک انتخاب» است. شما گفته اید: «در جلساتی که  "رویش" "اتاق فکر" می گوید، هیچ رازی مطرح نشد تا قرار باشد سر به مهر باقی بماند».
با این سخن به تمام معنا موافقم. در آن جلسات هیچ رازی نبود. امری روشن و آشکار بود که حالا روایت می‌شود. تنها تفاوتی که می‌تواند با صورت اولیه داشته باشد، نظم و ترتیب متفاوت آن است که در روایت من بازتاب یافته است. با قبولی این نکته، وقتی شما می‌گویید که «تذکر ما از این منظر نیست که چرا رازهای پنهانی برآفتاب گردیده است. سخن ما این است که آن عزیز، چرا دیدگاه خود را به پای جمع می اندازد؟» ناگزیر می‌شوم باز هم به تکرار بپرسم که ادعای «دیدگاه خود را به پای جمع انداختن» از کجا گرفته می‌شود؟ من کی و کجا دیدگاه خود را به پای جمع انداخته ام؟ کدام حرف خلاف گفته ام و آن را به پای جمع انداخته ام؟ برای مثال، حد اقل یک یا دو مورد را نشان دهید که حرفی از جانب کسی گفته شده است که واقع نبوده است.
خوب است بگویم که در «روایت یک انتخاب» هیچ حرفی نیست که از جانب کسی به آدرس کسی گفته شده باشد. در بخش‌‌های بعدی همین یادداشت خواهم گفت که دلیل این‌که گاهی برخی حرف‌های صریح یک عده از دوستان را به خود شان نسبت نداده ام و از آن‌ها صریحاً اسم نبرده ام، چه بوده است. به باور من اگر کاری اخلاقی بوده است، همین انتخاب من بوده که نخواسته ام افراد زنده را با ولی‌نعمت‌های زنده‌ی آنان قورغول ببینم.
جناب معاون رییس جمهور،
شما نیک می‌دانید که من در «روایت یک انتخاب» امر واقع و آشکاری را روایت می‌کنم. همه چیز در این روایت، صورت مدون واقعیت‌های عریان و صریح است که بیان می‌شوند. می‌خواهم بگویم که اعضای «اتاق فکر» به این امور، مانند اکثر آگاهان امور جامعه، وقوف داشته اند و این واقعیت‌ها را از این زوایه و از این منظر می‌دیده اند. روایت این حرف‌ها نه افتخاری برای کسی می‌آورد و نه امتیازی. تنها حرف‌هایی که به برخی از افراد، مشخصاً داکتر احمدی و سلطانی و جوادی نسبت می‌دهم، به دلیل اهمیت تیوریک آن‌ها است که در یادداشت‌هایم به نام آن‌ها ثبت شده اند. این حرف‌ها هم اگر عیب و نقصی داشته باشند، به دلیل ضعف بنیه‌ی فکری و برداشت‌های ناقص خودم بوده اند. شاید نتوانسته باشم به طور دقیق و عمیق آنها را بگیرم و به خاطر کاستی‌های آن نیز از این بزرگان معذرت می‌خواهم.
شاید خیلی به مورد می‌بود اگر جناب‌عالی گلایه می‌کردید که چرا نظر شما و یا سایر اعضای اتاق فکر به طور کامل انعکاس نیافته اند و یا چرا صورت جلسات به طور مفصل و مشروح نیامده اند. برای این گلایه و اعتراض شاید من چیزی جز عجز و بیچارگی خودم توجیه و عذری نداشته باشم. بقیه‌ی ادعا همان اند که در این یادداشت‌ها به طور مشخص‌تر مورد توجه قرار خواهند گرفت.
جناب استاد،
شما در «اعلامیه‌«ی تان نوشته اید که «نویسنده روایت یک انتخاب، با انگیزه و هدف خاصی که خودش دنبال می کند، نسبتهای توهین آمیزی را به بزرگان داده است که به هیچ وجه با آنچه از سوی ما در مجلس بیان شده است، تناسبی ندارد و ما نسبت دادن آن سخنان نادرست و توهین آمیز را به "اتاق فکر" قاطعانه رد می کنیم».
این هم بخشی از همان حرفی است که باید از سوی شما مورد درنگ قرار گیرد. می‌خواهم از جناب‌عالی بپرسم که «نسبت‌های توهین‌آمیز به بزرگان» یعنی چه؟ اولاً این بزرگان کی هستند؟ خلیلی؟ دانش؟ اشرف غنی احمدزی؟ محقق؟ عبدالله؟ گل آغا شیرزوی یا سیاف؟
ثانیاً منظور از «نسبت‌های ناروا» چیست؟ آیا بررسی کارنامه یا شخصیت سیاسی یک سیاستمدار «نسبت ناروا» است؟ فی‌المثل، نماز جعفر طیار خواندن یک سیاستمدار نسبت ناروا و یا توهین به اوست؟ خوب است از جناب شما بپرسم که آیا این نسبت در جلسه‌ی «اتاق فکر» به آن سیاستمدار داده شد یا نه؟ مطمینم که دیانت و ایمانداری شما اجازه نمی‌دهد که انکار کنید. می‌پرسم که این نسبت ناروا و توهین از جانب چه کسی مطرح شد؟ آیا این شخص من بودم؟ داکتر امین احمدی یا اسلم جوادی بود؟ می‌پرسم که این شخص چرا چنین نسبت ناروایی به یک سیاستمدار داد؟ وجه مطرح شدن آن در جلسه‌ی «اتاق فکر» چه بود؟ طرح این مسأله چه ربطی داشت به چالش‌های انتخابات؟
می‌بینید که جواب این سوال‌ها شما را در معرض قضاوت خود تان قرار می‌دهد. از شما انتظار ندارم که این‌چنین با سرعت، اسیر هواهای قدرت شوید و همچون مردمک چشم از دیدن خود تان غفلت کنید.
جناب قانون‌پوه،
شما می‌دانید که «روایت یک انتخاب» فقط یک روایت است، نه کم‌تر و نه بیشتر. مسوولِ گفته و سخن، خودِ صاحب سخن است نه من که آن را به عنوان یک امانت تاریخی به نسل‌های بعدی می‌سپارم. بنابراین، از جناب شما می‌پرسم که آیا آن‌چه به عنوان نقطه‌ضعف‌های خلیلی گفته شده است، توهین است؟ نسبت ناروا است؟ کدام یک از موارد 25 گانه چنین عنوانی را بر می‌تابد؟ آیا از خلیلی و کارنامه‌های سیاسی او سخن‌گفتن و یا سنجش پیامدهای خسارت‌بار آن بر اعتماد عمومی در جریان انتخابات توهین یا نسبت ناروا است؟ به چه دلیل؟
شما، به عنوان یک استاد دانشگاه، می‌دانید که در عُرف سیاسی، یکی از متغیرها برای جلب و یا دفع آرای عمومی، کارنامه‌ و شخصیت سیاستمداران است. در «اتاق فکر» نیز با همین رویکرد به بررسی کارنامه و شخصیت خلیلی و اشرف غنی و دانش پرداخته شد. چگونه می‌توانیم این بررسی و ارزیابی را توهین و نسبت ناروا تلقی کنیم؟
جناب قانون‌‌پوه،
یکی از «بزرگان»، شخص جناب‌عالی تشریف دارید که شخصیت و کارنامه‌ی تان در «اتاق فکر» مورد بررسی قرار گرفت. از خود شما می‌پرسم که این بررسی در حضور شما صورت گرفت یا در غیبت تان؟ مطمیناً می‌گویید که در حضور تان. شما یکی از افرادی بودید که، به جز یکی دو مورد استثنایی، در تمام جلسات به طور منظم اشتراک می‌کردید و هیچ غیبت نداشتید. حد اقل در جلسات اولی که بحث چالش‌های انتخابات بود، به طور منظم و سر وقت حضور می‌یافتید و تا ختم جلسه می‌نشستید. سوال من این است که چرا جناب شما بعد از دو سال به این اهانت‌ها و نسبت‌های ناروا به صورت سربسته و بدون ذکر موارد و نمونه‌های خاص واکنش نشان داده و برای رد آن اعلامیه صادر کرده اید؟ یعنی جناب شما بعد از دو سال، تازه متوجه شده اید که در اتاق فکر به شخصیت و کارنامه‌ی تان توهین شده و نسبت‌های ناروا داده شده است؟
جناب معاون رییس جمهور،
دوست دارم این پولیمیک مطبوعاتی بخش‌های دیگری از قصه‌های مشترک ما را باز کند. سیاستمداران یا از دیگران عبرت می‌گیرند یا خود به عبرت دیگران تبدیل می‌شوند. سیاست متاعی بزرگ است. به همین تناسب، هزینه‌های آن نیز بزرگ است. به اصطلاح ایرانی‌ها وقتی خربوزه خوردید پای لرزش بنشینید. شما کار سیاسی می‌کنید. به دیگران حق دهید که کار سیاسی تان را مرور کنند. اگر شما به درستی کار تان باور دارید و به استناد آن از مردم حمایت و جانبداری می‌خواهید، لطفاً بگذارید این کارها با تمام درستی‌های خود در معرض دید همگان قرار گیرد. از پیامدهای ناگوار آن بیم نداشته باشید. شما که کار ناروا نکرده اید، چرا از نسبت‌های ناروا بیم‌ناک می‌شوید؟ (ادامه دارد)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر