۱۳۹۴ آذر ۲۴, سه‌شنبه

از آدرس ما سخن نگویید! (اعلامیه قانون پوه دانش)



اعلامیه

از آدرس ما سخن نگویید!ُ
(تذکر اعضای اتاق فکر به عزیز رویش)
هوشمندانه نیست اگر به هر صدایی گوش دهیم، یا به هر سخنی پاسخ. از این جهت پیشاپیش می خواهیم روشن کنیم که این یادداشت، پاسخی به سلسله نوشته های عزیز رویش، تحت عنوان "روایت یک انتخاب" نیست. هرچند که می تواند خطاب به او باشد. به تعبیرروشن تر، هدف این یادداشت، نه نقد نوشته رویش است و نه پاسخ به آن. هدف، تنها روشن کردن این نکته است که آنچه در روایت یک انتخاب، به تعبیر نویسنده به "اتاق فکر" -که متشکل از یک جمع بود- نسبت داده شده است نادرست و خلاف واقع است.
هرچند عزیز رویش در سلسه نوشتارش خواسته است توجیه کند که اخلاق و سیاست دو جزیره جدا از هم اند. گویی ایشان همواره نگران غیر اخلاقی بودن کارش بوده است. بگذریم از اینکه ارتباط ناپذیری سیاست و اخلاق، چون و چراهای بسیار دارد. ولو این نظر را بپذیریم که سیاست اخلاقی نداریم، باز هم دشوار خواهد بود که اخلاق سیاسی را منکر شویم. در اندیشه کسانی که به جدایی اخلاق و سیاست معتقدند نیز، رد پای اخلاق سیاسی برجسته و قابل دید است؛ نوع اخلاق خاصی که به درد سیاست ورزی می خورد. بنا براین ولو از منظر دوم هم به قضیه نگاه کنیم، "سخن به گزاف" گفتن از زبان همکاران حی و حاضری که تصور میشود مسؤولیت های مشترک باهم دارند، غیر اخلاقی ترین و شاید نا انسانی ترین کار ممکن در حوزه سیاست ورزی باشد. اینگونه رفتار های غیر مسؤولانه می تواند سقف کار جمعی را که بر ستون اعتماد جمعی استوار است فرو بریزاند.
"روایت"، بازتاب امری است که واقع شده باشد؛ اما روایت یک انتخاب، تا جایی که به جمع مربوط می شود، خلاف آنچه است که واقع شده است. انتظار کشیدیم که "روایت یک انتخاب" به پایان برسد تا تذکرات ما با آن متناسب باشد؛ اما از آنجا که پایان این سلسله نوشتار پیدا نیست و از سوی دیگر بسیاری از قسمت های آن به آنچه که رویش "اتاق فکر" نام گذاشته است ربطی ندارد، تصور می کنیم ضرورت است در این فرصت نکات ذیل را یاد آوری نماییم:
1-      حلقه دوستانی را که شما "اتاق فکر" نام گذاشته اید، اولا در واقع نامی است که شما آن را برجسته کرده اید، ثانیا هدف این حلقه، کمک به فرایند انتخابات و آسیب شناسی این پروسه ملی و دموکراتیک به منظور رسیدن به یک هدف جمعی بود؛ نه بیشتر از آن.
2-      "قسمت هایی از روایت یک انتخاب" که به جمع –اتاق فکر- مربوط می شود سخن ما نیست و هیچ یک از مباحث جلسات مشترک ما را آنگونه که بود بازتاب نمی دهد. متحوای مباحث نه تنها تحریف شده است، بلکه در بسیاری از موارد از بنیاد جعل گردیده است. صورت جلسات می تواند این را نشان دهد.
3-      در جلساتی که  "رویش" "اتاق فکر" می گوید، هیچ رازی مطرح نشد تا قرار باشد سر به مهر باقی بماند. بنا براین تذکر ما از این منظر نیست که چرا رازهای پنهانی برآفتاب گردیده است. سخن ما این است که آن عزیز، چرا دیدگاه خود را به پای جمع می اندازد؟ نویسنده روایت یک انتخاب، با انگیزه و هدف خاصی که خودش دنبال می کند، نسبتهای توهین آمیزی را به بزرگان داده است که به هیچ وجه با آنچه از سوی ما در مجلس بیان شده است، تناسبی ندارد و ما نسبت دادن آن سخنان نادرست و توهین آمیز را به "اتاق فکر" قاطعانه رد می کنیم.
4-      باکمال تأسف باید گفت که نویسنده "روایت یک انتخاب"  در بسیاری از قسمت هایی که صد فیصد ذهنی و خلاف واقع بیان کرده است، آگاهانه از زبان مبهم و منافقانه استفاده کرده است: "یکی از نزدیکان فلانی چنین گفت". "گفته شد که فلانی چنین است". "گفته شد که چنان است". "همه اعضا حاضر بودند جز یکی. و..." احساس ما این است که نویسنده و همکارانش خواسته اند، آتش خشم خود شان را با افکندن آتش کینه و کدورت و جدایی و نفاق بر خرمن باقی اعضای اتاق فکر و شخصیت های سیاسی مورد نظر شان سرد تر سازند.
5-      آنگونه که روایتگر گفته است، اگر آن سلسله جلسات را، جلسات تولید فکر و آن اتاق را، اتاق فکر بدانیم، احمقانه و غیر منطقی است اگر تولید کنندگان فکر برای پیروزی در یک مبارزه انتخاباتی، ساعت ها وقت و انرژی تلف کنند تا برای خویشتن و تیم مورد حمایت خویش، عیوبی را بتراشند که نادرست و گزاف باشد. رسم زمانه شاید این باشد که در انتخابات، نقاط ضعف رقبای انتخاباتی برجسته شود؛ اما برعکسش گیج کننده و با پشت راه رفتن است. شیپور را از دهن گشادش نواختن است. ما تا هنوز یاد نگرفته ایم تا شیپور را از دهن گشادش بنوازیم. شما که چنین می کنید، لطفا نام اتاق فکر را در این موارد یدک نکشید و از نام  ما استفاده نکنید. این توهین به فکر، به اتاق فکر و به اعضای آن است.
6-      از روایتگر "یک انتخاب" توقع می رفت که اگر منظور شان بیان حقایق و عام ساختن موضوعات سیاسی پشت پرده است، از یکسو امانت روایتگری را در مورد دیگران رعایت می کرد و از سوی دیگر منصفانه و با شجاعت اخلاقی به نقاط خبط و خطای خود اشاره نموده و خواسته نخست خود از رهبری حزب وحدت و خواسته بعدی خود در مورد عدم نشر سلسله روایت های "یک انتخاب" را نیز با خوانندگان شریک می ساخت. اما با تأسف که این هردو انتظار برآورده نشد.
والسلام
15/ عقرب 1394 کابل
سرور دانش؛ انجنیر محمود بلیغ؛ داکتر محمدجواد صالحی؛ اسدالله سعادتی؛ محمدطاهر زهیر؛ انجنیر ناصر احمدی و قربان علی فصیحی.
تبصره:
داکتر محمدامین احمدی در صورت لزوم دیدگاه خود را به طور جداگانه و مستقل با قلم خود خواهد نوشت. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر