۱۳۸۹ خرداد ۱۳, پنجشنبه

احزاب سیاسی: رهبری جامعه در جهت قدرت سیاسی

واحد سیاسی قدرت


رابطه‌ي اجتماعي ناگزيراً به انسجام و سازماندهي ضرورت دارد؛ اما دخیل شدنِ نقش اراده‌ي آگاه در انسجام و سازماندهيِ روابط، شاخصِ رشد مدني جامعه به شمار مي‌رود. حزب و تشكيلات سياسي نيرومندترين وسيله غرض ايجاد انسجام و سازماندهي در روابط افراد است. از طريق حزب و تشكيلات سياسي، افراد به سوي هدف معين، مشخص و پرجذبه‌ي «قدرت سياسي» و يا «رهبري حكومت و نظام سياسي» سوق داده مي‌شوند.

با توجه به اهميت حزب و تشكيلات سياسي در ايجاد انسجام و سازماندهي روابط جمعي، كثرت احزاب و تشكيلات‌هاي سياسي مي‌تواند به معناي شدت توجه و نياز جامعه به اين وسيله‌ي نيرومند نيز باشد. اما اگر در عقب فعاليت‌هاي حزب و تشكيلات سياسي هدف واحدِ «قدرت سياسي» و يا «رهبري حكومت و نظام سياسي» در نظر گرفته شود، كاهش يافتن تعداد احزاب و تشكيلات‌هاي سياسي نيز بيانگر پخته شدن ديدگاه سياسي و انسجام فعاليت‌هاي سياسي جامعه محسوب مي‌شود. به همين علت، محدود بودن احزاب سياسي در جوامع متمدن به معناي عقبماندگي سياسي آن جوامع نبوده، و برعكس، نشانه‌ي پختگي سياسي آنان مي‌باشد. دموكراسي و مبتني بودنِ اين نظام بر پلوراليسم هيچگاهي باعث نمي‌شود كه جوامع متمدن به تشتت و تعددِ مراجع سازماندهي سياسي در روابط خويش دچار شوند. حالانكه در جوامع عقبمانده، دموكراسي با ضمانت آزادي‌هاي سياسي، معمولاً تجربه‌ي انفجارگونه‌ي احزاب و تشكيلات‌هاي سياسي را به همراه داشته است.
(ادامه در ....)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر