اجمل شاکر
(از شماره سیزدهم «قدرت»)
(از شماره سیزدهم «قدرت»)
رییس جمهوری کرزی در هفته قبل، وقتی از نشست سه جانبهی تهران برگشته بود، دستور داد تا شرکتهای امنیتی خصوصی فوراً تعطیل شوند. در کل، نسبت به شرکتهای امنیتی خصوصی نگرانیهای زیادی وجود دارد و بارها گفته شده است که شرکتهای امنیتی خصوصی سبب بینظمی، قانون شکنی و رونق قاچاق اسلحه و مسلحسازی در کشور شده اند. این گمانهزنی اکنون به اوجاش رسیده که تاسيس شرکتهای خصوصی امنيتی تجارت سلاح را در کشور رونق بخشيده و پروسهی خلع سلاح را کند و بیرمق نموده است. وزارت داخله در گذشته گفته بود که شرکتهای امنيتی بینظمی و مخالفين دولت را تقويت مينمايد. گفته میشود که حدود پنجاه شرکت خصوصی امنیتی داخلی و خارجی در افغانستان وجود دارد و در حدود 40000 نفر در استخدام آنها هستند.
بسیاری از جنگ سالاران محلی در ارزگان مثل مطیع الله در خدشه دار کردن امنیت و حاکمیت دولت مرکزی نقش بازی میکنند و حتا بسیاری از مقامات بلند پایه و نزدیکان اراکین دولتی در این گونه فعالیتها دست دارند. بسیاری از شهروندان نیز از نقش غیرمسئولانه و غیرقابل کنترول شرکتهای امنیتی خصوصی شکایت دارند و معتقدند که هم باعث کسترش ناامنی و تضعیف اتوریتهی دولت میشوند و هم برای آنها مشکلات فروانی ایجاد میکنند. در اکثر مناطق، مخصوصاً مناطق دوردستتر که حاکمیت و حضور دولت در آن مناطق کمرنگتر است، شرکتهای خصوصی به صورت موازی با دولت و نیروهای امنیتی افغانستان عمل میکنند و هیچگونه پاسخ گویی و اطاعت از قوانین کشور را از خود نشان نمیدهند. این شرکتها در آن مناطق عملاً حاکمیت دولت را به چالش کشیده و دست به اعمال خلاف از قبیل سرقتهای مسلحانه، آدمربایی و قاچاق موارد مخدر میزنند. این گونه رفتارهای غیرقابل کنترول بخشی از نارضایتیها نسبت به حکومت را به وجود آوده اند. پس دولت برای اعادهی حاکمیت سراسری خود و جلوگیری از رفتارهای موازی با نیروهای امنیت و مبارزه در مقابل مشکلاتی مثل قاچاق مواد مخدر، باجگیری غیرقانونی از مردم، سرقتهای مسلحانه، آدمربایی و امثال آن، بایستی هرنوع فعالیت مسلحانه، بیرون از ساختارهای امنیتی حکومت را ملغا کرده و سلاحهای شان را جمع کنند.
حال سوال این است که دولت افغانستان چرا برای اینهمه شرکت امنیتی خصوصی جواز فعالیت صادر کرد و اکنون آن را به عنوان بخشی از مشکل تشخیص داده حکمی مبنی بر انحلال و یا تعطیلی آنها صادر میکند؟ ملاحظه میشود که برخورد دولت افغانستان براساس برنامه و یک استراتژی ملی مشخص نبوده است، بلکه مبنی بر روابط، و ملاحظات روزمره بوده است. در کل، دولت آقای کرزی یک دولت روزمرهگرا بوده و دولت برنامه گرا وصاحب نگاه استراتژیک نسبت به مسایل نیست.
یک بار هم امریکاییها اعلام کردند که پولهای هنگفت از طریق شرکتهای امنیتی به جیب طالبان و تروریستان میرود اما در آن هنگام حکومت واکنش مشخصی نداشت. ولی اکنون آقای کرزی بعد از مسافرت به تهران بر تعطیلی شرکتهای امنیتی خصوصی تاکید دارد. آیا این تصمیم براساس یک برنامه و استراتیژی مشخص است یا نه، صرفاً یک سیاست روزمرّگی است؟
نگرانی دیگری که مطرح میشود این است که آیا دولت قادر است نیروهای امنیتی خود، مثل پولیس را به زودی جایگزین شرکتهای امنیتی خصوصی بکند؟ شرکتهای امنیتی، امنیت بخشهای زیادی را اکنون برعهده دارند که به آسانی نمیتوان پولیس را جایگزین آن کرد. هرچند آقای کرزی گفته است که افراد شرکتهای خصوصی امنیتی داخلی باید جذب نیروهای امنیتی دولت افغانستان شوند، اما این سوال قابل تأمل است که دولت میتواند به این سادگی آنها را وارد بدنهی سازمان امنیتی خود سازد و بر رفتارهای آنها کنترول داشته باشد؟ از سوی دیگر، میزان اعتماد بر پولیس نیز میتواند یک بحثی دیگر باشد که روند جای گزینی شرکتهای امنیتی خصوصی توسط پولیس را میتواند به چالش بکشد.
اما صرف نظر از تمام نگرانیهایی که مطرح شدند، نگرانی اصلی این است که آیا حکم رییس جمهور کرزی عملی خواهد شد؟ موارد فراوانی است که حکم رییس جمهور کرزی نه تنها عملی نشده است بلکه معافیت نیز خلق کرده است. به عنوان مثال، کرزی بارها برای تحقیقات در موارد امنیتی و جرمی حکم داده است، اما نتایج آن تا امروز گم و ناپیدا است. رییس جمهور کرزی بارها بر مبارزه با فساد اداری تاکید کرده و برای تشکیل نهادهای مبارزه با فساد احکام صادر کرده است، اما تا هنوز نتیجه نداده اند.
تاریخ ریاست جمهوری آقای کرزی پُر است از مواردی که حکم ایشان عملی نشده و صرفاً مصرف سیاسی روزمره داشته است. اکنون هم باید نسبت به عملی شدن حکم رییس جمهور شک کرد. حتا در بسیاری موارد حکم آقای کرزی در بیرون از ارگ از اعتبار افتاده است و زیر دستان نزدیک او نیز به آن اعتنایی نکرده اند. این مورد مخصوصاً با این مشکل نیز مواجه است که این شرکتهای خصوصی امنیتی آیا منافع گستردهی اقتصادی خود را، چه از رهگذر منابع قانونی و چه از رهگذر راههای غیر قانونی از قبیل باجگیری، قاچاق مواد مخدر، فروش اسلحه و حتا آدمربایی حاضر خواهند شد به سادگی ترک گویند؟
در کلیت میتوان گفت که بخشی از ناکارآمدی دولت و تضعیف اتوریتهی آن، عبارت از سیاستهای روزمره و عملی نشدن احکام و سخنان رییس جمهور کرزی بوده است. وقتی حکم رییس جمهور کرزی بیرون از ارگ ریاست جمهوری اعتبار نداشته باشد، معنایش این است که یک انارشی سیاسی-اداری وجود دارد و دولت هیچ گونه اتوریتهای ندارد. به عنوان مثال، حکم کرزی در رابطه به منازعهی کوچیها با مردم محل در بهسود، تا هنوز عملی نشده و بارها تجربه شده است که حکم ایشان در دنیای واقعیت اعتبار لازم را ندارد.
مهمترین دلیلی که دولت را فاقد اتوریته میسازد و کسی به احکام و سخنان رییس جمهوری گوش نمیسپارد و آن را عملی نمیکند، سیاستهای روزمره و فاقد استراتژی است که بر مبنای هیچگونه برنامه و استراتژی قبلی استوار نیست. آقای کرزی باید توجه کند که با این گونه برخوردهای روزمرگی و فاقد طرح و نگاه استراتیژیک و بدون هیچگونه جدیت و پیگیری پیش از هرچیز اعتبار و حرمت فرمانها و احکام خود را به عنوان مقام ریاست جمهوری از بین خواهد برد. هرچند عجالتاً ممکن است ایشان با ترویج بیاعتناییهای خودخواسته در مقابل فرمانها و حکمهای خود بتوانند از این برخوردهای روزمرهی شان استفادهی کوتاه مدت و ابزاری داشته باشند، اما در دراز مدت در اجرای طرحها و برنامههایی که خود بخواهند انجام دهند نیز با مشکل بیتوجهی و بیاعتنایی مردم و مقامات حکومتی شان مواجه خواهند شد. اکنون هم باید منتظر بود که حکم کرزی تا چهار ماه دیگر مبنی بر الغای شرکتهای امنیتی خصوصی جامهی عمل به خود میپوشد یا خیر؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر