۱۳۸۹ بهمن ۱۸, دوشنبه

2014 حامل چه پیام و هوشداری است؟

(سخنرانی در کابل – جدی 1389)

بسم الله الرحمن الرحیم

سرفصل حرف‏هایی را که اینجا می‏خواهم بگویم، 2014 است. سال 2014 همان سالی است که به طور رسمی اعلام شده است که نیروهای ناتو و در رأس همه نیروهای ایالات متحده‏ی امریکا از افغانستان خارج می‏شود.
شاید کسان زیادی در اطراف ما باشند که هنوز هم 2014 را به عنوان یک نقطه‏ی بسیار جدی مورد توجه قرار ندهند. شاید هم به دلیل این باشد که برخی‏ها اطمینان‏هایی را برای خود داشته و از جاهای خاصی چراغ سبز گرفته باشند که هیچگونه آسیبی در 2014 متوجه آنان نخواهد بود. برخی‏های دیگر هم شاید به دلیل این باشد که واقعاً هیچ تجربه‏ای از تاریخ سیاسی افغانستان نگرفته اند و حس می‏کنند که خوب، بالاخره هر چه باشد به عنوان یک تجربه‏ی تازه اتفاقی می‏افتد و ما با آن می‏سازیم و پیش می‏رویم. برخی‏های دیگر هم شاید هنوز غافل باشند، به همان تعبیر قرآنی که می‏گوید: «اقترب للناس حسابهم و هم فی غفلتهم معرضون» (فصل حساب‏رسی مردم نزدیک است، ولی آنها در غفلت خود روگردان هستند». شاید این همان دسته‏ای باشد که از درک واقعیت‏ها عاجز بوده و در برابر واقعیت‏ها با چشم و گوش باز برخورد نکنند.
اما من به دو دلیل مشخص از 2014 دچار بیم بوده و احساس نگرانی دارم:
اول، به دلیل اینکه حد اقل در دو دهه‏ی اخیر یکی از کسانی بوده ام که تجربه‏ی خونباری را از یک فصل تقریباً مشابه دارم: سال 1992، وقتی که حکومت داکتر نجیب الله، چهار سال بعد از خروج نیروهای اتحاد شوروی، سقوط کرد. 2014 برای من دقیقاً زنگ 1992 را به صدا می‏آورد.
دوم، به دلیل اینکه در همین اواخر رفته ام تا امریکا و با اشخاص و مراجع مختلفی در ارتباط بوده ام که این حوادث، به هر حال، در همان جا و با تصمیم آنها شکل می‏گیرد؛ یعنی در همان جا است که کسانی تصمیم می‏گیرند در سال 2014 با افغانستان و نیروهای خود در این کشور چه کار کنند.
از ورای این دلایل نکته‏هایی به نظرم می‏رسند که حس می‏کنم نگرانی و بیم مرا توجیه می‏کنند. این نگرانی تنها به این دلیل نیست که نیروهای امریکا از افغانستان خارج می‏شود، بلکه بیشتر به دلیل عدم آمادگی ما برای مواجهه‏ی درست و قابل اطمینان با حوادث و واقعیت‏های کشور ما نیز هست.
با این وجود، تا سال 2014 بیش از سه سال فاصله داریم. در این مدت، فرصت برای کار کردن و جلوگیری از حوادث ناگوار و نامطلوب کم نیست. این امکان وجود دارد که به مسئولیت‏های فردی و اجتماعی/گروهی خود رسیدگی کرد.
در اینکه سال 2014 بیم‏ها و هوشدارهایی را برای ما دارد، جای شکی نیست. در عین حال، امیدواری‏ها و امکاناتی نیز هستند که نسل ما، در مقایسه با نسل‏های پیشین در اختیار خود دارند. اما آیا در روشنایی بیم و هوشدارهایی که از 2014 می‏گیریم و با توجه به امکانات و زمینه‏هایی که در اختیار خود داریم، می‏توانیم به سوال «چه باید کرد؟» پاسخ مناسب داشته باشیم؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر