۱۳۸۹ بهمن ۲۱, پنجشنبه

یل فرصتی بری تأمل بود




(مصاحبه با ماهنامه آینه معرفت - شماره پنجم)

آینه معرفت: گفته می‏توانید که مهم‏ترین اثراتی که شما از دانشگاه یل پذیرفتید چه بود؟
رویش: راستش، از اینکه بگویم از دانشگاه یل چه تأثیر عمده‏ای پذیرفتم، دچار تردید هستم. دلیل ساده‏اش این است که چهار ماه بودن من در این محیط اکادمیک، توأم با هیجانِ مواجهه با مسایل جدیدی بود که شاید برای اکثریت افراد دیگر هیچگونه جذبه و هیجانی خلق نکند. من اولین بار بود که در زندگیم وارد یک محیط اکادمیک می‏شدم و با شخصیت‏هایی سر و کار می‏یافتم که هر کدام تجربه‏های بزرگی از زندگی در محیط‏های اکادمیک داشته اند. بااینهم، حس می‏کنم آمیزش اندیشه و شخصیت و زندگی طبیعی را در یل به روشنی متوجه شدم. در محیط ما، به نظر می‏رسد فاصله‏ی زیادی میان اندیشه و شخصیت انسان‏ها وجود دارد. افراد زیادی هستند که وقتی دقت کنیم گویی اندیشه و تفکر شان درست مثل پول شان است که گاهی در جیب شان هست و گاهی نیست و گاهی از آن استفاده می‏کنند و گاهی حتی نمی‏فهمند که چگونه از آن استفاده کنند. مقام و پست و عنوان برای آدم‏های اینجا هویت خلق می‏کند. در دانشگاه یل، اما تجربه‏ی متفاوتی داشتم. شخصیت‏ها فاصله‏ی خاصی میان اندیشه و شخصیت و زندگی طبیعی خویش نشان نمی‏دادند. به همان سادگی که اندیشه‏ی خویش را در سخن و یا کلاس درسی خود انعکاس می‏دادند در رفتار و نشست و برخاست و خنده و هیجان خود نیز ظاهر می‏ساختند. شخصیت‏های ما اغلب برای اینکه نشان دهند کی هستند، ناچار می‏شوند دیگران را با جلوه و تبارزهای خاص حالی کنند. موتر و مقام و لباس و جای نشستن و نحوه‏ی راه رفتن و بادی‏گارد و احترام و تعظیمی که دریافت می‏کنند همه باید بگویند که حاجی‏آغا چه کسی تشریف دارد. آنجا چنین نبود و من از این تجربه حس واقعاً زیبا و دگرگونه‏ای می‏یافتم.

متن کامل این مصاحبه را در پیوندهای ذیل دنبال کنید:


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر