۱۳۹۳ آذر ۲۵, سه‌شنبه

صلح با طالبان؛ مذاکره با دوست یا تبانی با دشمن؟


رییس جمهور غنی سخن معروفی داشت که می گفت: «صلح مانند دوست در روز روشن می آید، نه مانند دزد در شب تاریک». این حرف او، وقتی که طرح اولیه منشور تحول و تداوم را می ریخت، پایه ای شد برای سخن دیگرش که طالبان را مقید می ساخت برای رسیدن به هر گونه صلح، اتوریته دولت مشروع برای استفاده از حق خشونت را زیر سوال نبرند و به کشتار انسان و ناامن ساختن زندگی مردم پایان بخشند.
اکنون رسانه هایی در سطح منطقه گزارش می دهند که اشرف غنی با طالبان وارد مذاکرات مخفی شده است. افشای این خبر، واکنش بسیاری از حلقات، مخصوصاً اعضای مجلس سنا را برانگیخت و همه از اشرف غنی خواهان وضاحت شدند. اشرف غنی، اما هنوز در برابر این درخواست ساکت است.
بی بی سی اخیراً گزارش داد که اشرف غنی از چین برای رسیدن به صلح با طالبان درخواست کمک کرده است. در حاشیه همین خبر، به مذاکرات پنهانی اشرف غنی با طالبان نیز اشاره شده است. بی بی سی می نویسد که «اخیراً بعضی از رسانه‌های منطقه گزارش داده اند که دولت وحدت ملی افغانستان و افراد گروه طالبان برای رسیدن به صلح به صورت مخفیانه در حال گفتگو هستند. به گزارش رسانه‌ها این نشست ها زیر نظر سازمان ملل و به منظور برگشت گروه طالبان به زندگی سیاسی انجام می‌شود. گفته می‌شود که کشورهای عربستان و چین برای پیشرفت این مذاکرات پیش قدم شده اند.»
***
اگر روشن شود که اشرف غنی اقداماتی را در زیر پرده روی دست دارد تا با طالبان به توافقی برسد، نشان از برگشت او به سنت سیاسی کرزی است. کرزی نیز از جزئیات مذاکراتش با طالبان هیچ سخن راستی را برای مردم و ناظران نمی گفت. او برای توجیه اقدامات پنهانی اش برای طالبان عنوان «برادران ناراضی» را به کار می برد و گویا با کاربرد این اصطلاح، می خواست زبان دیگران را که در این «برادری» اشتراک نداشتند، ببندد و برای خود حق دهد که هر کاری را برای راضی ساختن «برادر» به خواست و اراده خودش انجام دهد.
اشرف غنی تا کنون نگفته است که او هم با طالبان به عنوان «برادر ناراضی» طرف است. او در یکی از آخرین اظهاراتش، از طالبان به عنوان «مخالف سیاسی» یاد کرد و تلاش کرد با این تعبیر، از یک سو خود را از تقلید کرزی نجات دهد و از سوی دیگر برای طالبان مجال دهد تا به سازوکارهای «مخالف سیاسی» بیشتر از «مخالف مسلح» رغبت نشان دهند.
برای مذاکره با «مخالف سیاسی» به پنهان کاری ضرورت نیست. مخالف سیاسی حرف مشخص و روشنی دارد که آن را برای همگان می گوید و اشرف غنی نیز به عنوان طرف مذاکره با «مخالف سیاسی» ضرورت ندارد که به هیچگونه پنهان کاری توسل جوید. اشرف غنی هر توجیهی که برای مذاکره پنهان با طالبان داشته باشد، با هدف او که رسیدن به صلح برای مردم افغانستان است نه با «برادر ناراضی»، همخوانی نخواهد داشت.
صلح میکانیزم خاصی دارد که اشرف غنی بیشتر از هر کسی دیگر به آن تأکید می ورزید. وقتی می گفت که صلح مانند دزد در شب تاریک نمی آید، در واقع می خواست به کرزی بگوید که راه درستی را برای صلح با طالبان در پیش نگرفته است. به نظر نمی رسد که آن سخن اشرف غنی به هدف طعنه زدن به کرزی بوده باشد. او دیدگاهی داشت که در قالب این سخن تبارز می یافت و اقامت دوماهه در ارگ شاید مبناهای این سخن را از ذهن اشرف غنی پاک نکرده باشد.
صلح هدیه ای است که اشرف غنی در مقام ریاست جمهوری کشور برای مردم افغانستان وعده می دهد. این هدیه از شرافت و قداستی برخوردار است که ضرورت هرگونه تلاش برای پنهان کاری را منتفی می سازد. اشرف غنی نمی خواهد برای مردم افغانستان هدیه ای دهد که مردم در پذیرش آن به صداقت و صمیمیت او شک کنند. در مذاکره پنهانی با طالبان، تنها حلقات استخباراتی و نیروهای ضد دموکراتیک رغبت خواهند داشت که قرار نیست اشرف غنی در این دسته قرار گیرد. چه چیزی در مذاکره با طالبان وجود دارد که به زحمت پنهان کاری خود بیارزد؟ اشرف غنی می خواهد چه وعده ای به طالبان بدهد که از افشا کردن آن برای مردم افغانستان می ترسد؟ او چه هدیه ای از بابت این مذاکرات برای مردم افغانستان دارد که به خاطر آن از طالبان می ترسد؟
کرزی وقتی مذاکره با طالبان را پنهانی مدیریت می کرد، به وضاحت نشان می داد که نه به طالبان اعتماد دارد و نه به مردم افغانستان. او چیزی برای طالبان می گفت که از گفتن آن برای مردم افغانستان هراس داشت؛ همچنانکه چیزی برای مردم افغانستان می گفت که هرگز آن را برای طالبان انعکاس نمی داد. کرزی به همین دلیل، اتهام «دورویی»، «عدم صداقت»، «پنهان کاری»، «ریاکاری» و امثال آن را بر خود هموار ساخته بود و در ختم روز نیز پاداشی جز بیچارگی و رسوایی نگرفت. اشرف غنی به هیچ صورت نمی خواهد و ضرورتی ندارد تا این دریغ را در زمامداری سیاسی خود تکرار کند.
تمام حرف هایی که برای صلح باید گفته شود، در نهایت به آدرس مردم برگشت می کند. طالبان، یا دست از خشونت و آدم کشی و انتحار و تعصب و جزمیت می کشند و به میز مذاکره به عنوان یک «مخالف سیاسی» حاضر می شوند یا ترجیح می دهند که «دشمن» مردم افغانستان باقی بمانند و به هیچ اصلی از اصول صلح و برادری و هم میهنی گردن نگذارند. اشرف غنی، در این وسط تنها میانجی گری می کند و نقش مدیریتی دارد. اشرف غنی نه سود رسیدن به صلح با طالبان را تنهایی به جیبش می ریزد و نه زیان مقابله با دشمنی طالبان را به تنهایی پرداخت می کند. او رییس جمهور کشوری به نام افغانستان است. تمام شهروندان افغانستان نیازمند صلح و امنیت و ثبات اند. اشرف غنی نمی خواهد متاعی را جستجو کند که در آن طالبان خشنود شوند، اما زنان کشور به سیاهچال و زندان بیفتند و یا کشور باری دیگر به پارچه های متشتت و از هم بیگانه تبدیل شوند که تنها شلاق طالبی آنها را به هم وصل کند.
***
اشرف غنی تازه از سفر تاریخی و مهم خود به بروکسل و لندن و آلمان برگشته است. در این سفر، او تعهدات خود به قانون اساسی کشور، اساسات دموکراسی و ارزش های حقوق بشر و حقوق زنان و اقلیت های آسیب پذیر را تکرار کرد و با همین تعهدات، حمایت وسیع و گسترده جهانی را نیز به دست آورد. دو هفته قبل، رولا غنی در کنفرانس اسلو اشتراک کرد و در آن تعهدات افغانستان به بهبودی وضعیت زنان را در سرلوحه اقدامات حکومت اشرف غنی مطرح کرد. در مذاکره با طالبان، قرار نیست هیچ یک از این تعهدات زیر پا شود.
اشرف غنی، مانند همیشه، به صراحت و راستگویی نیاز دارد. هیچ سیاستی بهتر از صداقت با مردم نیست. زمامداری که در حرکت های سیاسی خود به پنهان کاری روی بیاورد، تنها ارزش و قیمت خود را آسیب می رساند نه اینکه به متاع خاصی دست یابد. صلح یک ارزش است. متاعی نیست که دزدانه جستجو شود. اشرف غنی در جنگ و صلح باید در کنار مردم بایستد و قضاوت راستین را نیز از زبان مردم انتظار داشته باشد. پنهان کاری در امر صلح، شک و تردید را افزایش می بخشد. اشرف غنی باید مذاکره را با دوست را در پیش گیرد نه تبانی با دشمن را. 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر