۱۳۹۳ آذر ۲۵, سه‌شنبه

شمارش معکوس در اعتبار حکومت وحدت ملی




حکومت وحدت ملی دو سوم عمر صد روز اول خود را پشت سر گذاشت و به این ترتیب، شمارش معکوس اعتبار خود را در سراشیبی تندتری قرار داد. سرعت ایجاد «اعتبار» و «انتظار» در میان مخاطبان حکومت وحدت ملی در اولین روزهای پس از تحلیف، به طور همزمان بازتاب سرخوردگی مردم از روند سیاستمداری گذشته و توقع یک تغییر جدی در آینده بود. رییس جمهور به حوزه های پولیس سر زد، از زندان ها خبر گرفت، دوسیه کابل بانک را باز کرد، کارمندان ناکاره و بیکاره فلان شفاخانه را برکنار ساخت، مصرف هشت هزار تخم مرغ در ارگ را پایان داد، کارمندان را از تماشای سریال های تلویزیونی و خوردن عسل و پلو و فرنی معاف کرد، گروه های مختلف جامعه را در دقیقه ها و ساعت های معین به حضور پذیرفت و کارگاه های فکر و نظر دایر کرد، از شنیدن وضعیت دختران در دانشگاه های کشور نالید، قرارداد دوجانبه امنیتی با امریکا را امضا کرد، از وکیلان پارلمان دلجویی کرد، بند دل شاروال و لوی سارنوال و قاضی القضات را سست کرد، و ده ها کاری دیگر از همین جنس انجام داد تا نشان دهد که می تواند مشروعیت از دست رفته در انتخابات را با اثبات کاروایی حکومت و مدیریت قدرت سیاسی جبران کند و به کسانی که در رأی دادن به او تردید داشته اند، بگوید که شناخت شان «خام» و «ناشیانه» بوده است.
به همین ترتیب، عبدالله و دیگر اراکین حکومت وحدت ملی هم به تأسی از اشرف غنی، به دیدار مردم رفتند، خیابان های شهر را پیاده طی کردند، در جلسات منظم شورای اجرائیه با وزیران سرپرست حضور یافتند، در مراسم های فاتحه و سوگواری سخن گفتند، از قربانیان حوادث تروریستی خبر گرفتند، در برابر طالبان صدای خود را بلند کردند و کارهایی دیگر از این دست انجام دادند تا بگویند که همگام با اشرف غنی، در ایجاد تغییر موعود مصمم اند و شوخی ندارند.
***
اما با آغاز سومین ماه از عمر حکومت وحدت ملی، قصه باز هم در همان نقطه اول گیر است: کابینه هنوز تعیین نشده و هر دو رهبر ارشد حکومت وحدت ملی وزن هیأت افغانستان در کنفرانس های مهم بروکسل و لندن را دوشادوش هم تمثیل کردند. تشکیل کابینه که حتی از امضای قرارداد دوجانبه امنیتی با امریکا مهم تر بود، تا حالا هم به دو هفته و چهار هفته پس می افتد، عزل و نصب های ارگ و شورای اجرائیه یا تشدید عملیات طالبان و اعتراف مقامات امنیتی از عجز آنان در تأمین امنیت وکیلان پارلمان و امثال آن، گزندگی انتظار را بیشتر از پیش ساخته است.
اشرف غنی قبل از حرکت به سوی بروکسل و لندن تأکید کرد که در تأخیر کابینه «هیچگونه اختلاف سیاسی» میان او و عبدالله دخالت نداشته و دقت در انتخاب افراد شایسته برای تمثیل حکومتداری خوب دلیل این تأخیر بوده است. این تصویر رنگین، به هیچ وجه پشت پرده سیاست کشور را بازتاب نمی بخشد. اختلاف سیاسی میان رهبران ارشد حکومت وحدت ملی برای هیچ کسی خوشایند نیست، همچنانکه کابینه شایسته و متخصص و کاردان و صادق انتظار همگان است.... اما تأکید بر اینکه «هیچگونه اختلاف سیاسی» وجود ندارد و «کابینه خوب و مورد انتظار» تا دو یا چهار هفته دیگر معرفی می شود، وزن نگاه مردم به سوی حکومت وحدت ملی را سنگین تر می سازد. تردید نیز از همین جا آغاز می شود.
***
چرا اشرف غنی اصرار می کند که «هیچگونه اختلاف سیاسی» او را تحت فشار نمی گذارد؟ عملگرایی و سرعت در رسیدگی به برنامه ها را مهم ترین ویژگی های شخصیت کاری اشرف غنی اعلام می کنند. سرعت حرکت او در اولین روزهای ورود به ارگ، این تعریف را برجسته تر ساخت. چرخ حکومت وحدت ملی بیشتر از دو ماه است که در فاصله ارگ و قصر مرمرین بند مانده است. در این وضعیت، اعتراف بر «اختلاف» شاید بیشتر از حاشا رفتن قابل درک و توجیه باشد. بالاخره، اشرف غنی و عبدالله برادران تنی و جانی هم نبودند که بعد از سال ها دوری دست و گردن هم را ببوسند و حلوای محبت و شادی به کام هم بریزند. اینها رقیبان سیاسی بودند و در دوران رقابت، هم خود شان و هم همراهان تیمی شان، از جدی ترین شیوه ها و ابزارها کار گرفتند تا بر همدیگر پیشی گیرند. اینها از بیان هیچ سخن و پرتاب هیچ تیر به همدیگر ابا نورزیدند.... اگر اشرف غنی اعتراف می کرد که «بلی، اختلافات جدی است، اما ما مصمم هستیم که بر این اختلافات فایق آییم» شاید به مراتب بیشتر از این قابل درک و توجیه بود.
به همین ترتیب، تصویر درخشان از یک کابینه آیدیال نیز سکه ای نیست که از کیسه حکومت وحدت ملی بیرون شود. بدون شک، افغانستان به یک «کابینه» ضرورت دارد تا از فاجعه «سرپرست»ها فارغ شود؛ اما کابینه آیدیال، برغم انتظار جدی مردم افغانستان و جامعه بین المللی،  کاری نیست که حکومت وحدت ملی موفق به انجام آن شود. بالاخره، حکومت وحدت ملی تلاقی «آیدیال»های اشرف غنی و عبدالله نیست، تبانی «واقعیت»های هر دو طرف است. اشرف غنی و عبدالله در موقعیت های ریاست جمهوری و ریاست شورای اجرائیه «فرد» نیستند. هر کدام از یک تیم مخصوص نمایندگی می کنند. اشرف غنی باید به سید منصور نادری و جنرال دوستم و حاجی دین محمد و زاخیلوال و احدی و حمیدزی و جبار قهرمان و خلیلی و حزب اسلامی و حضرت مجددی و پیر گیلانی و ده ها حزب خورد و بزرگ حامی خود در انتخابات پاسخ گوید و عبدالله به محقق و محمد خان و گل آغا شیرزوی و زلمی رسول و عطا و قانونی و امرالله صالح و ده ها حزب و جمعیت و شورای قومی و وکیل پارلمان. با این ترکیب، اشرف غنی و عبدالله چه معجزه ای را بلد اند که اسمش کابینه آیدیال باشد؟
تازه، این اول راه است. چرخ حکومت وحدت ملی هنوز هم از فاصله ارگ و قصر مرمرین، روی جاده اصلی قرار نگرفته است. حالا می گویند «می کنیم». اما فردا لست وزیران می رود روی میز پارلمان، و «نمایندگان مردم» در «خانه ملت» به این لست به عنوان «واقعیت» پیش چشم خود نگاه می کنند. مگر رأی اعتماد پارلمان متاع ساده ای است که حکومت وحدت ملی بتواند مثل قرارداد دو جانبه امنیتی آن را تصویب کند؟
بعد از رأی اعتماد، کابینه حکومت وحدت ملی باید به انتظار مردم پاسخ گوید. مردم می خواهند در فاصله بیرون شدن از خانه و برگشتن به آن، زنده ماندن یا دستی را که دو خریطه پلاستیکی حاوی خوراکی و نان خشک در آن است، «تصادف» تلقی نکنند. حکومت وحدت ملی که حتی قرارداد مرسوم دیپلوماتیک در ایستادن پشت میز بروکسل یا لندن را میان دو شخصیت ارشد خود رعایت نمی کند، آیا زنده ماندن مردم یا موجودیت نان و سبزی روی دسترخوان آنان را موضوعی جدی برای اثبات حکومتداری خود حساب خواهد کرد؟
***
اشرف غنی و عبدالله باید جدی تر از این فکر کنند. میلیون ها رأی میلیون ها قضاوت را نیز به دنبال دارد. سیاستمدار هوشیار قضاوت آشکار و پنهان مردم را جدی می گیرد. مردم تنها در کوچه و یا درون چهاردیواری خانه مخفی نیستند. در دهلیز ارگ و قصر مرمرین نفس می زنند، از عقب موترهای شیشه دودی نگاه می کنند، هر گام رییس و آمر و مدیر را دنبال می کنند و وقتی به خانه بر می گردند، از هر کدام ده ها قصه برای خود و خانواده و بستگان خود دارند. اگر اشرف غنی و عبدالله سر خود را اندکی بلندتر بگیرند، از اینگونه حضور مردم در نزدیک ترین فاصله خود آگاه می شوند. خوب است به این حضور اعتنا شود، قبل از اینکه حسرت آن در دل زمامداران حکومت وحدت ملی یا مخاطبان ملی و بین المللی آنها گره بندد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر