۱۳۹۳ آذر ۲۵, سه‌شنبه

چالش «چاپلوسان» در حکومت اشرف غنی



اشرف غنی در جلسه ای که فیلم آن از ارگ بیرون آمد، از حاضران درخواست کرد که نگذارند در چنگال «چاپلوسان» گیر بماند. حاضران از این سخن فوق العاده به وجد آمدند و یکپارچه به پا ایستادند و کف زدند تا اعلام کنند: «به! چاپلوسان کهنه رفتند و چاپلوسان جدید، با کمر زرین، در خدمت اند.»
این فیلم، نمایشی از یک طنز سیاسی بود. معلوم نیست که اشرف غنی نکته های آن را در هیجان اولین روزهای پس از ورود به ارگ، چگونه تأویل کرد و چقدر جدی گرفت. اما، همین که اشرف غنی اصطلاح «چاپلوسان» را در حضور جمع به کار برد، نشان داد که از واقعیت درشت و خوفناکی در اطراف خود بو کشیده است.
***
چاپلوسی یکی از «واقعیت»ها در حول حکومت اشرف غنی است. او در حکومت خود با واقعیت های زیادی سر و کار دارد که در لاک های تاریخی، سنتی، سیاسی، اتنیکی، مذهبی، زبانی و قشری پنهان اند و از زبان و رفتار «چاپلوسان» به گونه تحریف شده روی ذهن او راه می روند. نقش منفی «چاپلوسان» این است که شکاف میان واقعیت های کشور را در ذهن اشرف غنی وارونه جلوه می دهند و در نتیجه او را از درک درست این واقعیت ها باز می دارند.
چاپلوسان هرگز بنا ندارند که راست بگویند. دام فراروی اشرف غنی نیز در همین جاست. قاعدتاً اشرف غنی باید از کف زدن و هوراکشیدن حاضران مجلس خود بیشتر هراسان شده باشد. چاپلوسان کهنه، افراد کارکشته اند. چاپلوسان جدید، افراد ناشی و خام اند و تا به پختگی برسند، هر چند اشرف غنی را کمتر اغفال کنند، میزان آسیب شان به مراتب بیشتر است.
چاپلوسان «واقعیت»ها را نفی نمی کنند، اما برای اشرف غنی نیز مجال نمی دهند که با درک درست از «واقعیت»ها شیوه درستی برای مقابله با آنها پیدا کند. واقعیت های بیرون از ارگ صورت طبیعی و اصلی خود را دارند و در هیچ کد و دسته ای خاص گیر نمی مانند؛ اما این واقعیت ها تا به ارگ برسند، توسط چاپلوسان فلتر می شوند و به گونه ای یکدست و کدبندی شده روی میز اشرف غنی قرار می گیرند. گسست های واقعیت ها در بیرون از ارگ به دلیل همین طبیعی و دست اول بودن آنهاست. اشرف غنی با درک این واقعیت های از هم گسسته، در منشور تحول و تداوم تلاش می کند مودلی از یک حکومتداری خوب ارایه دهد تا راهی برای پل بستن بر این گسست ها ایجاد شود. ارگ ریاست جمهوری برای اشرف غنی مجال داده است تا الگوهای حکومتداری خوب را از تیوری به عمل تبدیل کند. اما اکنون، گویا چاپلوسان در وسط اشرف غنی و تطبیق حکومتداری خوب نقبی زده اند که عبور از آن برای اشرف غنی خالی از خطر نیست.
***
اشرف غنی، باورها و رفتارهای غیردموکراتیک را عمده ترین عامل برای ایجاد و تشدید گسست میان واقعیت های کشور محسوب می کند. فردگرایی و تمایل به تمرکز اقتدار، یکی از آفت هایی است که از تاریخ استبدادی و غیردموکراتیک وارد حکومت اشرف غنی نیز شده است. چاپلوسی از فرهنگ و باورهای استبدادی و غیر دموکراتیک تغذیه می کند. وقتی فرد از اصول و نورم های دموکراتیک بیگانه افتید، برای چاپلوسان مجال می دهد تا به جای نهادهای دموکراتیک و مدنی، او را در حصار خود گیر اندازند.
اشرف غنی در مسیر حکومتداری خود هنوز در اول راه است. برای ختم ضرب الاجل گزارش صدروزه او هنوز هم بیشتر از یک ماه زمان در پیش است. نه عزل و نصب های افراد را می توان کامل تلقی کرد و نه تدابیر و اقدامات او در عرصه برخورد با معضلات امنیتی و اقتصادی و امثال آن از استراتژی ها و عملکردهای او تصویری کامل ارایه می کنند. برگزاری محکمه برای پیگیری دوسیه کابل بانک، به معنای ختم دوسیه فساد در کشور نیست. هنوز پول غارت شده به خزانه برنگشته و هنوز عاملین اصلی قضیه پشت میز محاکمه نایستاده اند. طالبان نیز تمام تیرهای خود را شلیک نکرده اند، همانگونه که اشرف غنی نیز به طور واضح نگفته است که تار دادن به این بازی سنتی را تا چه وقت دوام می دهد و چه وقت به نقطه ای می رسد که حرف اصلی خود را بگوید. عزل های دسته جمعی کارمندان دولت، آغاز تصفیه اداره است، اما آغاز حل مشکلات عدیده کشور نیست. هنوز معلوم نیست که هزاران کارمند اخراجی از ادارات با چه سرنوشتی رو به رو می شوند.
نقش چاپلوسان در طرح و تفسیر اینگونه سوال هاست که برجسته می شود. این سوال ها گوشه ای از صدها واقعیت کشور را گوشزد می کنند که اشرف غنی در رأس نظام سیاسی کشور با آن مواجه است. روزمرگی های ارگ، در کنار نقش منفی چاپلوس ها، مزید بر علت است. اشرف غنی چگونه می تواند وقتی را برای خود اختصاص دهد تا خارج از تأثیرات چاپلوسان، مدیریت سیاسی را از روزمرگی های کوچک و جزئی به سطوح کلان و استراتژیک انتقال دهد؟
***
اشرف غنی جامعه مدنی، مطبوعات و دانشگاه ها را بازوهای کاری خود در حکومتداری خوب محسوب می کند. در دیدار با نمایندگان جامعه مدنی در روز دوم عید قربان، اشرف غنی تصریح کرد که او عضوی از جامعه مدنی است که حالا به نمایندگی از آنان به ارگ آمده تا کاری را انجام دهد. او موقف خود را معلمی عنوان کرد و از نمایندگان جامعه مدنی تقاضا نمود که با تعیین کردن یک گروه منسجم کاری، او را در انجام مأموریت های مدنی اش کمک کنند. به نظر می رسد همین صلای اشرف غنی، پادزهر موثر برای نجات او از آفت چاپلوسان ارگ را نیز نشان می دهد.
اشرف غنی و همراهان او در جامعه مدنی، مطبوعات و دانشگاه ها، مأموریت مشترکی دارند که با ادای سهم مسوولانه از تمام جوانب ذی دخل به انجام می رسد. هیچ طرف نباید چشم خود را به جانبی دیگر بگذارد. به طور مثال، اشرف غنی وعده حمایت از ژورنالیسم تحقیقی را داده است. گروهی از نخبگان این وادی باید دست پیش کنند و کار خود را در یکی از زمینه هایی که لازم می بینند، در پیش گیرند. دانشگاه ها می توانند با برگزاری محافل اکادمیک و راه اندازی پروژه های تحقیقی جدی، امر حکومتداری را از یک تجربه فردی به یک گفتمان عمومی تبدیل کنند. اینها هیچکدام به معنای نجات کامل اشرف غنی از شر چاپلوسان نیستند، اما می توانند استفاده درست و جدی از فرصتی باشند که اشرف غنی با حکومتداری خود فراهم ساخته است.
اشرف غنی را نمی توان از دام چاپلوسان ارگ نجات داد، مگر اینکه بیرون از ارگ برای او و چاپلوسان ارگ، آینه ای نصب کرد که در آن همه چیز برملا شوند. این آینه هم اشرف غنی و چاپلوسان ارگ را برای مردم نمایان می سازد و هم مردم را در معرض دید اشرف غنی و چاپلوسان ارگ قرار می دهد. جامعه مدنی، مطبوعات و دانشگاه ها آینه داران این عرصه اند.
اشرف غنی هنوز هم در مرحله ای قرار دارد که نقطه های مثبت در کارنامه حکومتداری خود را بیشتر ارج می گذارد. او نمی خواهد کاپی بدریخت کرزی یا ملاعمر باشد. او می خواهد در لحظه بیرون رفتن از ارگ، معیاری خلق کرده باشد که هر زمامدار نیکوسرشت بعدی بر اساس همان معیار خود را آماده سازد. از دست دادن این فرصت، افغانستان را در گرداب فقر معیارهای نیکو گرفتار خواهد کرد. در نجات از این گرداب، اشرف غنی و همه صلاح اندیشان جامعه مسوولیتی دارند که باید به انجام برسانند. 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر