۱۳۹۳ دی ۱۷, چهارشنبه

نامه به رییس جمهور (4)

 استواری شما، استواری نظام است

جناب رییس جمهور،
صد روز از تحلیف شما به عنوان رییس جمهور کشور می گذرد. سوال عمده این است که شما در این صد روز چه کار کرده اید که از آن بتوان بقیه دوران زمامداری تان را با خوش بینی دنبال کرد؟ حتی بعضی ها با نگرانی می پرسند که این حکومت تا چند مدتی دیگر دوام خواهد کرد؟
کارهای خرد و ریزی را که شما به گونه روزمرگی در حکومت انجام می دهید، می توان با تسامح و اغماض نادیده گرفت. بحث اصلی مدیریت کلان شماست. به نظر می رسد برخی از اقدامات شما با تصویری که خود ارایه می کردید، سازگاری ندارند. مثلاً شما بر ثبات سیاسی کشور تأکید ویژه ای داشتید. حالا وقتی صد روز نخست حکومت تان پایان یافته، اما هنوز وزارتخانه های حکومت با سرپرست اداره می شوند، تأکید شما بر ثبات مورد تردید قرار می گیرد. مگر می شود حکومتی باثبات ایجاد کرد، اما به مهم ترین رکن آن که عبارت از تعیین وزرا و یا والیان ولایت ها باشد، رسیدگی نکرد؟ به همین ترتیب، اقدام اخیر شما در هرات، معیارهایی را که از آن تأمین ثبات سیاسی استنباط شود، زیر سوال می برد و بیشتر از رفتار اصلاح گرانه مدنی، تداعی کننده ذهنیت های رادیکال سیاسی است.
***
سیاست امری جمعی است. به همین دلیل، هیچ آفتی در حوزه سیاست، مرگبارتر از فردی ساختن این امر جمعی نیست. تأمین مشارکت عامه در عرصه سیاست، مفهومی نیست که بشر از روی تفنن به آن رسیده باشد. نظام دموکراتیک بر اساس همین مفهوم شکل گرفته است. تأکید بر رعایت حقوق بشر به عنوان مهم ترین ویژگی حکومت دموکراتیک از همین تفکر منشأ می گیرد. شما نیز در ابتدای حرکت های انتخاباتی خود بر هیچ نکته ای بیشتر از نهادینه ساختن امر سیاسی و حکومتداری تکیه نمی کردید. حتی می گفتید که هدف تان از ایجاد کمیته های ده گانه در نهاد ریاست جمهوری این است که قدرت را از فرد رییس جمهور به نهاد ریاست جمهوری انتقال دهید. شما به وضاحت می گفتید که اختیارات مندرج در قانون اساسی برای رییس جمهور زمینه تبدیل فرد رییس جمهور به دیکتاتور را فراهم می سازد و شما این خطر را در چوکات قانون و انتقال صلاحیت های فرد به نهاد جلوگیری می کنید.
شما در منشور تحول و تداوم بر اصل گزارش دهی منظم رییس جمهور به شورای ملی و از طریق آن به همه‌ی آحاد ملت تأکید کرده و گفته اید که «این گزارش‌دهی برای شورای ملی امکان خواهد داد تا به حیث مرجع قانونی حساب‌گیری ملت از اجرائات رییس جمهور به صورت کتبی اطلاع داشته و در مورد آن‌ها با دقت ابراز نظر کند.» شما حتی گفته اید که «برای ایجاد شفافیت، میکانیزم مشخصی در نظر گرفته خواهد شد که در صورت کشف هرگونه اشتباه در گزارش از جانب جامعه‌ی مدنی، مطبوعات و یا اعضای شورای ملی، برای رسیدگی به آن به طور جدی اقدام صورت گرفته و کمبودی‌ها و نقایص رفع شوند.» شما در منشور تحول و تداوم، از تقسیم بندی زمانی برنامه های حکومتداری خود به 45 روز و 100 روز یاد می کنید و می گویید که با این تقسیم بندی برنامه ها صورت دوامدار می گیرند.
با توجه به این نکته ها، می خواهم بپرسم که آیا تأخیر شما در ایجاد کابینه حکومت با این اصل مهم در فکر تان تناقض ندارد و این شایبه را به جدیت مطرح نمی کند که شما، برخلاف تیوری های روشن تان برای «ترمیم حکومت های ناکام»، مهم ترین خشت یک حکومت خوب را کج می گذارید و باز هم سنت فردی ساختن امر سیاسی را تقویت می کنید؟
***
در یادداشت های خود از صحبت های شما، موارد زیادی را دارم که شما تأکید می کردید «سیاست عرصه مدیریت واقعیت ها است نه شعاردادن از آیدیال ها». شما بر این امر نیز تأکید می کردید که «سیاستمدار با ایدئولوگ سیاسی فرق دارد.» و می گفتید که «ایدئولوگ سیاسی راه حرکت سیاسی را نشان می دهد، اما سیاستمدار در این راه گام بر می دارد.» شما ایجاد تعادل در عرصه عمل سیاسی را هنر سیاستمدار تلقی می کردید. مثال های شما روشن بود: ثبات سیاسی مهم است، اما ثبات سیاسی را با نادیده گرفتن «واقعیت» قدرتمند نیروهای موجود سیاسی نمی توان تأمین کرد. شما از شورای نظار و حزب وحدت و جنبش و خانواده کرزی و نسل جدید و فعالین مدنی و حضور قدرتمند جامعه بین المللی در افغانستان به عنوان «واقعیت»هایی یاد می کردید که هیچ کدام را نمی شود با شعر و شعار از صحنه حذف کرد. می گفتید که سیاست خوب، نشان می دهد که با این واقعیت ها به عنوان «موضوعات» مدیریت سیاسی چگونه تعامل صورت گیرد تا راه به سوی تأمین ثبات نهادینه باز شود. می گفتید: کار ما حذف شورای نظار و حزب وحدت یا جنبش ملی و اسلامی نیست؛ بلکه این است که چگونه آنها را در جهت هدف کلان خود برای تأمین ثبات سیاسی شریک سازیم. دقیقاً با همین دیدگاه بود که شما هم به دیدار سران شورای نظار رفتید و هم با حزب و حدت و جنبش ملی و اسلامی وارد تعامل شدید.
جناب رییس جمهور،
می خواهم شما را به مرور تیوری های تان در مورد حکومتداری خوب رجعت دهم. این تیوری ها مانند چراغی اند که راه شما را از خلال ابهام و تاریکی های موجود باز می کنند. شما باید استوار گام بردارید. استواری شما استواری فردی نیست. استواری نظام است. وزرا و والی ها اعضای تکمیل کننده نظام اند. هر چه این اعضا دیرتر برسند، بار روی دوش شما سنگین تر می شود. ثبات حکومت، اولین خشت ثبات نظام سیاسی است.
15 جدی 1393
پل خشک، دشت برچی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر