۱۳۹۴ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

اصول اساسی «اتاق فکر» (8)



جلسه‌ی روز شنبه، 9 قوس با بیان چند قاعده‌ی اصولی از سوی دکتر امین احمدی آغاز شد. فکر می‌کنم او با توجه به حساسیت مباحثی که در پیش بود، این اصول را تنظیم کرده بود و می‌خواست با بیان آن‌ها حساسیت مسایلی را که مطرح شد، کنترل کند. او با بیان هدف جلسه که تأمین پیروزی در انتخابات بود، گفت: همه‌ی حرف‌ها اینجا صریح و جدی مطرح می‌شوند تا بتوانیم روی آن‌ها تمرکز کنیم و برای مشکلات راه حل بیابیم. به همین دلیل، سخنان باید در حد موضوعاتی برای فکر کردن توجه شوند و هیچ‌گونه تأویل سیاسی یا حزبی از آن‌ها نشود. دوم، درخواست کرد که محتوای جلسات تا زمانی که در این «اتاق فکر» کار می‌کنیم، محرم باقی بمانند و هیچ کسی از این حرف‌ها در بیرون با کسی یاد نکند. اشاره‌ی او بیشتر به واکنش‌های منفی‌ای بود که احیاناً از سوی برخی قدرتمندان بروز می‌کرد. تأکید شد که «تنها وقتی به نتیجه‌ای رسیدیم، همان نتیجه در عرصه‌ی عمل به کار گرفته شود و عملی شود». سوم، پیشنهاد کرد که به مسایل خرد و ریزی که گاهی جنبه‌ی فردی می‌گیرند و زیاد ربطی به موضوع جلسه‌ی «اتاق فکر» ندارند، نپردازیم تا گرفتار حاشیه‌روی و پراکنده‌گویی نشویم. چهارم، گفت که خوب است برای این جمع یک اسمی انتخاب کنیم تا معرف هویت آن باشد و همین اسم حدود و قلمرو کار آن را نیز مشخص کند.
در مورد اسم بر «گروه مشاوران استاد دانش» توافق شد تا بار حساسیت‌زایی آن کم باشد. دانش، در آغاز بحث روی موضوع آجندا که رابطه‌ی «اتاق فکر» با ستاد انتخاباتی اشرف غنی و حزب وحدت را بررسی می‌کرد، اطمینان داد که گروه مشاوران با خلیلی و حزب وحدت مشکلی پیدا نمی‌کند. «فکر این‌جا طرح می‌شود و در آن‌جا عمل می‌شود.» منظورش از «اینجا» همین جلسه‌ی اتاق فکر بود و «آن‌جا» یعنی حزب وحدت. او گفت «خلیلی در جریان همه‌ی مسایل قرار دارد، اما لازم است در اولین فرصت جلسه‌ای با او داشته باشیم که حضوری نیز صحبت کنیم تا ذهنیتش روشن باشد و در آینده به کدام سوء ظن یا برداشت مواجه نشویم». گفت: «با حزب وحدت و فعالیت ستاد انتخاباتی آن هیچ مشکلی پیش نمی‌آید، چون من و سعادتی و ظهیر عضو آن ستاد هستیم و می‌توانیم تمام نظریات گروه مشاوران را انتقال دهیم و عملی کنیم».
حرف‌های دانش، با اینکه به قصد ایجاد اطمینان از عدم حساسیت حزب وحدت بیان شد، گفت‌وگوی جدی و مهمی را برانگیخت. اولین نکته حساسیت خلیلی بود که گفته شد نباید دست کم گرفته شود. ظهیر ابراز نگرانی کرد که ممکن است حرف‌ها وارونه و منفی انتقال بیابند و «آن‌گاه ترمیم‌کردنش دشوار می‌شود». او بر جلسه‌ی حضوری و دیدار گروه مشاوران با خلیلی تأکید کرد.
سلطانی از فعالیت‌های «ستاد حزب وحدت» ابراز نگرانی کرد و گفت که این ستاد، تنها کار اجرایی و عملی نمی‌کند، بلکه «این ستاد با فکر و چوکات فکری خود کار می‌کند و چه ضمانتی وجود دارد که طرح و فکر ما در آن‌جا اصلاً مورد اعتنا قرار گیرد.» او مشخصاً از برخی افرادی یاد کرد که «خیلی کج‌سلیقه» اند و نه تنها نمی‌فهمند، بلکه اگر بفهمند، عمل نمی‌کنند. او پیشنهاد کرد که باید راهی سنجیده شود که رابطه‌ی «اتاق فکر» و ستاد انتخاباتی حزب وحدت نزدیک و سازمان‌یافته باشد و به طور اصولی تعیین شود که هر چه در اینجا طرح می‌شود در آن‌جا عمل شود. «آن‌ها باید تنها بازوی اجرایی این اتاق باشند.»
جوادی امکان اینکه بتوانیم با ستاد انتخاباتی حزب وحدت یکجایی کار کنیم یا آن‌ها را کاملاً تحت کنترل داشته باشیم، ابراز تردید کرد و گفت که مشکل عمده تجربه‌ی کاری اعضای حزب وحدت و تصوری است که آن‌ها از انتخابات و کمپاین دارند. او پیشنهاد کرد که «خوب است این ستاد کارش را کند و خطوط کلی آن در اتاق فکر طرح‌ریزی شود، اما ساختار تشکیلات کمپاین به طور عمده بر نیروهای جدید و سیستم تشکیلاتی جدید ریخته شود».
من جنبه‌ی ارتباط ستاد انتخاباتی حزب وحدت با کمپاین عمومی اشرف غنی را نیز یادآوری کردم و گفتم که نباید این کمپاین‌ها در تبلیغات و ارتباطات خود با ستاد مرکزی انتخابات در تعارض واقع شوند. این هماهنگی نیز به تدبیر و کارگزاران متفاوتی ضرورت دارد که اعضای حزب وحدت از رسیدگی به آن عاجز اند. ملاحظه‌ی عمده‌ی من این بود که اعضای حزب وحدت، نه با ابتکار یا طرح، بلکه با پول و امکانات و شهرت و اعتبار خلیلی فعالیت کرده اند. این کمپاین نیازهای متفاوتی را مطرح می‌کند که با تجربه و شیوه‌ی کار اعضای حزب وحدت برآورده نمی‌شود. پیشنهاد من نیز چیزی شبیه طرح جوادی بود که هم بتواند برای اعضای حزب وحدت مجال دهد تا مطابق سلیقه و مهارت‌های خود کار کنند و هم ماشین محوری کمپاین را متوقف نکند.
سعادتی و دانش تردیدها و نگرانی‌هایی را که مطرح شد، تأیید می‌کردند، اما اصرار داشتند که می‌شود برای همه‌ی آن‌ها راه حل پیدا کرد. به نظر می‌رسید آن‌ها بر ایجاد ستاد مستقل و جداگانه‌ای که خارج از مدیریت اعضای حزب وحدت باشد، تمایلی نداشتند. به همین دلیل، در این رابطه هیچ طرح مشخصی به میان نیامد و قرار شد تا در روزهای بعدی که مسایلی دیگر بررسی می‌شوند برای این معضل نیز راه حلی پیدا شود که از لحاظ عملی با مشکل روبه‌رو نشویم.
***
در رابطه با اشرف غنی و ستاد مرکزی انتخابات گفته شد که خوب است هماهنگی بر شخص اشرف غنی متمرکز شود نه با مجموعه‌ی کلان و پراکنده‌ای که اطراف او گرد می‌آیند و هر کدام دارای آجندا و برنامه‌ی خاص خود اند. هم‌چنین، گفته شد که محورهای عمده‌ی اشتراک با اشرف غنی را شناسایی کنیم و در همین محورها با او وارد گفت‌وگو و تعامل شویم. ما باید توانایی‌ها و ظرفیت خود را نیز در همین محورها نشان دهیم و تثبیت کنیم. گفته شد که حوزه‌ی اصلی کار ما بخش هزاره‌ها است. نیروهای خود را در همین بخش بسیج کنیم. در سایر بخش‌ها نقش مشورتی داشته باشیم و در هماهنگی عمل کنیم. قرار شد نقش رابطه با اشرف غنی را من عهده‌دار باشم، اما از لحاظ سیاسی و تشکیلاتی، حرف‌ها و مطالبات عمده از آدرس دانش مطرح شوند. یکی از اصولی که مورد تأکید قرار گرفت، جلوگیری از برنامه‌ها و حرکاتی بود که در رابطه‌ی ما با اشرف غنی تنش خلق می‌کردند. این نکته، البته بحث و گفت‌وگوی زیادی را برانگیخت. چون گفته شد که ما با اشرف غنی در حول مطالباتی گرد می‌آییم که برخی از آن‌ها طبیعتاً تنش‌زا و حساسیت‌انگیز اند، مانند مسأله‌ی کوچی‌ها یا امتیازات حکومت و یا نحوه‌ی تصمیم‌گیری در جریان کمپاین یا در مدیریت حکومت بعد از انتخابات. با این وجود، توافق شد که در این رابطه نیز با هر مسأله به طور موردی برخورد شود و قاعده‌ی اصلی همان رفع تنش باشد و طرح‌ها و برنامه‌ها با راه‌کارهای منطقی و مسالمت‌آمیز به پیش برده شوند.
در ختم جلسه توافق شد که مسأله‌ی رابطه با اشرف غنی را نیز همچون رابطه با حزب وحدت، در نشست‌های بعدی به تفصیل بررسی کنیم تا به راه‌کارهای مشخص و عملی دست یابیم. (ادامه دارد)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر